چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

۷ درس از زندگی همایون شجریان به بهانه سالروز تولد ۳۷ سالگی اش


۷ درس از زندگی همایون شجریان به بهانه سالروز تولد ۳۷ سالگی اش

نام همایون شجریان خیلی زود در بازار موسیقی پیچید شاید یکی از دلایلش داشتن همان فامیل شجریان به دنبال اسمش بود و دلیل دیگرش هم می توانست یک عمر بهره مندی از آموزه های استادی مثل محمدرضا شجریان باشد

نام همایون شجریان خیلی زود در بازار موسیقی پیچید. شاید یکی از دلایلش داشتن همان فامیل شجریان به‌دنبال اسمش بود و دلیل دیگرش هم می‌توانست یک عمر بهره‌مندی از آموزه‌های استادی مثل محمدرضا شجریان باشد. اما هرچه بود، همایون خیلی زود خودش را به جامعه موسیقی معرفی کرد و خیلی زود هم کارهای مستقلش به خانه مردم آمد. چه موسیقی سنتی را دوست داشته باشیم و چه نه، باید بپذیریم که او یک الگوی موفق در میان هم‌نسلانش در حوزه موسیقی است و به همین بهانه سراغ مصاحبه‌های جدید و قدیمی او رفتیم، تا از رازهای موفقیتش بیشتر بدانیم.

● به موقع مستقل شدن

چند سالی می‌شود که همایون شجریان فعالیت مستقلش را هم آغاز کرده است. گرچه هنوز هم نام او یادآور نام پدر است اما کنسرت‌های اختصاصی و آلبوم‌های مستقلش توانسته تا حدودی او را از هیبت یک همخوان یا نوازنده همراه بیرون بیاورد. او احساسش نسبت به این استقلال را این‌گونه توصیف می‌کند: «لحظات بودن در کنار پدرم از بهترین لحظه‌های زندگی‌ام بوده و اگر از این به بعد فعالیت‌های انفرادی‌ام را شروع بکنم، فکر می‌کنم با چالش احساسی بزرگی روبه‌رو می‌شوم چون وقتی ایشان هست، احساس می‌کنم یکی پشتم هست. ایشان که احتیاج به این چیزها ندارد، من نیاز دارم و احساس می‌کنم که با او هستم، همه لحظات آن برای من ثبت خاطره است و می‌دانم که باید قدر هر لحظه آن را دانست.»

● همیشه یادگرفتن از پیشکسوت‌ها

گرچه با وجود سن‌کمش، ‌خیلی زود به اوج رسید اما هنوز هم می‌داند که تا پایان راه خیلی مانده است. او می‌داند که هنوز تا رسیدن به پدرش یا عبور از او خیلی فاصله دارد و می‌گوید: «از نظر خودم سبک پدرم را کمال‌یافته می‌بینم، حالا باید شخص دیگری این توانایی را در خودش ببیند که این سبک را به جلو ببرد و آن را کامل‌تر کند یا حرف تازه‌تری داشته باشد. هر خواننده‌ای که در این راه قدم گذاشته، باید این هدف را داشته باشد که این کار را یک قدم جلوتر ببرد، برای من تا به این حد ارضا‌کننده بوده که بتوانم خودم را نزدیک کنم. سعی‌ام براین بوده که نواقص کارم را برطرف و آن را تکمیل‌تر کنم.به نظرم هنوز به آن جایی نرسیده‌ام که بتوانم این مجموعه را یک گام به جلو ببرم.»

● آرزوها کجای زندگی‌اند؟

گرچه معتقد است تا رسیدن به آنچه از خود انتظار دارد راه زیادی پیش رویش است اما همایون شجریان در مصاحبه‌ای که در ۳۳ سالگی‌اش داشته، گفته بود به آرزوهای جوانی‌اش رسیده است. او معتقد است تصویر امروزش همان تصویری است که سال‌ها پیش در رویاهایش می‌پرورانده و از آنچه در دست دارد، راضی است و با اطمینان می‌گوید: «صددرصد به آن جایگاه رسیده‌ام ولی هیچ‌وقت آرزوی خاصی نداشته‌ام. همیشه در لحظه پیش رفته‌ام و فکر خاصی نسبت به این‌که به کجا برسم نداشته‌ام.»

● قدر مردم را دانستن

وقتی پا به صحنه می‌گذارد، آرام است و تا زمانی‌که مخاطبانش به حضورش نیاز داشته باشند، به آن‌ها نه نمی‌گوید. او بهترین خاطرات سال‌های هنری‌اش را این‌طور توصیف می‌کند: «بهترین خاطرات حضور بین مردم بعد از اجرای کنسرت، صحبت با مردم و عکس یادگاری گرفتن با آن‌هاست و این خاطره خوب مهم و چیزی است که همیشه تکرار می‌شود چون و تکرار آن هم خوب است.»

● توجه به ساده‌ترین جزئیات

خیلی‌ها می‌خوانند و خیلی‌ها به این حوزه وارد می‌شوند اما تفاوت او با کسانی که زود می‌آیند و زود می‌روند تنها در داشتن یک صدای دلنشین و همراه‌داشتن نام شجریان نیست. او ظرافت‌های این کار را درک می‌کند و هیچ نکته کوچکی را ساده رها نمی‌کند. همایون یکی از راز‌های دلنشین‌بودن کلامش، با وجود قدیمی یا ناآشنا بودن برخی اشعاری که انتخاب می‌کند را این‌گونه توضیح می‌دهد: «بسیاری از شنوندگان می‌گویند وقتی این اشعار به تصنیف یا آواز بیان می‌شود معنی آن را تازه می‌فهمیم، یعنی باید با آواز به آن کلام روح داد و معنی آن را در ذهن و جان شنونده چندبرابر کرد. برای من هیچ محدودیتی وجود ندارد و هر شاعری چه گمنام و چه نام‌آور اگر شعری زیبا و عمیق سروده باشد از آن استفاده می‌کنم.»

● قدر موقعیت‌ها را دانستن

فرزند شجریان بودن، آن هم فرزندی که توان خواندن و پیروی از الگو‌‌های پدر را دارد، به‌خودی خود افتخار بزرگی است.اما آیا فرزند همه بزرگان، لزوما خودشان انسان‌های بزرگی می‌شوند؟ این موقعیتی است که خیلی‌ها قدر نمی‌دانند؛ اما همایون از آن دسته نیست. خودش درباره شروع کار و ادامه‌دادنش می‌گوید:«در شروع کار خیلی کم‌سن بودم، ۱۶،۱۷ سالم بود. خب این تجربه خاص با نوازندگی تنبک شروع شد و طی سالیان بعد، آواز هم به آن اضافه شد. در تمام این سال‌ها نوازنده تنبک و نوازندگی تنبک و آواز خواندن برای من تجربیات بسیار گرانقدری بوده که افتخار داشتم در کنار هنرمندان گوناگون روی صحنه بروم. فکر می‌کنم که این اتفاقی خیلی مهم، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی هنری من بوده و سعی کرده‌ام از این تجربیات استفاده درست داشته باشم، هم برای پیشبرد کارم و هم برای اجرای آن.

● آموختن، آموختن، آموختن...

می‌گوید که هیچ زمانی از یادگرفتن بازنایستاده اما به آنچه دارد مغرور نیست و هنوز هم در پی آموختن است. خودش توضیح می‌دهد: «سعی من در این است که چیز نادانسته‌ای برایم باقی نماند و همه‌چیز را تجربه کنم، البته هیچ‌وقت نمی‌توانم بگویم که همه راه را رفته‌ام و همه‌چیز را می‌دانم. من باید بازهم تجربه کنم و کار هزار زاویه و گوشه دارد.»