پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نو رفتارگرایی جدید


نو رفتارگرایی جدید

نورفتارگرایی جدید که از آن به عنوان رفتارگرایی اجتماعی‌ (sociobehaviorism) نیز یاد می‌شود از سال ۱۹۶۰ شروع شد. پس از آن که بنیان‌های رفتارگرایی توسط افرادی چون واتسون و اسکینر قوام یافت زمزمه‌های …

نورفتارگرایی جدید که از آن به عنوان رفتارگرایی اجتماعی‌ (sociobehaviorism) نیز یاد می‌شود از سال ۱۹۶۰ شروع شد. پس از آن که بنیان‌های رفتارگرایی توسط افرادی چون واتسون و اسکینر قوام یافت زمزمه‌های مخالفت با آن شنیده شد. مخالفان رفتارگرایی که برخی خود از حامیان آن نیز به شمار می‌آمدند، محور اصلی انتقادهای خود را متوجه انکار کلی فرآیندهای ذهنی توسط رفتارگرایان قرار دادند.

اجتماع مخالفان رفتارگرایی موجب شکل‌گیری نهضتی تحت عنوان رویکرد رفتاری اجتماعی را فراهم آورد. آغاز حرکت این نهضت در واقع به منزله کلید خوردن مرحله سوم سیر تاریخی رفتارگرایی در قالب نورفتارگرایی جدید است. ظهور چنین جنبشی موجب بازگشت (هشیاری) و (ذهن‌گرایی) به قلمرو روان‌شناسی شد. از پیشگامان این جنبش به آرا و اندیشه‌های آلبرت بندروا و جولیان راتر اشاره می‌کنیم.

آلبرت بندورا (Albert Bandora)

آلبرت بندورا سال ۱۹۲۵ در کانادا متولد شد. کارکردن در کنار کارگران بزرگراه آلاسکا او را به آسیب‌شناسی روانی زندگی کارمندان علاقه‌مند کرد. همین مساله موجب شد در سال ۱۹۲۵ از دانشگاه آیوا مدرک دکتری خود را در روان‌شناسی دریافت کند. اوایل دهه ۱۹۶۰ آرا و نظرات خود را در قالب نظریه شناختی اجتماعی (Social cognitive theory) مطرح کرد. در رویکرد بندورا آثار کمتری از رفتارگرایی افراطی اسکینری می‌توان یافت. وی به بررسی عوامل شناختی و عنصر شناخت در مطالعات خویش تمایل نشان می‌داد. در دیدگاه بندورا پاسخ‌های رفتاری به طور خودکار به وسیله محرک‌های بیرونی آغاز نمی‌شوند.

او تصریح می‌کند تغییر رفتار بر اثر یک تقویت بیرونی به این دلیل رخ می‌دهد که فرد هشیارانه از آنچه تقویت شده آگاهی دارد.

بندورا برخلاف اسکینر معتقد بود میان محرک و پاسخ یا میان رفتار و تقویت آن پیوندی وجود ندارد، بلکه فرآیندهای شناختی فرد واسطه‌ای میان محرک و پاسخ می‌شوند. بدون شک فرآیندهای شناختی نقشی بنیادین را در نظریه‌شناختی اجتماعی بندورا ایفا می‌کنند.

بندورا برخلاف اسکینر معتقد است انسان‌ها به جای تجربه مستقیم تقویت، از طریق الگوبرداری یا سرمشق‌گیری (modeling) از رفتار دیگر افراد جامعه به یادگیری می‌پردازند. در واقع تفاوت اسکینر و بندورا را می‌توان در این عبارت یافت که «به نظر اسکینر، هر کس تقویت‌کننده‌ها را کنترل می‌کند، رفتار را کنترل می‌کند. در حالی که به نظریه بندورا، هر کس سرمشق را در جامعه کنترل کند می‌تواند رفتار را کنترل کند.» (شولتز ص ۳۸۶) به دلیل این که بندورا رفتار را در موقعیت‌های اجتماعی مورد بررسی قرار می‌دهد، رویکرد وی به نظریه یادگیری اجتماعی معروف شده است.

جولیان راتر (Julian Rotter)

جولیان راتر به واسطه آشنایی با کتاب‌های زیگموند فروید و آلفرد آدلر به روان‌شناسی علاقه‌مند شد. در سال ۱۹۴۱ از دانشگاه ایندیانا، مدرک دکتری خود را دریافت کرد. وی نخستین کسی است که اصطلاح نظریه یادگیری اجتماعی را به کار برده است. راتر معتقد است رفتار ما محصول تجربه‌های اجتماعی ماست و به همین دلیل بشدت از مطالعه آزمودنی‌ها به طور انفردای که توسط اسکینر صورت می‌گرفت، انتقاد می‌کرد. وی نقش محرک‌های بیرونی و تقویت را در شکل‌گیری رفتار انکار نمی‌کند، ولی تاکید می‌کند که میزان تاثیر آنها به عناصر شناختی وابسته است.

سرنوشت رفتارگرایی

با آن که مخالفان رفتارگرایی افراطی واتسون و اسکینر، رویکرد شناختی را بار دیگر با عنوان نورفتارگرایان جدید احیا کردند، ولی به هر حال آنها نیز قبل از هر چیز رفتارگرا بودند و آن هم از نوع رفتارگرایان روش شناختی. (methodological behaviorists) این گروه فرآیندهای شناختی درونی را به عنوان بخشی از موضوع روان‌شناسی مطرح و پذیرفتند. طبیعی است که موضع رفتارگرایان روش‌شناختی چندان مورد قبول رفتارگرایان رادیکال نباشد، زیرا رفتارگرایان رادیکال معتقدند که روان‌شناسی صرفا باید رفتار عینی و محرک‌های محیطی را مورد بررسی قرار دهد و نه حالت‌های درونی و فرضی را.

آنچه امروز درباره رفتارگرایی می‌توان گفت اهمیت یافتن تدریجی رویکرد شناختی در ساحت این نظام است که حتی افرادی چون اسکینر بدان اعتراف کرده‌اند. به هر حال روح رفتارگرایی در روان‌شناسی امروز همچنان زنده است، هرچند به لحاظ ساختار و اصول دچار تغییرات بنیادینی شده است.

منابع:

۱- اتکینسون ریتال و همکاران، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ترجمه براهنی محمدنقی و همکاران، انتشارات رشد، ۱۳۸۶

۲- پورافکاری نصرت‌الله، فرهنگ جامع روانپزشکی و زمینه‌های وابسته، انتشارات معاصر، ۱۳۸۶

۳- شولتز دوان پی، شولتز سیدنی الن، تاریخ روان‌شناسی نوین، ترجمه سیف علی‌اکبر و همکاران، انتشارات رشد، ۱۳۸۶

۴- فرمیهنی فراهانی محسن، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، انتشارات اسرار دانش، ۱۳۸۷

محمدمهدی میرلو