شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بهشت گم شده PARADISE


بهشت گم شده PARADISE

در این بازی, بازیکن هدایت دختری را دوست دارد که از پادشاه Rodon جدا شده و سال هاست پدرش را ندیده و تصمیم دارد او را یافته و ببیند در این مسیر او که هواپیمایش در آفریقا توسط شلیک افرادی سقوط می کند در یک کاخ بیدار می شود و دچار فراموشی شده است و حتی اسمش را نیز به خاطر نمی آورد او برحسب اتفاق کتابی از Anne Smit می بیند و تصمیم می گیرد که فعلاً همان اسمش باشد

در این بازی، بازیکن هدایت دختری را دوست دارد که از پادشاه Rodon جدا شده و سال‌هاست پدرش را ندیده و تصمیم دارد او را یافته و ببیند.

در این مسیر او که هواپیمایش در آفریقا توسط شلیک افرادی سقوط می‌کند در یک کاخ بیدار می‌شود و دچار فراموشی شده است و حتی اسمش را نیز به‌خاطر نمی‌آورد. او برحسب اتفاق کتابی از Anne Smit می‌بیند و تصمیم می‌گیرد که فعلاً همان اسمش باشد.

اولین کاری که آنا باید انجام دهد خارج شدن از کاخ است و...

این بازی در سال ۲۰۰۶ توسط Ubisoft عرضه شد و سبک بازی معمائی بوده و تنها برای کامپیوتر می‌باشد.

● قصر پادشاه در Madargane:

به سمت جلو حرکت کنید و از روی میز، پاکت نامه را بخوانید. به بیرون پنجره نگاه کنید و زن را ببینید، آیشا Aicha از شما عکس می‌گیرد و کتابی را که پیدا کرده همراه با دوربین به شما می‌دهد. وقتی راست کلیک کنید در مجموعه یک فیلم عکاسی ظاهر نشده، کارت دانشگاه، دوربین، شال ابریشمی و نقشه وجود دارد. کتاب مجموعه را مورد بررسی قرار دهید و با زدن ضربدر از آن خارج شوید. با آیشا صحبت کنید و شال ابریشمی خود را به او بدهید و او نیز یک کلید به شما می‌دهد. به یاد داشته باشید که روی تمام عنوان‌هائی که به‌صورت پنجره در سمت چپ هنگام گفتگو باز می‌شود کلیک کرده و کاملاً صحبت کنید. از اتاق خارج شوید و به سمت طاقچه بروید و روغن (Oil) و فندک (Lighter) را بردارید. به بالکن رفته و سعی کنید با محافظ شاهزاده صحبت کنید، از در عبور کنید ولی اجازه عبور نمی‌دهد. به سرسرا برگشته و به سمت در خروجی کنار طاقچه بروید و با فندک فانوس سمت راست در را روشن کنید. سپس با استفاده از کلید در، در فلزی را باز کنید.

به سمت پله‌ها رفته و پائین بروید و وارد اندرونی شوید. با مادام صوی Souafi صحبت کنید. اتاق‌های پشت سکو را نگاه کنید و اتاق دیگ بخار و چرخ را مورد بررسی قرار دهید. سمت چپ سکو را که دو کیسه ترازو مانند که از سقف آویزان است را مورد بررسی قرار دهید. به انتهای استخر بروید و توجه داشته باشید که هیچ‌کدام از افراد نمی‌خواهند با شما صحبت کنند.

از در انتهای استخر خارج شوید تا به یک سالن که حوض فواره‌دار دارد برسید. به سمت چپ بروید و با مصطفی Mustapha باغبان صحبت کنید. از پله‌ها بالا برود و با شاهزاده خانم که روی نیمکت نشسته است صحبت کنید تا او آنجا را ترک کند.

به اندرونی بازگردید و با آیشا که در حال نظافت کف آنجاست صحبت کنید. به مکانی که کیسه‌ها آویزان بودند بروید و به سمت چپ بروید تا به قفس پرندگان برسید. با شاهزاده خانم که روی نیمکت نشسته است صحبت کنید ولی او در حال حاضر با شما گفتگو نمی‌کند.

از پله‌های کنار استخر بالا بروید و با مادام صوفی صحبت کنید. به پائین و کنار استخر آمده و به انتها بروید. به کنار مبل نیم‌دایره قرمز بروید و کوزه داخل سینی کنار زن‌ها را بردارید. به عقب برگردید و کوزه را از آب استخر پر کنید.

به سمت کیسه‌ها برگردید و با کوزه آب روی کیسه اولی کلیک کنید تا کیسه سنگین شده و قفس بالا بیاید. داخل قفس شده و کیک Wight Sweet Cake را بردارید. مجدداً به پیش همان دو زن برگردید و کوزه‌ای دیگر بردارید و از آب استخر پر کنید و به سمت کیسه‌ها آمده و روی کیسه دیگر آب بریزید و داخل قفس شده و کیک Normal Sweet Cake را برداشته و بعد از آن دستگیره کنار کیسه را بکشید تا قفس پائین بیاید. روی قفس کلیک کنید و کیک Heavy Sweet Cake را بردارید و یکی‌یکی به شاهزاده بدهید. او به شما یک مدال می‌دهد و درباره حمام بخار Steam Bath باو صحبت کنید.

به طبقه دوم بروید و با مادام صوفی در مورد حمام بخار صحبت کنید. شما باید حمام را آماده کنید. وارد اتاق دیگ بخار شوید. پس از ورود به سمت راست اتاق نگاه کنید و مدال را روی دستگاه قرار دهید و دسته را پائین بکشید و کارت پروژکتور Projector Card را بردارید. از روی دیگ یک تکه پارچه RAG را بردارید. دستمال را روی میله‌ای که وارد دیگ شده قرار دهید. راست کلیک کرده و روغن را بردارید و روی تکه پارچه بریزید و با استفاده از فندک آن را روشن کنید.

از اتاق خارج شده و وارد اتاق کناری شوید. به دستگاه بالای پله نگاه کنید و کارت پروژکتور را انتخاب و آن را در دستگاه کنار لوله قرار دهید و اهرم را بکشید تا از دستگاه نوری خارج شود. حال به طرف سمت چپ آمده و آن را با استفاده از اهرم‌های چرخشی طوری تنظیم نمائید که نور از سوراخ‌ها به‌داخل بتابد و در این هنگام شاهزاده خانم برای استحمام می‌رود. شما باید در این فرصت وارد اتاق شاهزاده خانم شوید ولی نیاز به رمز اتاق دارید.

به طرف اتاق طبقه بالا بروید و در سبد بزرگ پنهان شوید و منتظر بمانید تا مادام بیاید و رمز را وارد کند. از سبد بیرون بیائید و به سمت رمز بروید و رمز را وارد کنید و وارد اتاق شوید. در گوشه اتاق یک دستگیره زنگ بین آینه و صندوقچه وجود دارد، آن را بکشید تا آیشا به آنجا بیاید. لباس مخصوص داخل صندوقچه به مجموعه اضافه می‌شود.

اکنون شما در اتاق خودتان هستید و با آیشا در مورد عطر Perfume صحبت کنید. از اتاق خارج شده و به اندرونی بروید و با مادام صوفی در مورد عطر صحبت کنید. سپس به سمت باغ رفته از پله‌های باغ بالا بروید. در انتهای باغ وارد کارگاه شوید. روی میز چند بطری وجود دارد شما باید بطری طلائی را بردارید. در ضمن شما به گل بادام نیز نیاز دارید. به سمت راست جائی تلسکوپ قرار دارد بروید و روی آن کلیک کنید و گل بادام را ببینید. حالا از کارگاه خارج شوید. شما نیاز به یک چوب بلند که ترکیبی از سه شاخه کوچک درخت می‌باشد دارید. یکی از شاخه‌ها جلوی نیمکت سمت راست ابتدای ورودی باغ می‌باشد. به باغچه روبه‌روی ورودی باغ بروید و شاخه را بردارید. از پله سمت چپ باغ عبور کنید و شاخه سوم را از زیر درخت بادام بردارید و سه شاخه را با یکدیگر ترکیب کنید و روی درخت بادام کلیک کنید. بادام‌هائی Almonds که روی زمین ریخته شده را بردارید.

به سمت راست نزدیک قفس یوزپلنگ بروید و روی قفس کلیک کنید که در این لحظه آیشا شما را از خطر آگاه می‌کند. به اندرونی رفته و با مادام صوفی صحبت کنید. به طبقه بالا بروید و به سمت بالکنی که نگهبان آنجا بود بروید که در همین لحظه شاهد باز شدن گل مورد نظر خواهید بود. به اتاقتان برگردید و روی تخت‌خواب کلیک کنید. وقتی به خواب می‌روید، در خواب یوزپلنگ را در شب می‌بینید که می‌توانید آن را با ماوس به گردش در باغ ببرید و با فشار کلید ESC می‌توانید از خواب بیدار شوید. بعد از بیدار شدن به محوطه باغ بروید. کنار نیمکت سمت راست ورودی به باغ، گل مورد نظر را بردارید و به سمت کارگاه بالای باغ بروید. وارد کارگاه شوید و به سمت میز چند ضلعی که دارای نقش گل است بروید. کتاب روی میز را مطالعه کنید تا طرز تهیه عطر را یاد بگیرید. به سمت آسیاب بروید و بادام مجموعه را داخل قیف دستگاه بریزید و دسته آن را بچرخانید. پودر بادام را بردارید و به دستگاه تقطیر مراجعه کنید. آب، گل و پودر بادام را داخل قیف دستگاه بریزید و با فندک چراغ زیر آن را روشن کنید. عطر ساخته شده و داخل بطری ریخته می‌شود. آن را بردارید و از کارگاه خارج شوید.

از باغ نیز خارج شده و کنار فواره با آیشا صحبت کنید. به اتاقتان می‌روید و تغییر لباس می‌دهید. به سمت نگهبان رفته و از آنجا عبور کنید. از پله‌ها پائین بروید و به امارت پادشاه وارد شوید و با او صحبت کنید. از امارت خارج شوید و خود را در اتاقتان ببینید. به اندرونی رفته و از دری که به باغ می‌رود به محوطه فواره بروید و از در دیگر که کنار آن دو زن مشغول گفتگو هستند برای تهیه ملزومات خارج شوید.

● شهر Madargane:

به سمت جلو بروید تا به مغازه‌ای که داخل حصار و دارای سایه‌بان حصیری است شوید. سپس خارج شده و از امتداد حصار به سمت راست ادامه مسیر دهید تا گفتگوی دو مرد را بشنوید. به سمت راست ادامه مسیر دهید تا با مرد فرش‌فروش گفتگوئی انجام دهید. مسیرتان را ادامه دهید تا به یک سه‌راهی برسید و به سمت چپ بروید. از سمت راست تصویر وارد تعمیرگاه شوید و با حسن (Hassan) تعمیرکار صحبت کنید. سپس به سمت راست تعمیرگاه بروید و کنار لاشه هواپیما بروید. داخل هواپیما را نگاه کنید. جلوی داشبورد هواپیما یک کاغذ نیم‌سوخته وجود دارد آن را بردارید. باطری و یکی از فنرهای صندلی خلبان را نیز بردارید. کنار هواپیما یک تلمبه وجود دارد آن را بردارید. با حسن در مورد هواپیما صحبت کنید و از تعمیرگاه خارج شوید.

به سه‌راهی قبل برگردید و از راه مستقیم ادامه مسیر دهید. آن‌قدر بروید تا به دو مرد که کنار آنها یک سگ وجود دارد برسید. در این لحظه نظامیان سوار بر حیوانات شبیه شتر را می‌بینید که وارد شهر می‌شوند. به جلو ادامه دهید تا جلوی دروازه با مرد نظامی صحبت کنید و برگه عبور بگیرید. به جلو بروید تا به یک اسکله برسید و وارد اسکله شوید. با مختار (Muktar) صحبت کنید. به شهر و به سمت سه‌راهی قبل برگردید. به‌جائی‌که مغازه فرش فروشی بود برگردید و در انتهای حصارها به سمت چپ و به شهر بروید. به مغازه سمت راست که یک سلمانی است وارد شوید. با مرد صحبت کنید و او پنکه را به شرطی که بادبزن سقفی‌اش را تعمیر کنید به شما می‌دهد. فنر مجموعه روی پدال سمت چپ صندلی کلیک کنید و سپس روی پنکه کلیک کرده و پروانه پنکه را بردارید. حسن در تعمیرگاه به قتل رسیده است. به طرف قهوه‌خانه بروید و با مختار صحبت کنید. داخل قهوه‌خانه بروید و روزنامه سمت راست خود را بردارید و با صاحب آنجا صحبت کنید. او به شما یک کلید می‌دهد، از قهوه‌خانه خارج شوید. به کوچه دالان مانند برگردید و در سمت راست یک در قفل‌شده وجود دارد که با استفاده از کلید مجموعه آن را باز کنید و وارد عکاسی بشوید. سمت چپ روی دیوار کنار در یک کلید برق وجود دارد که باید آن را در حالت وسط قرار دهید. شما برای پاسپورت نیاز به عکس دارید. وارد لابراتوار شده و کشوی میز را مورد بررسی قرار دهید و کتاب طرز کار با دستگاه‌های عکاسی را مطالعه کنید. به بیرون لابراتوار رفته و کلید برق را به طرف پائین فشار دهید تا چراغ قرمز لابراتوار روشن شود. سپس به سمت دستگاه بالای کشو رفته و فیلم مجموعه را داخل دستگاه قرار دهید. در این هنگام مردی آمده و کلید لامپ را روشن می‌کند و همه برنامه‌ها را به هم می‌ریزد. زمان‌سنج دستگاه را بزنید و کلید برق را به حالت لامپ قرمز برگردانید. سپس فیلم را از دستگاه برداشته و داخل دستگاه بعدی قرار دهید و کاغذ عکس سمت چپ دستگاه را زیر دستگاه قرار دهید. حالا دکمه سمت راست کنار دستگاه را فشار دهید تا نور به کاغذ تابیده شود. کاغذ را برداشته و در ظرف محلول بیندازید و چند ثانیه صبر کنید و آن را بردارید تا عکس‌های چاپ شده در مجموعه قرار گیرند. عکس را به روی پاسپورت برده و روی آن بچسبانید و از عکاسی خارج شوید.

به سمت راست بروید و در سه‌راهی به سمت چپ بروید. وارد تعمیرگاه شوید و به انتهای تعمیرگاه، سمت کامیون بروید. داخل موتور آن را ببینید. باطری مجموعه را در سمت راست موتور قرار دهید و سپس پروانه را بالای باطری روی موتور قرار دهید.

روی قرقره جلوی کامیون کلیک کنید و بعد داخل اتاق کامیون را نگاه کنید و کلید کنار فرمان را بزنید تا کامیون از روی جک پائین بیاید. حالا تلمبه مجموعه را روی بشکه کلیک کنید و بعد روی شیلنگ کنار بشکه دوباره کلیک کنید و دسته تلمبه را بچرخانید. سوار کامیون شده و حرکت کنید و به باغ بروید.

از باغ خارج شده و به محلی که فواره وجود دارد بروید. از در کنار دو زن وارد امارت پادشاه شوید و با او صحبت کنید و کلید قفس را بگیرید. به طرف باغ بروید و با مصطفی صحبت کنید. به سمت راست پله بروید و دستگیره گرد را دوبار به راست بچرخانید. سپس روی مجسمه سمت چپ کلیک کنید تا شاهد حرکت ماهی به حوضچه کنار شوید. به سمت بالای باغ بروید و کلید مجموعه را روی قفس کنار نیلوفرهای آبی کلیک کنید تا وارد قفس شوید. به جلو بروید تا به قسمت کنترل برسید. ابتدا اهرم سمت راست را کشیده تا آب استخر خالی شود. سپس روی صفحه کنترل نگاه کنید. یک صفحه نیم‌دایره مدرج که شامل ۹ خط است. به ترتیب از چپ به راست روی خط ۶ کلیک کنید و روی دستگیره سمت راست کلیک کنید. روی خط ۳ و کلیک روی دسته سمت راست و حرکت یوزپلنگ را به‌داخل کامیون خواهید دید. به نزد پادشاه بروید و با او خداحافظی کنید و او پاسپورت شما را مهر می‌زند.

● صحرای Molgrave:

سوار کامیون شده و از شهر خارج شوید و در راه با حیوانات شبیه شتر برخورد می‌کنید و واژگون می‌شوید و یوزپلنگ فرار می‌کند. از تکه‌های شیشه شکسته شده کامیون بردارید و با آن شاخ و برگ‌هائی که سد راه شما هستند را ببرید. تا انتها بروید جائی‌که شاخه می‌شکند. به عقب برگردید و از شاخه بالائی آن بروید. انتهای شاخه روی تک‌های آویزان کلیک کنید و ماری که لابه‌لای شاخه‌هاست شما را نیش می‌زند. به شاخه پائین آمده و از تاکی که به شاخه آویزان است پائین بروید. پیش بروید تا به حیوانات وحشی برسید. این حیوانات از شاهین می‌ترسند. بنابراین وقتی سایه شاهین روی زمین افتاد از آنجا عبور کنید و به آن‌طرف بروید. سپس با پا تنه درخت را هل دهید و از آن عبور کنید. مجدداً به حیوانات وحشی می‌رسید که باید مثل قبل عمل کنید. به جلو ادامه دهید تا به یک باتلاق برسید و باید از روی گیاهان بشقابی عبور کنید. به یک سرازیری می‌رسید، از آنجا عبور کنید و با مردی که سر راهتان می‌بینید صحبت کنید. سپس آن‌قدر به جلو بروید تا یوزپلنگی فراری را ببینید. به سمت راست داخل تنه درخت بروید و در این لحظه خفاش‌ها به شما حمله می‌کنند و بیرون می‌آئید. باید دود درست کنید و خفاش‌ها را فراری دهید. گیاه مجموعه را روی زمین داخل تنه ریخته و با فندک آن را آتش بزنید. بعد از فرار خفاش‌ها از داخل تنه به سمت بالا بروید.

● دهکده Molgrave:

اکنون شما داخل یک روستا که روی درخت‌ها بنا شده هستید. به سمت چپ بروید. بین کوزه‌ها یک چوب قرار دارد، آن را بردارید. به مسیرتان ادامه دهید تا به انتهای راه برسید. در انتهای راه کلیک کنید تا بزرگ‌نمائی به شما بدهد. سپس شیشه مجموعه را روی چوب برده و روی پایه سمت چپ کلیک کنید تا مقداری از راه چوبی سقوط کند و شما بتوانید از آن عبور کنید. به کلبه پائینی بروید و روی کنده کوچک بیائید که از آن سقوط می‌کنید. برای گذر از آنجا روی دیواره کلبه کلیک کنید و با انتخاب نیزه شیشه‌ای، ۴ سوراخ در محل‌های مورد نظر ایجاد کنید. هنگام گذشتن از پل به پائین سقوط می‌کنید.

وارد کلبه سمت راست شوید و به‌واسطه مترجم با شاهزاده خانم صحبت کنید. پس از گفتگو شما بی‌هوش می‌شوید و وقتی به هوش می‌آئید در خانه جادوگر قرار دارید. با جادوگر که سمت راست نشسته است صحبت کنید و از کلبه خارج شوید. به سمت راست و از پل گذشته و به‌سوی مرد کنار کلبه بروید و با او صحبت کنید. به عقب برگردید و به راست بروید تا به نردبان برسید. از نردبان بگذرید و سمت چپ بروید تا به دو کلبه برسید، به کلبه روبه‌رویتان که مردی جلوی آن ایستاده بروید و با او صحبت کنید و از گیاهان روبه‌روی او بردارید. به سمت نردبان برگردید و از نردبان بالا بروید. به چپ، چپ و مجدداً به چپ بروید تا به کلبه‌ای که دو طرف آن دو کوزه بزرگ آویزان است برسید و از گیاهان سمت چپ بچینید.

از نردبان پائین رفته تا به تنه بزرگ درخت برسید، به راست بروید تا در کنار تنه بزرگ یک درخت قرار گیرید. مجدداً به راست بروید و با کلیک روی قرقره از خمره بزرگ مقداری روغن Polo Polo Fat بردارید. به تنه بزرگ درخت برگردید و به سمت چپ بروید. به جلو بروید تا به یک اسطبل برسید و از داخل اسطبل عبور کرده و از نردبان بالا بروید. با شاهزاده جوان مقابل در صحبت کنید تا به شما بگوید یوزپلنگ را چگونه شکار کنید. از پله پائین آمده و از اسطبل عبور کنید. و از سمت چپ بروید تا به کلبه ماهیگیر برسید. به پیش ماهیگیر رفته و با اوصحبت کنید و بعد از رفتن او روی صندلی نشسته و با انتخاب طعمه‌های رنگی و اهرم‌های کنترل سمت چپ و راست و حرکت به جلو و عقب روی پدال چپ و راست به ماهیگیری شنی بپردازید. وقتی موفق به این کار شدید ماهی شنی به مجموعه اضافه می‌گردد. به‌داخل کلبه رفته و با مرد کوتاه‌قد چاق Major Good Morning صحبت کنید و سپس ماهی و گیاهان مجموعه را به ماهیگیر بدهید و مجدداً با گودمورنینگ صحبت کنید. او می‌گوید که ماهیگیر، چربی را هم می‌خواهد و چربی را به ماهیگیر بدهید. کلبه را ترک کنید و بعد از چند ثانیه به‌داخل برگردید و پوست طبل کنار دیوار را که به وسیله طناب کشیده شده است را بردارید. از کلبه خارج شوید و از اسطبل گذشته و به سمت راست بروید تا به کلبه‌ای که از آنجا روغن را برداشتید برسید. از خروجی سمت راست پائین رفته تا به یک طبل بزرگ که به درخت وصل است برسید.

مجیدمیرزائی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.