چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
فلسطین چه بود چه شد
فلسطین به لحاظ تاریخی، سرزمینی متعلق به اعراب فلسطین بوده است، چرا که قبایل عرب کنعانی بیش از ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد، از منطقه شبه جزیره العرب (عربستان کنونی) به این سرزمین آمده و در آن سکنا گزیدند. به طور کلی قبایل عربی نظیر یبوسیها و فینیقیها در این سرزمین زندگی کردهاند تا اینکه بعد از مدتی قبایلی از دریای مدیترانه نیز که به نام پالست (Palest) شهرت داشتند، به این منطقه آمده و با کنعانیها همزیستی کردند و از آن موقع نام فلسطینی بر اهالی این منطقه غالب گردید.
همچنین در تاریخ آمده است که بعد از حضور حضرت ابراهیم (ع) در فلسطین و دعوت از مردم این سرزمین به توحید، چندی بعد عبرانیها (یهودیان راستین) در قالب عشایر دامپرور و در جستجوی آب و غذا، به این منطقه آمده و در میان مردمان این دیار که از روی نوعدوستی و مهماننوازی آنها را پذیرفته بودند، اقامت گزیدند. اما وقتی تعدادشان فزونی یافت، شروع به درگیری با میزبان کردند و کوشیدند بر پارهای از مناطق و اماکن مقدس چیره شوند. اوج اقتدار یهود در دوران حکومت حضرت سلیمان بود که بخشهای وسیعی از سرزمینهای آباد آن روز را در تصرف خود داشت. اما خلق و خوی متکبرانه یهودیان آن زمان و اختلافی که بین آنان پیش آمد، آنها را از هم متفرق کرد و باعث شد حکومت آنان، چند سالی بیش دوام نیاورد و پس از مرگ حضرت سلیمان، به دست بختالنصر بابلی از میان برود. در این زمان بیشتر آنها به اسیری گرفته شدند، گرچه بعدها جمعی از آنان به وسیله کورش به فلسطین بازگردانده شدند.
در تورات نیز از نبردهای بسیاری که فلسطینیها در رویارویی با یهودیان غاصب داشتهاند، سخن به میان آمده است. در مقطعی دیگر رومیان با پذیرش مسیحیت با یهودیان درگیر شده، شمار کثیری از آنها را کشتند. به این سان حضور یهودیان پایان یافت و آنان در گوشه و کنار جهان پراکنده شدند.
تا اینکه انگلیس اواخر قرن ۱۹ که فلسطین هم جزو مستعمرهاش محسوب میشد از آنجا که قصد داشت حجم منافع خود را در این منطقه و همینطور مصر افزایش دهد، یهودیان را ترغیب کرد تا ادعای بیاساس خود مبنی بر حق بازگشت و برپایی دولت در فلسطین را مطرح کنند. بر همین اساس تئودور هرتسل (خبرنگار یهودیتبار اتریشی) را برای دعوت از یهودیان جهان به منظور تاسیس دولت صهیونیستی در فلسطین تشویق کرد و عملا نخستین کنگره صهیونیستی در شهر پازل سوئیس (۱۸۹۷ م) با حضور صدها تن از شخصیتهای یهودی سراسر جهان برگزار شد. در این اجلاس شرکتکنندگان موافقت کردند برای بازگرداندن یهودیان جهان به فلسطین و برپایی دولت صهیونیستی، علیه ملت و صاحبان راستین آن تلاش کنند و در همین راستا موسسات مالی زیادی برای تحقق این هدف شوم دایر کردند. هرتسل هم به نوبه خود کوشید سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم) در مقابل پرداخت چند میلیون سکه طلا با تسلیم فلسطین به یهودیان موافقت کند. سلطان عبدالحمید این پیشنهاد را رد و تاکید کرد سرزمین فلسطین، متعلق به مسلمانان بوده و حتی با پول همه یهودیان آن را نخواهد فروخت. اما هرتسل راهی آلمان، ایتالیا و روسیه شد تا آنها، یهودیان را در اشغال فلسطین یاری رسانند، اما آنها نیز از این کار سرباز زدند زیرا فلسطین سرزمینی بود که مردم خودش را داشته، تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی قرار داشت. او که دست خالی از این کشورها بازگشته بود، به انگلیس روی آورد و این کشور تعهد داد از این طرح تشکیل رژیم صهیونیستی حمایت کند.
تا قبل از شروع جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹
به دنبال شروع جنگ اول جهانی که با شکست امپراتوری عثمانی همراه شد، فلسطین تحت سلطه انگلیس درآمد و بریتانیا در سال ۱۹۱۷ میلادی با موافقت فرانسه و آمریکا، بیانیهای صادر کرد و قول داد وطن قومی برای یهودیان در فلسطین ایجاد کند. در سال ۱۹۱۸ همزمان با شکست ترکیه و اشغال فلسطین به وسیله بریتانیا، کشورهای یادشده تلاش کردند زمینه برپایی دولت یهودی را در فلسطین مهیا سازند. در همین رابطه جامعه ملل با قیومیت بریتانیا بر فلسطین، به منظور برپایی دولت یهودی در آن موافقت کرد. بریتانیا نیز نمایندهای یهودیتبار (هربرت صاموئیل) را سال ۱۹۲۰ به فلسطین فرستاد تا مقدمات کوچ یهودیان سراسر جهان را به آنجا فراهم آورد. لندن به موازات این اقدام، به تجهیز و آموزش نظامی یهودیان پرداخت و زمینهای وسیعی را در اختیار آنان قرار داد تا شهرکهایی را احداث کنند.در چنین شرایطی تا قبل از شروع جنگ جهانی دوم یعنی سال ۱۹۳۹، میزان اراضی یهودیان در فلسطین کمتر از ۲ درصد از تمامی اراضی بود که حدود ۸ درصد از جمعیت ساکن در فلسطین را تشکیل میداد که این جمعیت حدود ۵۶ هزار نفر بود.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۷
سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ میلادی با تحت فشار قرار گرفتن توسط قدرتها، پا را فراتر از اختیارات قانونیاش گذاشت و بدون توجه به تاریخ و گذشته، رای به تقسیم فلسطین به دو کشور یهودی و فلسطینی و جدا کردن ۵۴ درصد از خاک سرزمین فلسطین و بخشیدن آن به یهودیان داد.
انگلیس نیز پس از اطمینان از توان باندهای صهیونیستی در فلسطین و حمایت و پشتیبانی آمریکا و جهان غرب و شوروی اعلام کرد از فلسطین بیرون خواهد رفت و چنین نیز شد. ارتش انگلیس در ۱۹۴۸ م. پس از واگذاری مراکز و تسلیحات نظامی خود به یهودیان و ابقای برخی فرماندهان در خدمات اهداف آنان، خاک فلسطین را ترک کرد. بن گوریون، رهبر گروههای صهیونیستی از این وضعیت سوءاستفاده کرد و تاسیس کشور اسرائیل در سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ را اعلام کرد. مدتی بعد آمریکا، دولت صهیونیستی را به رسمیت شناخت و به دنبال آن اتحاد جماهیر شوروی هم چنین کرد. کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری و بعد سازمان ملل متحد، این دولت غاصب را به رسمیت شناختند.
سرزمین فلسطین از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۷
فلسطینیان این ستم را نپذیرفته، به نبرد با صهیونیستیها پرداختند. در این نبردها، نیروهایی از ارتش کشورهای مصر، اردن، سوریه، لبنان، عراق و نیروهای داوطلب اخوانالمسلمین شرکت کردند. لیکن به دلیل ضعف تدارکاتی و تسلیحاتی و حضور استعماری انگلیس و فرانسه در اغلب کشورهای منطقه و خیانت برخی رهبران، منجر به شکست این نیروها و آوارگی صدها هزار فلسطینی شد. به دنبال این جنگ، کرانه باختری، قدس و نوار غزه همچنان در دست فلسطینیان و به دور از اشغالگری صهیونیستها باقی ماند. لیکن کرانه باختری و قدس تابع اردن و نوار غزه تابع مصر شد.در سال ۱۹۵۶ انگلیس، فرانسه و اسرائیل در توطئهای مشترک، تجاوز سهجانبهای را علیه مصر تدارک دیدند و صهیونیستها نوار غزه و بخشی از صحرای سینا را اشغال کردند، اما بر اثر فشارهای جهانی و عملیات مقاومت، ناگزیر از این مناطق خارج شدند. در سال ۱۹۶۳ سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری احمد شقیری شکل گرفت و صاحب سپاهی در نوار غزه شد. اسرائیل در سال ۱۹۶۷ با حمایت آمریکا، جنگی علیه مصر و سوریه به راه انداخت و سینای مصر و ارتفاعات جولان سوریه را علاوه بر سایر بخشهای فلسطینی به اشغال خود درآورد. اما ملت فلسطین همچنان به مقاومت خود در برابر اشغالگری صهیونیستی ادامه داد.
سرزمین فلسطین در سال ۲۰۰۰
پس از شکست ۱۹۶۷، عملیات نظامی ـ چریکی فلسطینی، از خاک اردن علیه صهیونیستها گسترش یافت و خطر و تهدیدی بالقوه برای یهودیان غاصب گردید. به دنبال این تحولات آمریکا و صهیونیستها، اردن را تحت فشار قرار دادند و این کشور در سپتامبر ۱۹۷۰ فعالیت چریکی فلسطینیان را درهم کوبید. کارهای چریکی از این پس،به سوریه و لبنان انتقال یافت.
در سال ۱۹۷۳ سوریه و مصر توافق کردند برای آزادسازی خاک اشغال شده خویش، با صهیونیستها بجنگند و اگر دخالت مستقیم آمریکا در جنگ نبود، شکست کامل صهیونیستها رقم میخورد. اما پس از جنگ رمضان در ۱۹۷۳ اولین دولتمرد عرب یعنی انور سادات، رئیسجمهور مصر با اسرائیل به سازش پرداخت و کشور اسرائیل را به رسمیت شناخت و قرارداد کمپدیوید را با اشغالگران عقد کرد و با این کار موجبات ناامیدی کشورهای عربی برای آزادسازی فلسطین از زیر سلطه اسرائیل را فراهم ساخت. از آن موقع به بعد شدت شهرکسازی یهودیهای صهیونیست در اراضی اشغالی بیشتر شد و در حال حاضر بخش زیادی از فلسطین در اختیار رژیم اسرائیل قرار دارد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست