یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

سایه ترس


سایه ترس

هیچ کدام از پس لرزه های بحران ۲۰۰۸, اقتصاد جهان را به اندازه بحرانی که امروز در کمین دنیا نشسته است تهدید نکرده اند

هیچ کدام از پس لرزه‌های بحران ۲۰۰۸، اقتصاد جهان را به اندازه بحرانی که امروز در کمین دنیا نشسته است تهدید نکرده‌اند.

ترس و اضطراب ناشی از بحران‌های بدهی‌ و رکود اقتصادی در آمریکا و اروپا در یکی دو ماه گذشته آنقدر افزایش یافته که بازارهای زیادی با تأثیر پذیری از آن سقوط کرده‌اند، به طوری که حتی بازارهای چین، سردمدار تولید و صادرات جهان را هم به خود لرزانده‌اند. ارزش معاملات بازارهای سهام کشورهای نوظهور – که الان بار اصلی رشد اقتصادی دنیا را به دوش می‌کشند - در اوت ۲۰۱۱ به طور میانگین نسبت به ماه قبل ۱۱ درصد سقوط داشته است. رکود مجددی که در کمین اقتصاد دنیا نشسته، در حقیقت نتیجه روندی است که پس از اوج گیری از عمق رکود ۲۰۰۸، دوباره نمود یافته است؛ درست به مثابه دو کوه و دو دره در کنار هم که ما آن را "رکود دو کوهانه" (Double Dip Recession) می‌نامیم.

● آتیه سردرگم دنیا

شاخص مصرف در کشورهای صنعتی مرتب نزول پیدا می‌کند. این کاهش مصرف، انگیزه کارفرمایان را از استخدام نیروی جدید منصرف کاهش می‌دهد که این به معضل جهانی بیکاری دامن خواهد زد. برای آن که کشورهای صنعتی قادر باشند مصرف را تحریک کنند، باید چرخش چرخه اشتغال را تسریع کنند. افزایش اشتغال از اطمینان تولید کنندگان به وضعیت آینده شکل می‌گیرد و اطمینان تولید کننده هم از وضعیت مصرف جاری سرچشمه می‌گیرد. اما این چرخه، امروز به شدت آسیب دیده و همین دلیل اصلی رکود شدیدی است که لحظه به لحظه به دنیای ما نزدیک‌تر می‌شود. با توجه به کم‌اعتمادی مصرف کنندگان که دلیل اصلی رکود است، انجام اقدامات زیر می‌تواند اعتماد را مجدداً به بازارهای جهانی بازگرداند.

۱) افزایش پرداخت‌های یارانه‌ای اعتباری و نقدی به مردم و شرکت‌ها،

۲) فروش اوراق قرضه دولتی به بانک مرکزی برای جلوگیری از افزایش بدهی و کسری بودجه و در قبال آن اِعمال سیاست‌های بودجه‌ای انبساطی،

۳) اتخاذ معافیت‌های مالیاتی تأثیر گذار بر اشتغال همچون مالیات بر درآمد شرکت‌ها و بر دستمزد و افزایش کوتاه مدت بیمه‌های بیکاری،

۴) سرمایه گذاری دولت‌های مرکزی برای افزایش اشتغال به خصوص در حوزه کسب و کارهای کوچک و کار آفرینی.

● سایه ریسک در همه جا

علاوه بر بازارهای سهام، نفت و مسکن هم وضعیت بدی را سپری می‌کنند. در ماه گذشته، قیمت نفت، تحت‌الشعاع همین مسایل قرار گرفت و در بورس نیویورک به ۸۵ دلار سقوط کرد. ارزش دلار هم در برابر ین ژاپن به پایین‌ترین سطح خود از پایان جنگ جهانی دوم به بعد رسید، اگر چه در اوت ۲۰۱۱ تا حدودی تقویت شد. در این بین، تنها روند قیمت طلا است که به دلیل ترس از آینده به شدت صعودی بوده است.

در ماه گذشته، حتی بازار سهام فرانکفورت (DAX) با سقوط عجیب هزار و ۷۰۰ واحدی شاخص کل مواجه شد که این کاهش، از سپتامبر ۲۰۱۰ تا‌کنون بی‌سابقه بوده است. تزلزل دَکس، حتی این ذهنیت را به وجود ‌آورده که علیرغم توان اقتصادی آلمان، این کشور نیز همچنان در معرض تهدید این بحران قرار دارد. پیش‌بینی می‌شود آلمان هم که وضعیت بهتری نسبت به سایرین دارد، در سال آینده، تنها ۴/۱ درصد رشد اقتصادی داشته باشد و بدتر آن که شاخص اعتماد این کشور، نزدیک به ۲ درصد خواهد بود.

اما چیزی که بیش از هر عامل دیگری زوایای این رکود را "رعب‌ آورتر" می‌سازد، اظهارات مقامات رسمی کشورها است که عمدتاً بیان می‌دارند در صورت وقوع بحران مجدد، به دلیل مواجهه با کسری‌ بودجه و بدهی‌های سنگین به دیگر کشورها کمک نخواهند کرد و تنها به دنبال راه حلی هستند تا خودشان را از این مهلکه نجات دهند. این مسأله، سایه ترس را بیش از پیش بر جهان گسترش می‌دهد.