علت شکست پیش بینی های فناوری در چیست

تغییرات تکنولوژیکی, ابعاد مهمی از تردید وجود دارد که فراتر از فرآیند نوآوری می باشند آن ها بازتاب قدرت های به هم پیوسته ای هستند که در قلب رابطه بین تغییرات تکنولوژی و پیشرفت های عملکرد اقتصادی قرار دارند

در بررسی دیدگاه ها و تردیدهای زیادی که پیرامون فرآیند نوآوری مطرح شده‌اند؛ جای شگفتی بسیاری است که شرکت‌هایی که سعی در نوآوری دارند؛ همیشه دچار شکست‌های بزرگ می‌شوند. آنچه که جالب‌تر است؛ این که عامل اصلی این پدیده ناتوانی این شرکت‌ها در پیش‌بینی کاربردهای آتی نوآوری‌های موفق می‌باشد. این امر هم در مورد موتور بخار ۲۰۰ سال پیش و هم در مورد لیزر در دوره‌ی خودمان صادق است.

تردید در مورد آثار آینده‌ی یک نوآوری از منابع گوناگونی ناشی می‌شود؛ و حتی بعد از تجاری شدن یک تکنولوژی جدید نیز از بین نمی‌رود. پیشگامان، می‌بایست با اطلاعاتی ضعیف و محدود تصمیم‌گیری کنند. اما یک نوآوری موفق تمام تردیدهای قبلی را برطرف می‌کند، صحنه را برای آن‌هایی که فقط تقلید می‌کنند آماده می‌کند ـ کسانی که تکنولوژی جدید را پخش می‌کنند، از این چشم‌انداز، زندگی برای تقلیدکنندگان راحت است؛ چرا که تنها کاری که باید بکنند این است که گام‌های یک پیشگام را که این راه را طی کرده تقلید کنند و تمام تردیدها را از بین ببرند.

این درست است که برخی از تردیدها در آن مقطع کاهش پیدا می‌کنند ـ به ویژه آن‌هایی که به این سؤال ربط پیدا می‌کنند: آیا کار خواهد کرد؟ اما بعد از اینکه یک توانایی تکنولوژیکی جدید ایجاد شد، سؤال‌ها عوض می‌شوند. تردیدهای جدید ـ به ویژه تردیدهای اقتصادی ـ کم کم از راه می‌رسند.

● فراتر از نوآوری

در تغییرات تکنولوژیکی، ابعاد مهمی از تردید وجود دارد که فراتر از فرآیند نوآوری می‌باشند. آن‌ها بازتاب قدرت‌های به هم پیوسته‌ای هستند که در قلب رابطه بین تغییرات تکنولوژی و پیشرفت‌های عملکرد اقتصادی قرار دارند.

لیزر در در نظر بگیرید، یک نوآوری که قطعاً یکی از قدرت‌مندترین و متحول‌کننده‌ترین پیشرفت‌های تکنولوژی در قرن بیستم است و پیشرفتی است که هنوز مطمئناً در مراحل اولیه توسعه خود است. میزان کاربردهایی که برای لیزر برای ۴۰ سال از تاریخ اختراع آن کشف شده است واقعاً جالب است و شامل سنجش دقیق، ابزارآلات ناوگانی، ارائه‌ی موسیقی در دیسک‌های فشرده و روش‌های جراحی می‌گردد.

شاید هیچ کاربرد واحدی از لیزر مهمتر از کاربردش در ارتباطات راه دور نباشد ـ به همراه فیبرهای نوری ـ که در آن انتقال را متحول می‌کند بهترین کابل تلفنی عبور کرده از اقیانوس در سال ۱۹۶۶ صرفاً ۱۳۸ مکالمه‌ی همزمان بین اروپا و آمریکای شمالی را انتقال می‌دهد. اولین کابل فیبر نوری که در سال ۱۹۸۸ نصب شد توانست ۴۰ هزار مکالمه‌ی همزمان را انتقال دهد. کابل‌های فیبر نوری که در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ نصب شدند می‌توانند تقریباً ۵/۱ میلیون مکالمه را انتقال دهد. و همچنان مسئولین ثبت حق امتیاز در لابراتوارهای Bell تمایلی نداشتند که در مورد لیزر درخواست ثبت حق امتیاز کنند. به این دلیل که چنین اختراعی هیچ ارتباطی به صنعت تلفن ندارد. به گفته‌ی Chrles Towll که برای تحقیقاتش در لیزر برنده‌ی جایزه‌ی نوبل شد. "قسمت ثبت حق امتیاز در Bell ابتدا امتناع کرد تا آمپلی‌فایر یا اسیلاتور ما را برای فرکانس‌های اپتیکی ثبت کند چون که گفته می‌شد که موج‌های اپتیکی هیچ گاه در ارتباطات نقشی ندارند و در نتیجه این نوآوری تأثیر چندانی بر منافع سیستم Bell نخواهد داشت.

اگر بخواهیم می‌توانیم خودمان را با شکست‌های نسل‌های قبلی متعجب کنیم و ببینیم که امروزه چه چیزی برای ما آشکار شده است. اما این یک دریافت اشتباه است چرا که با تردید می‌توان گفت که امروزه می‌توانیم به نحو بهتری کار انجام دهیم.

عمده‌ی این مشکلات به این واقعیت ربط دارد که تکنولوژی‌های جدید به طور کلی در یک شرایط بدوی و اولیه وارد دنیا می‌شوند. کاربردهای نهایی آن‌ها در طول یک فرآیند طولانی پیشرفت ظاهر می‌شود که تا حد زیادی کاربرد عملی آن‌ها را گسترش می‌دهد.

Thomas Watson Sr از شرکت IBM لزوماً از معروف شدن خیلی فاصله نداشت؛ زمانیکه به این نتیجه رسید که بازار آینده برای کامپیوتر بسیار محدود است "اگر کسی به کامپیوتر در قالبی بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم در آن قرار گرفت فکر نکند". اولین کامپیوتر دیجیتال ـ ENIAC ـ بیش از ۱۰۰ فوت طول داشت و یک اتاق بزرگ را اشغال می‌کرد و کمتر از ۱۸ هزار لامپ خلا نداشت. هر وسیله که به عملکرد همزمان ۱۸ هزار لامپ خلا منتهی باشد قطعاً غیرقابل اعتماد خواه بود.

شکست واتسون در این پیش‌بینی شکست در پیش‌بینی تقاضای کامپیوتر بود. آن هم زمانیکه خیلی کوچکتر، ارزانتر، قابل اعتمادتر و ایمن‌تر شده بودند. باید ببینیم که این شکست ناتوانی در پیش‌بینی خط سیر پیشرفت‌های آینده را نوآوری‌ها و پیامدهای اقتصادی آن بوده است. تاریخچه‌ی هواپیمایی تجارتی را می‌توان با کلماتی مشابه بیان کرد. همان‌طور که تاریخچه‌ی بسیاری از نوآوری‌های دیگر را می‌توان گفت.

این یک مکان مناسب است که در آن می‌توان مشاهده‌ای ساده اما اساسی انجام داد: اکثر هزینه‌های R&D صرف پیشرفت محصولات می‌شود. حدود ۸۰% از R&D صرف توسعه‌ی محصولاتی است که از قبل موجودند نه اینکه صرف ابداع محصولات جدید شود. این موضوع نباید تعجب‌‌آور باشد. تلفن بیش از ۱۰۰ سال است که در دسترس است اما اخیراً استفاده‌اش از طریق Voicemail تماس‌های کنفرانسی، اعداد ۸۰۰ و غیره ارتقاء یافته است. واضح است که این فرآیند توسعه نیاز به توجه بیشتری در مقایسه با ابداعات عجیب دارد.

● ابعاد تردید

تکنولوژی‌های جدید در یک شرایط بدوی و اولیه وارد دنیا می‌شوند و ویژگی‌هایی دارند که کاربرد آن‌ها را سریعاً نمی‌توان درک کرد. کلاً سخت است که کاربردهای تکنولوژی‌های جدید را معلوم کنیم. مثلاً نه الکتریسیته و نه لیزر جایگزین چیزهایی که قبلاً موجود بودند به نظر نمی‌رسیدند. هر کدام از آن‌‌ها یک پدیده‌‌ی کشف شده‌ی جدید بود که نتیجه‌ی تحقیقات کامل علمی بود.

چرا پیش‌بینی تأثیرات آتی یک نوآوری اینقدر سخت است؟ ابعاد مهم گوناگونی در مورد این تردید وجود دارد.

ـ استفاده‌های بالقوه. در دارو و پزشکی ـ پیچیدگی ذاتی بدن انسان (و مختلف بودن ژن‌های بدن انسان‌ها)، پیدا کردن ارتباطات علی و معلولی را بسیار سخت می‌کند حتی در زمینه‌ی داروهایی که مدت‌هاست استفاده می‌‌شوند. آسپرین تقریباً یک قرن است که استفاده می‌شود اما در چند سال گذشته توانایی‌اش در کاهش حملات قلبی به عنوان پیامد رقیق‌سازی خون توسط این دارو کشف شده است.

اگر چه کشف عوارض جانبی منفی توجه همگان را بیشتر به خود جلب کرده است اما کشف استفاده‌های جدید سودمند برای محصولات درمانی نیز مهم می‌باشد. به عنوان مثال داروی ماینوکسیدیل که برای فشارخون استفاده می‌شود را می‌توان ذکر کرد. به طور ناگهانی کشف شد که این دارو باعث رشد مو می‌شود. استفاده‌ی گسترده و نامرتب انواع داورها نمونه‌ی خوبی از میزان تردیدات موجود در استفاده‌های بالقوه‌ی نوآوری‌های جدید پزشکی و آثار آن بر جامعه می‌باشد.

▪ نوآوری‌های مکمل. تردید نیز ظاهراً ابتکارات و پیشرفت‌های تکمیل‌کننده را نیز احاطه می‌کند. تأثیر نوآوری A غالباً به نوآوری B وابسته است در حالیکه نوآوری B ممکن است که هنوز بوجود نیامده باشد.

برای مسئولین ثبت حق امتیاز در لابراتوار Bell جهت پیش‌بینی اهمیت لیزر برای ارتباطات تلفنی، نیازمند تأیید فیبرهای نوری بودند که در مراحل اولیه‌ی توسعه بود ـ روش‌هایی که لیزر و فیبرهای نوری ممکن بود ترکیب شوند در واقع لیزر بدون وجود داشتن فیبرهای نوری استفاده‌ی خاصی برای تلفن نداشت. امروزه انتقال‌های تلفنی به وسیله‌ی قدرت بالقوه‌ی این دو تکنولوژی جدید تغییر یافته است.

اختراعات غالباً یک تحقیق برای اختراعات مکمل را تحریک می‌کند. یک تأثیر مهم در اختراع A این است که تقاضای نوآوری B را افزایش می‌دهد؛ اگر چه زمان‌بندی‌ها که این نوآوری‌های مکمل در آن‌ها توسعه پیدا می‌کنند تا حد زیادی متفاوت است. مثلاً یک دلیل مهم برای موفقیت‌های آینده که برای کامپیوتر در اواخر دهه‌ی ۱۹۴۰ ذکر شده است و بعد از آن IC در کامپیوترها رخدادهایی تکان‌دهنده بودند که صنعت کامپیوتر را تغییر داد.

دنیا امروزه مکانی متفاوت خواهد بود البته اگر کامپیوترها هنوز بدون IC ساخته می‌شوند.

رژیم‌های اصلی تکنولوژی‌های جدید قبل از اینکه جایگزین یک تکنولوژی تثبیت‌شده گردند سال‌های سال طول کشید تغییر ساختار یک کارخانه در کنار یک منبع انرژی الکتریکی ـ در مکان موتورهای بخار یا نیروی آب ـ نیازمند یک طراحی و تغییر ساختار دوباره‌ی یک کارخانه بود و شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری حجیم در کارخانه‌های تولیدی کرده بودند ـ که هنوز در جلوی خود تولیدات زیادی را می‌دیدند ـ به طور طبیعی برای بکارگیری تسهیلاتی که مناسب بودند اضافی به حساب می‌آمدند.

▪ یکپارچه‌سازی سیستم‌ها و نوآوری‌های مهم در تکنولوژی غالباً سیستم‌های کاملاً جدید تکنولوژیکی را ایجاد می‌کنند.

▪ چیزی که کاملاً به سختی می‌توان آن را مفهوم‌سازی کرد ـ بنابراین تفکر در مورد تکنولوژی‌های جدید ممکن است به وسیله‌ی گرایش به سمت به حساب آوردن آن‌ها برحسب تکنولوژی‌های کهنه مورد ترحم قرار بگیرد که ممکن است نهایتاً جایگزین آن شود. در اواخر دهه‌ی ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ راه‌‌آهن به عنوان آذوقه‌‌رسان به کانال‌های موجود به حساب می‌‌آمدند.

▪ در یک سیستم پیشرفت‌های عملکرد در یک بخش بدون پیشرفت‌های همزمان در قسمت‌های دیگر اهمیت کمی دارند. سیستم‌های تکنولوژیکی خوشه‌هایی از اختراعات مکمل را ایجاد می‌‌کنند. مثلاً پیشرفت در تولید انرژی می‌‌تواند تأثیر محدودی به هزینه‌ی برق داشته باشد تا اینکه در شبکه‌ی انتقال پیشرفتی حاصل شود و هزینه‌ی انتقال برق در فاصله‌های طولانی تغییر کند.

نیاز به نوآوری بیشتر در فعالیت‌های مکمل دلیل مهمی است که چرا حتی تغییرات به ظاهر مهم خیلی طول می‌کشد تا کارایی پیدا کنند و برای اقتصاد ارزشمند شوند. بنابراین در سیستم‌های تکنولوژیکی پیشرفت‌های مهم در قابلیت‌‌های تولید به ندرت از نوآوری‌های واحد تکنولوژیکی سرچشمه می‌گیرند اما ممکن است به نظر مهم بیایند. در همان زمان آثار انبوه انواع پیشرفت‌ها در یک سیستم تکولوژیکی ممکن است بسیار مهم باشند.

▪ نزدیک‌بینی در حل مشکلات. اکثر اختراعات مهم تلاشی برای حل مشکلات خاص و تقریباً نامعلوم بودند اما غالباً وقتیکه یک راه‌حل پیدا می‌شود؛ این اختراع ناگهان کاربردهای مهمی در چارچوب‌های پیش‌بینی نشده پیدا می‌کند. اختراعات داستان‌های زندگی لبریز از خوشبختی داشتند.

موتور بخار در قرن هجدهم و به عنوان وسیله‌ای برای خارج کردن آب از معادن سیل‌زده، اختراع شد. در واقع برای مدتی طولانی حکم یک پمپ را داشت. از طریق پیشرفت‌های موفق؛ تبدیل به یک منبع امکان‌پذیر از قدرت برای کارخانه‌های پارچه‌بافی، کارخانه‌های آهن و یک طیف گسترده از پیشرفت‌های صنعتی گردید. در مورد اوایل قرن نوزدهم، موتور بخار یک منبع قابل درک از انرژی گردید و در انتقالات کاربرد مهمی پیدا کرد.

ابداعات مهم ـ وقتیکه ایجاد می‌شدند ـ سرمایه‌گذاری و پیشرفت‌های بیشتر در یک مرز وسیع را نشان می‌دادند که تعریف خوبی از آنچه که یک نوآوری را تشکیل می‌دهد می‌باشد. تمایز گذاشتن بین پیشرفت‌های تکنولوژیکی که صرفاً پیشرفت‌هایی هستند که می‌توانند یک تأثیر اقتصادی مهم را داشته باشند بسیار مهم می‌باشد؛ پیش‌بینی تأثیر نهایی سخت است چرا که به حجم و مسیر این نوآوری‌های آتی آینده و سرمایه‌گذاری مرتبط، بسیار سخت است. داستان زندگی موتور بخار به وسیله‌ی قدرت‌هایی که ممکن است به وسیله‌ی مخترعین انگلیسی شکل گرفته باشد؛ که در روش‌های جداسازی آب از ذغالسنگ در قرن هجدهم کار می‌کند. با این اوصاف وجود موتور بخار ـ به هنگامی که اصول کارکردی آن کاملاً درک می‌شود ـ یک عامل محرک قوی برای اختراعات دیگر می‌باشد.

▪ قبول شدن در آزمون "نیازها". موفقیت‌ نهایی یک توانایی جدید تکنولوژیکی تنها در ممکن بودن فنی یا عملکرد پیشرفته‌ی فنی خلاصه نمی‌شود بلکه در رفع نیازهای خاص انسانی در شیوه‌های کم‌هزینه و بهینه می‌‌باشد. تکنولوژی‌های جدید لازم است تا یک آزمون اقتصادی را پشت سر بگذارند نه فقط یک آزمون تکنولوژیکی. بنابراین Concorde یک موفقیت چشمگیر در عملکرد پرواز می‌باشد. اما یک فاجعه‌ی پولسیت که برای انگلیس و فرانسه میلیاردها دلار هزینه ایجاد کرده است.

● کامپیوتر و هوانوردی

نوآوری‌ها غالباً تأثیرات مهمی در صنایع دیگر دارند ـ تأثیراتی که پیش‌بینی آن‌ها سخت است. حمل و نقل هوایی تجاری حداقل به اندازه‌ی کاربرد کامپیوترها سود برده است، چون که به همان اندازه از بکارگیری مستقیم R&D در آن صنعت سود کسب کرده است. چند مثال:

▪ اکنون ابرکامپیوترها یک معامله‌ی خوب برای تحقیقات مهم آیرودینامیکی انجام می‌دهند که عمده‌ی آن قبلاً در تونل‌های هوا انجام می‌شده است.

▪ کامپیوترها منبع مهمی از کاهش هزینه در طراحی اجزاء خاص هواپیما بوده‌اند، مثل بال هواپیما. آن‌ها نقش مهمی در طراحی بال در بوئینگ ۷۴۷، ۷۵۷، ۷۶۷ و ایرباس ۳۱۰ داشته‌اند.

▪ کامپیوترها اکنون مسئول عمده‌ی فعالیت‌هایی هستند که در هواپیما انجام می‌شود _ که شامل خلبان اتوماتیک نیز می‌گردد.

▪ کامپیوترها و شبکه‌های کامپیوتری در قلب سیستم بلیط‌فروشی و ررزواسیون‌های امروزی قرار گرفته‌اند.

▪ شبیه‌سازی کامپیوتری اکنون روش ایده‌‌آل برای آموزش نحوه‌ی پرواز به حساب می‌‌آیند.

▪ کامپیوتر به همراه رادار کاملاً در عملکرد سیستم‌های کنترل ترافیک هوایی جا افتاده‌اند که انجام آن بدون کامپیوتر سخت خواهد بود.

▪ کامپیوترهایی که در ماهواره‌های آب و هوا استفاده می‌شوند به طور کلی موقعیت جدید جت‌های ارتفاع بالا را تعیین می‌کنند تا مسیرهای مناسب پروازی را محاسبه کنند. سوخت برای صنعت حمل و نقل هوایی تجاری دنیا شاید سالیانه یک میلیارد دلار هزینه‌ی اضافی دارد.

این نمونه‌ی خوبی از چگونگی تأثیر اقتصادی یک تکنولوژیست (کامپیوتر) که به یک تکنولوژی مکمل (ماهواره‌ی آب و هوا) وابسته است و چند سال پیش تهیه شد.

نهایتاً پیش‌بینی‌کنندگان تکنولوژیکی لازم دارند تا علاوه بر تجربه‌ی فنی یک تصویر ذهنی هم داشته باشند، درک پایه‌ی فنی در ارتباطات بی‌سیم ـ که مارکونی انجام داد ـ موضوعی متفاوت با پیش‌بینی این موضوع است که چگونه این دستگاه ممکن است برای گسترش تجربه‌ی انسان استفاده شود. مارکونی در این زمینه هیچ نظری نداشت از سوی دیگر David Sarnoff ـ یک مهاجر بی‌سواد روسی در آمریکا ـ یک دیدگاه زنده از چگونگی استفاده شدن تکنولوژی جدید برای انتقال اخبار، موسیقی و سرگرمی‌های دیگر و اطلاع‌رسانی به تک‌تک خانواده‌های کشور داشت.

Sarnoff رئیس RCA بود که تأسیس NBC را انجام داد تا برای برنامه‌ریزی رادیوهایی که RCA می‌فروخت برنامه ایجاد کند. واضح است که او احتمالات تجاری این تکنولوژی جدید را درک کرده بود.

تغییر اجتماعی یا تأثیر اقتصادی چیزی نیست که بتواند با از یک سخت‌افزار استنباط گردد. تکنولوژی‌های جدید می‌بایست به عنوان موانع ساخت به حساب بیایند که تأثیر نهایی آن‌ها وابسته به این است که چه چیز دیگری اختراع شود. تکنولوژی‌های جدید قدرت‌های بالقوه‌ی درک نشده‌ای هستند که ممکن است انواع ساختارهای متفاوت را به خود بگیرند. اشکال نهایی که آن‌ها به خود می‌گیرند به توانایی مشاهد‌ی این امر بستگی دارد که چگونه آن‌ها می‌توانند در مفاهیم جدید بکار گرفته شوند.

تولید واکمن به وسیله‌ی شرکت سونی یک نمونه‌ی عالی از این است که چگونه یک توانایی تکنولوژیکی موجود (که شامل باتری، نوارهای مغناطیسی و گوشی می‌شود) می‌تواند ترکیب شود تا یک محصول کاملاً جدید بوجود آورد که می‌تواند در محیط‌هایی که قبلاً امکان آن نبود سرگرمی ارائه کند _ جایی که در واقع هیچ‌کس حتی فکر آن را هم نمی‌کرد: هم برای آن‌هایی که پیاده راه می‌روند و هم برای آن‌هایی که می‌دوند. برای اطمینان از اینکه این محصول نیازمند مهندسی ابداع‌گرایانه برای طراحی دوباره‌ی قطعات موجود می‌باشد می‌توان شناسایی یک فرصت بازار توسط Akio Morita را مثال زد که قبلاً مشخص نشده بود.

رقابت با گذشته؛ یکی دیگر از پیش‌بینی‌کنندگان یک تصویر مبهم از آینده‌ی یک تکنولوژی جدید است. چرا که تکنولوژی کهنه هنوز به قوت خود باقی است و بکار گرفته می‌شود.

در جوامعی که شدیداً رقابت می‌کنند و انگیزه‌های قوی برای اختراع تکنولوژی‌های جدید وجود دارد؛ همچنین انگیزه‌های قوی برای توسعه‌ی تکنولوژی‌های قدیم نیز وجود دارد. برخی از بزرگترین‌ پیشرفت‌ها در کشتی‌های چوبی بین سال‌های ۱۸۵۰ و ۱۸۸۰ رخ داد؛ دقیقاً بعد از آمدن کشتی‌های بخار فلزی و موتورهای ترکیبی بخار که نهایتاً جایگزین آن‌ها خواهند شد به همین صورت بزرگترین پیشرفت‌ها در لامپ‌های گازی که برای نور کم استفاده می‌شود اندکی بعد از آمدن لامپ‌های الکتریکی سیمابی رخ داد.

در حالیکه تکنولوژی‌های جدید غالباً می‌بایست برای مهیا شدن تکنولوژی‌های مکمل صبر کنند؛ تکنولوژی‌های اثبات شده ممکن است به قدرت‌های رقابتی جدید در پیشرفت‌های مستمر دست پیدا کنند. یک مشکل دیگر این است که تکنولوژی‌های مکملی که برایشان انتظار می‌کشیم ممکن است جایگزین باشند؛ بنابراین به طرز قابل توجهی طول عمر تکنولوژی‌های را کم می‌کند که زمانی نسبت به انتظارها و توقعات پوچ هشدار می‌دادند.

موفقیت‌های آتی ماهواره‌های ارتباطی در طول دهه‌ی ۱۹۸۰ به طور غیرمنتظره‌ای کاهش پیدا کرد، یعنی زمانیکه فیبرهای نوری آمدند و توانایی کانال‌ها گسترش زیادی پیدا کرد. در عوض فیبرهای نوری جایگزین سنسورهای جدید الکترونیکی شوند که تصاویر بسیار دقیق بدست می‌دهند که به وسیله‌ی فیبرهای نوری میسر نمی‌باشند.

این نوع تردیدها عنصر گسترده‌ای از ریسک در سرمایه‌گذاری‌های طولانی مدت در تکنولوژی‌های جدید و گران‌قیمت را آشکار می‌سازند. فرآیند مناسب که نهایتاً این تردیدها را حل خواهد کرد رقابت کتاب‌های آموزشی مرسوم در میان تولیدکنندگان نیست که به دنبال عرضه‌ی یک مهمول با هزینه‌ی کمتر به بازار می‌باشند در عوض رقابت بین تکنولوژی‌های مختلف است ـ مثلاً رقابت بین Beta و VHS در فیلم‌های ویدئویی.

بنابراین به صراحت می‌‌‌‌توان گفت که یکی از بزرگترین‌ تردیدهایی که با تکنولوژی جدید مواجه است اختراع شده انواع جدیدتر آن‌ها است.

از آنجائیکه تکنولوژی‌های جدید در همان زمان که تکنولوژی‌های قدیمی ارتقاء می‌یابند؛ پیشرفت می‌کنند، تصمیم‌گیرندگان صنعتی بایک تردید فراگیر مواجه می‌شوند. آدم باید خیلی خوش‌بین باشد _ و صادق _ که فکر کند که برخی از طرح‌های هوشمند می‌توانند تهیه شوند تا تمامی متغیرهای مرتبط را به نحوی منظم و مرتب رسیدگی کند. اما مطمئناً یک تجزیه و تحلیل دقیق‌تر از این موارد می‌تواند به نحو قابل توجهی نحوه‌ی تفکر ما در مورد نوآوری را توسعه دهد.

● تردید و تصمیم‌گیری

جامعه‌‌ی تحقیق دائماً تشویق می‌شود تا برحسب نیازهای اجتماعی و اقتصادی بیشتر تغییر کند. اما ما غالباً نمی‌دانیم که چه یافته‌های جدیدی ممکن است مناسبتر باشند یا چه حوزه‌ی خاصی از فعالیت‌ انسانی ممکن است به آن یافت ارتباط پیدا کند تعهد ناتمام به هر تکنولوژی خاص و عمده ـ که مخالف یک روش تصمیم‌گیری محدودتر می‌باشد ـ نیز ممکن است بی‌فایده باشد.

فراگیر بودن تردید حاکی از این است که دولت‌ می‌بایست با ضریب هر تکنولوژی جایگزین ـ مثل نیروی هسته‌ای ـ یا هر تمرکز محدودی بر پشتیبانی تحقیقی ـ مثال سرطان ـ مقاومت کند. در عوض اداره کردن یک چارچوب تحقیقی متنوع که شامل یک سری از جایگزین‌ها در جابه‌جایی اولویت‌های اقتصادی و اجتماعی می‌گردد، معقولتر خواهد بود. سیاست انرژی دولت آمریکا در بعد از جنگ غلط نبود به این دلیل که تعهد بزرگی به نیروی هسته‌ای داد که در نتیجه عاری از مشکل بود که شامل توسعه‌ی کارایی و توسعه‌ی کارایی و توسعه‌ی منابع جدید انرژی می‌شد.

اوضاع بخش خصوصی کاملاً فرق دارد. شرکت‌های خصوص ممکن است به طور عادی از آن‌ها انتظار داشته باشیم که سرمایه‌های R&D خود را در راه‌هایی اختصای دهند که امید دارند مناسب باشد. شرکت‌های خصوصی می‌دانند که با تردیدهای عمده‌ای در عرصه‌ی بازار مواجه خواهند شد و قادر هستند که تخمین‌های خود را اعمال کنند و متعاقباً ریسک کنند. یک معنای مهم ارزیابی این است که جستجو همراه با انواع مسیرهای جایگزین را ترغیب می‌کند. این امر به ویژه در مراحل اولیه‌ای که تردیدها شدید هستند و همچنین زمانیکه افراد دارای دیدگاه‌های مختلف (غالباً براساس تفاوت در دستیابی به اطلاعات) نیاز دارند تا برای پیگیری کردن منافع خودشان ترغیب شوند؛ مناسب خواهد بود. برای اینکه آن را مثبت‌تر بیان کنیم؛ دستیابی به پیشرفت تکنولوژیکی؛ نیازمند دیدگاه‌های مختلف می‌باشیم.

نهایتاً یک معنای مهم از بازار این خواهد بود که انگیزه‌های قوی در تمام کردن ـ سریع و بدون وقفه ـ مسیرهای تحقیق که موفقیت‌های آن‌ها از سوی اطلاعات موجود تحت‌الشعاع قرار گرفته است را ایجاد خواهد کرد که در محیط اقتصادی تغییراتی اعمال می‌کند یا اولویت‌های سیاسی و اجتماعی را سازماندهی مجدد می‌کند.

http://ictarticle.blogfa.com/