سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
رنگی می شوید
نوشتن دربارۀ شعر، دشوار است؛ بویژه اگر در مقام بررسی، به اثر علاقهمند نیز باشیم. نوشتن در بارۀ شعر، دشواری دیگری نیز دارد که به ماهیت آن بر میگردد: شعر، رسانهای فرهیخته است که انواع تکنیکهای هنری را در اندازهای جمع و جور، به مخاطب عرضه میکند. پس نقد و نظر در باب چنین نوشتهای، آسان نیست. به این دو، سختی دیگری نیز اضافه کنید. قرار است در یک یادداشت مطبوعاتی، با آثار شاعری آشنا شوید که حوالی یک دهه است میسراید، و آرامآرام و در مسیر مشقهای متنوع خود، آنها را با خوانندگان اینترنتیاش در سایت «پاگرد» در میان میگذارد. بهتازگی، انتشارات آهنگ دیگر، نخستین مجموعه شعر او را با نام «روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود» منتشر کرده و این نوشتار دربارۀ آن است.
سارا محمدی اردهالی، به نظر میرسد در جمع شاعران جوانی شناختنی باشد که تقریبا در جادۀ واحدی گام میزنند؛ راهی که از یک سو، ارزشهای مستمر شعر فارسی را پی میگیرد و از سوی دیگر، به مخاطب نظر دارد.
این جمع که در این سالها، چندان هیاهو نداشتهاند، آرام نوشتهاند و تجربههای شعری خود را در زمینۀ «شعر سپید»، با خوانندگان در میان گذاشتهاند. شاعران جوانی که از آنها میگوییم، نه به سوی جریان زبانمحوری لغزیدهاند و نه از سنّتهای ادبی بومی گریختهاند. اما سیاهمشقهای آنان، در حد خود، نوعی بازگشت بیسر و صدا به مسیر نوآورانهای محسوب میشود، که نیما یوشیج، عمر خود را برای تبیین نظریه و آفریدن نمونههای عملیاش صرف کرد.
«شعر تجربی» این سالها، از مواد و مصالحی چون تصویر، آرایه، روایت، و زبان معیار و مردمی، به اضافۀ انسجام و ابتکار ساخته شده است. این گونه شعر، خود را مدیون محض یک مکتب یا نظریۀ ادبی نمیداند، با پیشینۀ ادب ایرانی سر جنگ ندارد، و در ضمن، روزنههای تنفس خود را به ورود همۀ عناصر زیباشناختی و زبانیای باز میگذارد که با ساختار و هویتش سازگار باشد. بدین لحاظ، شاید در نقد این شعر، به شکلی از التقاط هنری برسیم. اما واقعیت این است که در سپهر شعر فارسی، در یک هزار سال گذشته، کمتر جنبش یا فلسفۀ ادبی خاصی، ماندنی بوده است. داستان مکاتب و آرای غیر بومی که روشن است.
بنابراین، در تحلیل رویکرد مختلط و البته منسجم «شعر تجربی» در این سالها، گویا ضرورتی ندارد که با ابزاری یگانه کار کنیم. این شعر، فقط میکوشد خودش باشد. پس بهتر است در شناخت آن، بکوشیم خوانشهای نزدیکتری از متن اتفاق بیفتد؛ هر چند که از آرای زبانی دریدا یا مکاتب سمبلیزم و رمانتیسیسم چندان خبر نداشته باشیم.
با مطالعۀ شعرهای سارا محمدی اردهالی، با کمی تسامح، با تکنیکهایی رو به رو میشویم، که بسامد دارد و سبک او را مینماید. فردیت، تاریخگرایی، حضور اشیا، لحنگردانی، جزئیت، زبان ساده و سالم، تصویرهای تازه، شعر داستانک، انسجام، نشان دادن به جای گفتن، بخشی از روشهای شاعرانۀ اوست. در بررسی این شیوهها، نمونههایی از مجموعۀ «روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود» انتخاب کردهام.
● فردیت
فردیت، نگاه ویژۀ یک شاعر به همه چیز است. به تعبیر دیگر، شاعر که میکوشد در زندگی، خودش باشد، روایت انحصاری خود را نیز بنویسد، و عینک کس دیگری را نزند؛ حتی وقتی قرار باشد شخصیتهای دیگری را در شعرش به سخن گفتن درآورد. فردیت و استقلال، ویژگی شعر امروز است.
گمان میکنم اگر کسی مجموعۀ شعرهای سارا محمدی اردهالی را بخواند، به وضوح، جهانی شخصی، با رنگها، جلوهها و صداهای دیگر پیدا میکند. این تمایز وقتی آشکارتر میشود، که البته در کنار روایتهای شاعرانۀ دیگران قرار بگیرد. زمانمندی و مکانمندی شعر، از بارزترین نمونههای فردیت است. در شعری از او به نام «اردیبهشت تهران» میخوانیم: مادر بزرگ/ اردیبهشت ماه/ در خیابان پهلوی/ دوره کشف حجاب/ عاشق شد/ دایی سیاوش/ اردیبهشت ماه/ در خیابان مصدق/ وقت بگیر و ببند/ عاشق شد/ اردیبهشت آمده/ دیر یا زود من هم /در خیابان ولیعصر/ عاشق میشوم (ص۸۱).
مادر بزرگ، خیابان پهلوی، دورۀ کشف حجاب، دایی سیاوش، خیابان مصدق، و خیابان ولی عصر، سازندۀ فردیت این شعرند که جنبۀ زمانی و مکانی دارند.
● تاریخگرایی
استفاده از اسطورهها یا اشارات تاریخی ـ که در ادب قدیم، تلمیح خوانده میشد ـ به شعر، عظمت میدهد. این تکنیک، ناگهان رنگ و محتوای شعر را به زمانها و وقایع دور میبرد و از قدرت تداعی خواننده، در عمق بخشیدن فرهنگی و تاریخی به شعر، استفاده میکند. گاهی نیز استفاده از اجزای دنیای سنّتی، چنین کارکردی دارد. محمدی اردهالی، با وجود سرودن در شیوۀ سپید و برخورداری از نگاه مدرن، شعر خود را به جلوههای سنّت، پیوند زده است. «سطور یک متن عبری» (ص۲۸)، «جاده ابریشم»، «کاروانهایی بارشان حریرهای زربافت»، «سرمه و ادویههای هندی»، «هزار و یک شب»(ص۲۹)، «زنی با شال کشمیر» (ص ۴۱)، «سپاه بیزانس» (۷۷)، «خدای پیرِ زیگوراتِ چغازمبیل» (ص۷۸)، «جای پای شیخ شهاب الدین سهروردی»(ص ۸۵) از نمونه های این تعابیر است.
●حضور اشیا
دیدن دنیا از منظر اشیا(ابژهها)، از الزامات شعر نیمایی است(ر.ک: بوطیقای شعر نو، شاپور جورکش). شاعر، چشمان تازهای میگشاید، که میتواند روابط سنگها، گلها و حتی حوادث را، با پیرامون تماشا کند. شعر سارا محمدی، پر از اشیاست. به اشیای شعر «قربانت، سیندرلا» دقت کنید:
گریههایت را کرده باشی/ روزِ رفتن/ روزِ سختی نیست / از زیرِ دست و پا/ شعرهای نخواندهات را / جمع میکنی/ میچپانی در کیف دستیات/ پیراهن آبیه را اطو میکنی/ میزنی به چوب لباسی/ شیر را که ترشیده / میریزی توی توالت/ پشتِ فیشِ برق مینویسی/ منتظرم نباشید (ص ۷۵). ویژگی بعدی شعرهای محمدی اردهالی، استفاده از داستانک است(که در پی میآید). همین شیوه نیز، خود، حضور اشیا را در کنار اشخاص(کاراکترها) الزام میکند.
● شعر داستانک
مطابق برخی تعریفها، داستانک، برشی کوتاه از زندگی است که با استفاده از ساختار روایت، در کمترین تعداد کلمات، غافلگیرمان میکند. این ژانر، ـ چنان که دیگر امکانات بیان، مانند نمایشنامه و نقّالی وارد شعر شدهاند ـ به ساحت شعر وارد شده و تواناییها و جاذبههایی به شعر میبخشد؛ از جمله، خواننده را علاقهمند به پیگیری سطرهای شعر تا رسیدن به پایان حوادث میکند. محمدی اردهالی، به وفور از این امکان هنری در شعرنویسی خود بهره میگیرد: دیر رسیدم/ کادر/ بسته شده بود/ صدای شاتر/ پیچید به نگاهم/ سعی کردم طبیعی باشم/ که مثلا/ دیدنِ دوبارهات ساده است/ فلاشِ بعدی/ مچم را گرفت: /دو چشم تار و لبی لرزیده/ عکاس نتوانست/ با فتوشاپ آرامشان کند/ مرا برید/ از گوشه خاطرات تو/ و/ حواسش نبود/ روی شانهات/ چهار انگشت کوچک/ جا مانده (ص۶۶).
استفاده از تکنیکهای گزارشنویسی مطبوعاتی در این زمینه، همسو با داستانکنویسی به کار میرود.
● زبان ساده و سالم
از مهمترین مختصات شعر سارا محمدی اردهالی در زمینۀ زبان، سادگی و سلامت است. سادگی شعر او، ناشی از کلمهها و ترکیبهای زبان معیار و محاوره (دوری از کهنگرایی) و نیز کوتاهی جملهها است. سلامت نحوی این زبان نیز چشمگیر است و شاعر، ساختار دستوری جملهها و چینش طبیعی اجزای آنها را به هم نمیریزد، مگر در مواردی نادر که دلیلی در کار بوده است. در بخشی از شعر «دوستت دارم» از این دست جملههای «دستنخورده» را میخوانیم: ...شعرهای من برگشت خوردند/ گفتند شانههای شعرم/ بوی عطر مردانه میدهند/ گفتند «کودک تو» را حذف کنم /«تپشهای تنم» را نیز/ هر کتابی حالا چاپ شود/ من حدس میزنم/ کسی/ جایی/ سه نقطه شده است (ص۸۶).
● انسجام
انسجام(unity) و وحدت زیباشناختی (محور عمودی خیال)، مرکزیتی است منتشر در اثر، که همۀ تصاویر و واژگان شعر را به هم مرتبط میکند. ماهیت داستانی و مراعات نظیر، از جمله تکنیکهای انسجامآور شعر است. برای نمونه، در شعر «پیادهروی»، پیراهن مردانه، چرک شدن پیراهن، کمد، شستن و پهن کردن پیراهن زیر آفتاب، همگی در شبکۀ ارتباطی معنایی ـ تصویری یگانهای قرار گرفتهاند: این پیراهنِ بنفش مردانه را / یک روز خریدم/ شاد شدم کمی / هر از چندی چرک میشود/ در انزوای کمد/ میشویم آن را/ پهن میکنم/ زیرِ آفتاب خیره جمعه ( ص۵۴).
این انسجام، از اوصاف عمومی شعرهای محمدی اردهالی است که به شکل بارزی، آنها را از برخی تمرینهای اصطلاحا پستمدرنیستی یا زبانمحور در ساحت شعر امروز، متمایز میکند، و به معیارهای بومی شعر فارسی نزدیکتر میکند.
● جزئیت
از گرایشهای شعر امروز، نگارش جزئیات است، به معنای دوری از تعابیر و تصاویر، و احکام کلی و گسترده در باب زمین و زمان، یا هستی و حقیقت. یک عامل الزامآور در جزئینگاری، به ساختار روایی شعر امروز برمیگردد و عامل دیگر به نظر من، نگاه مدرن و پسامدرن است؛ در روزگاری که کلانگویی و کلّینویسی، باب طبع انسانها و نویسندگان نیست، این نگاه، در گزارههای خُرد بازنمایی میشود. شعر محمدی اردهالی، متوجه جزئیات است، گویا به هر دو علتی که گفته شد. بگذریم که شاعران امروز، همیشه به ارائۀ جزئیات بسنده نمیکنند و در بسیاری موارد، با افزودن تحلیلهای فراگیر و هستیشناختی، از روزنهها، کهکشانها را رصد میکنند. اینک، نمونهای از شعر جزئینگار محمدی اردهالی، به نام «رشید خان»:
این لبخند بر لب من/ رژ «بورژوا» نیست/ مژه هایم طبیعی برگشته اند/ رژ گونه نزده ام/ برق چشمانم نیز/ در چشم هیچ رقاصه ای پیدا نمیشود/ وقتی بروی/ چراغ ها خاموش میشوند/ و سیندرلایت/ شستن زمین را/ از سر خواهد گرفت (ص۱۹).
در این شعر، وصف دقیق، شعر را به جزئینگاری ملزم کرده و این، گونهای استغراق در پدیدهها(ابژه) است که نیما یوشیج، از نخستین شرطهای شاعری میدانست. این نحوه نگاه و نگارش، البته معناها و نتایج خود را بر متن و تفسیر یک شعر تحمیل میکند که عموما خالی از قضاوتهای گزاف و پهناور در باب جهان است.
● لحنگردانی
لحنگردانی، یعنی هر شعر با شعرهای دیگر، به تناسب مقام و موضوع سخن و تم شعر یا مخاطب، تفاوت لحنی داشته باشد. نیما یوشیج، با تاکید بر کارکردهای نمایشنامه و نقّالی در ساختمان شعر نو، به سخن درآوردن شخصیتها را با همان شیوۀ گفتاری و لحن خاصشان، پیشنهاد کرد. در مسیر شعر فارسی پس از او، چه بسیار که این آموزه از نظر شاعران دور ماند، و البته در کم شدن حجم مخاطبان عمومی شعر، که به طور ذاتی به شنیدن داستان و دیدن فیلم علاقهمندند، تأثیر گذارد. اکنون در شعر محمدی اردهالی، از این تکنیک بهره گرفته میشود. شاعر، دختری جوان، معلم زبان فرانسوی، خبرنگار، ترانهسرای کودک، دانای کل، معشوق، عاشق، خدمتکار رستوران، از جمله شخصیتهاییاند که در شعر او به سخن در میآیند؛ هر چند که به نظر میرسد او در همۀ موارد، موفق نمیشود به زبانی متمایز برای هر شخصیت دست یابد. شاید هم استدلال شاعر این باشد که در واقعیت، تقریبا همۀ این شخصیتها و تیپها، شبیه و همسان حرف میزنند.
● درونه: تنهایی عاشقانه
شاید از نخستین انتظارات خوانندگان بررسی شعر، تحلیل حس و نگرش آثار باشد. در باب عاطفه و درونۀ شعرهای «روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود»، برداشت من در ترکیبی دو کلمهای مینشیند: «تنهایی عاشقانه». گویا شاعر، همیشه تنهاست؛ چه در هنگام وصف جهان شخصی و منحصر به فرد خودش، و چه در ملاحظۀ دنیا. مثلا در نوشتههای غنایی او، چندان ، پایان وصل مشاهده نمی شود. اما این تنهایی، همچنان و در تمام شرایط، عاشقانه میماند؛ او نه به هجو دیگری میرسد و نه از پیگیری و مشاهدۀ حسّاس خود نسبت به زندگی دست بر میدارد.
در باب سایر ویژگیهای سبکی شعرها، از جمله تصاویر تازه، و نشان دادن به جای گفتن، مجال دیگری لازم است.
اما اگر بخواهیم تمام ویژگیهای شعر سارا محمدی اردهالی را در کوتاهترین شکلهای ممکنش، فقط در یک شعر او تماشا کنیم، شاید شعر «پارک»، مناسبترین انتخاب باشد: مرد پرسید/ میتوانم کنارتان بنشینم/ به یادداشت کنار نیمکت اشاره کردم/ رنگی میشوید/ مرد رفت (ص۱۴۹).
مصطفی پورنجاتی
M_pournejati@yahoo.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست