شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

صلح حدیبیه و درس های آن


صلح حدیبیه و درس های آن

در تمامی‌ جنگ‌های‌ بزرگ‌ مسلمانان‌ با دشمنان، آغازگر جنگ، دشمنان‌ مسلمانان‌ بودند؛ درجنگ‌ بدر، احد، خندق، فتح‌ مکه‌ و حنین آغازگر جنگ‌ مسلمانان‌ نبودند و پیامبر اسلام‌ …

در تمامی‌ جنگ‌های‌ بزرگ‌ مسلمانان‌ با دشمنان، آغازگر جنگ، دشمنان‌ مسلمانان‌ بودند؛ درجنگ‌ بدر، احد، خندق، فتح‌ مکه‌ و حنین آغازگر جنگ‌ مسلمانان‌ نبودند و پیامبر اسلام‌ مدام‌ خواهان‌ ترک‌ درگیری‌ در صورت‌ رضایت‌ دشمنان‌ بود، تا در نهایت‌ درحدیبیه‌ با رضایت‌ دشمنان‌ قرارداد صلح‌ بسته‌ شد. حتی‌ در جنگ‌های‌ کوچکتری چون‌ بنی‌ قینقاع، خیبر، طائف و غیره نیز مسلمانان‌ پیگیر فتنه‌ وتوطئه‌ای‌ بودند که‌ پیش‌ از آن‌ توسط‌ دشمنان‌شان‌ و دوستانی‌ که‌ خیانت‌ پیشه‌ کردند، صورت‌ گرفته‌ بود.

در حادثه‌ پناه‌ جستن‌ ابوجندل، آن‌ جوان‌ مسلمان‌ به‌ پیامبر و یارانش، آنان‌ هنوز پیمان‌نامه‌ رسمی‌ را ننوشته‌ بودند و پیامبر نیز آن‌ را متذکر شد، ولی‌ چون‌ قلباً بدان‌ پایبند بود، با اصرار پدر ابوجندل‌ دراسترداد وی، از ابوجندل‌ پوزش‌ خواست‌ و گفت‌ ما با این‌ قوم‌ پیمان‌ و تعهدی‌ سپرده‌ایم‌ و ما اهل‌ خیانت‌ و پیمان‌شکنی‌ نیستیم‌ و چنان‌ که‌ فرمود خداوند برای‌ ابوجندل‌ فرجی‌ قرار خواهد داد.

البته‌ پیش‌ از آن‌ نیز پیامبر از پدر ابوجندل‌ یعنی‌ سهیل‌بن‌ عمرو خواسته‌ بود تا آن‌ جوان‌ را به خاطر او آزاد کند که‌ سهیل‌ نپذیرفت‌ و در مقابل‌ دو عضو از هیئت‌ اعزامی‌ قریش، ابوجندل‌ را پناه‌ می‌دهند. در تمامی‌ مراحلی‌ که‌ طی‌ شد تا به‌ پیمان‌نامه‌ حدیبیه‌ منتهی‌ گردید، انعطاف‌ پیامبر را شاهد هستیم، حتی‌ در پاره‌ای‌ موارد پیرامون‌ اساسی‌ترین‌ مسایل.

در صلح‌ حدیبیه‌ منش‌ متفاوت‌ حق‌ و باطل‌ روشن‌ است؛ پیامبر خواهان‌ جنگ‌ نیست، نه‌ لفظاً که‌ قلباً، و در پیشنهاد خود برای‌ صلح‌ نیز زیرکانه‌ در پی‌ برتری‌ بر آنان‌ نیست‌ و تنها می‌خواهد مراسم‌ حج‌ را بجا آورد و منش‌ او طوری‌ است‌ که‌ صلح‌طلبی‌ خویش‌ را دلیلی‌ بر ضعف‌ خود نمی‌بیند و این‌ است‌ منشی‌ اخلاقی‌ حق. در حالی‌ که‌ قریش‌ در پی‌ بهانه‌ای‌ برای‌ جنگ‌ است‌ و نه ‌تنها صلح‌ که‌ حتی‌ عمره‌ پیامبر را نشانه‌ ضعف‌ خود می‌پندارد و تندروهایشان‌ به‌ واسطه‌های‌ صلح‌ پیامبر می‌گویند محمد می‌خواهد به‌ بهانه‌ عمره‌ به‌ شهر ما داخل‌ شود تا برای‌ قبایل‌ عرب‌ وانمود کند که‌ به‌ زور وارد شده‌ است! و این‌ است‌ منش‌ غیر اخلاقی‌ باطل‌ که‌ به‌دنبال‌ برتری‌جویی‌ است ‌و خود نیز مدام‌ در توهم‌ درگیری‌ با این‌ سلطه‌جویی‌

به‌ سر می‌برد. صلح‌ حدیبیه‌ فرقانی‌ دیگر برای‌ کسانی‌ است‌ که‌ از میان‌ شعارهای‌ مختلف، در جستجوی‌ نفس‌ متفاوت‌ راه‌ حق‌ و باطل‌اند.

پیامبر حتی‌ مشرکینی‌ که‌ شبانه‌ به‌ مسلمانان‌ در حدیبیه‌ حمله کردند، پس‌ از اسارت ‌می‌بخشد و به‌ مسلمانان‌ می‌فرماید: « بگذارید که‌ ایشان‌ آغازگر فجور باشند.»نرمخویی و مدارا خصلت اخلاقی آن حضرت بود و نه زبانم لال نشانه ذلت یا خیانت آن حضرت به آرمان ها! نمی شود خود را از پیروان آن حضرت بدانیم و پیوسته نرمخویی و مدارای آن حضرت را برای غیرمسلمانان تعریف کنیم، ولی خود مدام در حال درگیری با سایرین بدون اندکی گذشت باشیم!

امروزه ما باید در برخورد با دشمنان مان، راه و منش ایشان را عملاً راهکار خود سازیم، تا حلّال مشکلات جهان اسلام و بشریت گردیم. اگر امروز ما چنان مسئولیتی را بر عهده نگیریم، خداوند فردا گروهی شایسته تر را برای این کار بر می گزیند.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

دکترای فلسفه و ادیان از تگزاس آمریکا