جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گونه های فارسی و زبان معیار


گونه های فارسی و زبان معیار

كسانی كه با جامعه شناسی زبان و زبانشناسی تاریخی آشنایی دارند می دانند كه زبانها به هیچ وجه پدیده هایی یكپارچه نیستند زبانها معمولاً دارای تنوعات و گوناگونیهایی هستند كه منشأ آنها عوامل مختلفی است

كسانی كه با جامعه شناسی زبان و زبانشناسی تاریخی آشنایی دارند می دانند كه زبانها به هیچ وجه پدیده‌هایی یكپارچه نیستند. زبانها معمولاً دارای تنوعات و گوناگونیهایی هستند كه منشأ آنها عوامل مختلفی است. این گوناگونیها در جوامع بزرگتر بیشتر و در جوامع كوچكتر كمتر مشخص است. در گذشته بیشتر گوناگونیها و تفاوتهای زبانی را در تفاوتهای جغافیایی (گویشها و لهجه‌های محلی) جستجو می كردند, اما اكنون انواع گوناگونیهای دیگر كه در زبان وجود دارد و در گذشته یا به آنها توجه می شده یا عمداً ندیده گرفته میشده‌اند نیز مورد تحقیق قرار میگیرد. این گوناگونیها در داخل زبانهایی كه ما آنها را یكدست تلقی میكنیم وجود دارند. كافی است ما فارسی زبانان به طبقات مختلف اجتماعی و شكلی از زبان كه آنها به كار می برند دقت كنیم تا به تفاوتها و گوناگونیهایی كه در زبانمان وجود دارد پی ببریم. اگر ما اندكی دقت به كاربرد زبان فارسی توسط یك فرد واحد در موقعیتهای مختلف و در خطاب به افراد مختلف بكنیم تنوع و گوناگونی این زبان بر ما آشكار می شود. مثلاً یك فارسی زبان تحصیلكرده در خطاب به ما فوق خود به یك شكل, در خطاب به دوستان و همكاران خود به شكل دیگر و در موقع گفتگو با فرزندان خود به صورتی دیگر صحبت میكند. زبان شناسان این گوناگونیها و عوامل مختلفی را كه در به وجود آمدن آنها مؤثر است دقیقا بررسی و طبقه بندی كرده‌اند كه ما را در این مقاله به اجمال به نتایج تحقیقات آنها اشاره می كنیم.

مهمترین عوامل به وجود آورنده گوناگونیهای زبانی عبارت است از:

۱- عامل جغرافیایی؛ ۲- طبقه اجتماعی؛ ۳- سن؛ ۴- جنسیت؛ ۵- سبك؛

۶- میزان تحصیلات؛ و ۷- قومیت

عامل جغرافیایی: این عامل معروفترین عامل مؤثر در گوناگونیهای زبان است و چنان كه گفته شد در گذشته تنها عامل شناخته شده مهم به شمار میرفت. شكلهای جغرافیایی و محلی زبانها را گویش و در گذشته لهجه می نامیدند. اما امروزه این دو كلمه در دو معنای متفاوت به كار میروند. اگر تفاوتهای جغرافیایی در شكل از یك زبان منحصر به سطح تلفظ باشد این دو شكل را دو لهجه تلقی میكنند و اگر یكی از این دو شكل رسمیت داشته باشد یا در مركز كشور كه معمولاً زبان آن معیارهار شمرده میشود به كار رود آن را زبان مینامند و شكل دیگر را در ارتباط با این زبان میسنجند و آن را یك لهجه از این زبان به شمار میآورند. اما اگر تفاوتهای دو شكل از یك زبان در سطح تلفظ و صرف و نحو و واژگان (لغات) باشد آنها را گویش مینامند و اگر یكی از آنها رسمی باشد دیگری را گویشی از این زبان رسمی تلقی میكنند.

یكی از دلایل پیدایش تفاوتهای جغرافیایی در زبانها را وجود موانع طبیعی مانند بعد مسافت, كوهها, رودها, جنگلها, ‌دریاهای حائل بین مناطق مختلف قلمرو یك زبان دانسته‌اند. اما باید دانست كه این عوامل به وجود آورنده‌‌ی تفاوتهای زبانی نیستند, بلكه تغییرات و گرایشهایی كه به دلایل دیگر در زبان ایجاد میشوند, به مناطق مجاور منتقل گردند. در گذشته تغییرات زبانی به مناطقی كه این موانع طبیعی آنها را از مراكز سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جدا میكردند, یا سرایت نمی كردند یا به طور ناقص سرایت میكردند. مثلاً تبدیل پایانی كلماتی مانند نامه و خانه و بنده به e , كه ظاهراً ابتدا در زبان رسمی و معیار به وجود آمده اما به تمام قلمرو زبان فارسی سرایت نكرده است و در بسیاری از شهرها و روستاها این كلمات به شكل نامَ, خانَ و بندَ xana , nama و banada تلفظ میشوند.

باری این نوع تفاوتهای جغرافیایی در قلمرو زبان فارسی وجود داردو زبان مردم مناطق و شهرهای مختلف از راه همین تفاوتها شناخته میشود. مثلاً ما به سهولت لهجه یك اصفهانی را از لهجه یك شیرازی تشخیص میدهیم. امروزه با گسترش وسائل ارتباطی و وجود رادیو و تلویزیون این تفاوتها در حال كم شدن است. ساكنان مناطق مختلف كشور نیز كه به تهران می آیند كوشش میكنند تا به همان شكل گفتگو كنند. طبیعی است كه تسلط به فارسی تهرانی كه شكل گفتاری زبان فارسی معیار شمرده میشود در بعضی مشاغل مثل گویندگی رادیو, تلویزیون و دوبلوری سینما امتیاز حساب میشود.

طبقه اجتماعی: گروهی از افراد را كه دارای ویژگیهای مشترك اقتصادی و اجتماعی باشند یك طبقه اجتماعی به شمار میآورند. البته بعضی از محققان, طبقه اجتماعی آنان را مربوط به موقعیتها و امتیازات اجتماعی مانند شغل, میزان درآمد و محل سكونت دانسته‌اند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.