چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

گذشت یا انتقام؟


گذشت یا انتقام؟

یکی از مسائلی که در اخلاق اجتماعی مطرح است، پاسخ به تعدی و ظلمی است که گاه در محیط دوستانه رخ می‌دهد. آیا باید در مقابل این نوع رفتارها مقابله به مثل نمود؟ آیا سخت‌گیری، ترش‌رویی …

یکی از مسائلی که در اخلاق اجتماعی مطرح است، پاسخ به تعدی و ظلمی است که گاه در محیط دوستانه رخ می‌دهد. آیا باید در مقابل این نوع رفتارها مقابله به مثل نمود؟ آیا سخت‌گیری، ترش‌رویی و انتقام‌جویی لازم است؟ یا اینکه می‌باید چشم‌پوشی و اغماض کرد و با بی‌اعتنایی از کنار آن گذشت؟ در دستورات شرع مقدس هر دو نوع رفتار مطرح شده است ولی هر کدام جایگاه و مقام خاص خود را دارد. در فضای دوستی و مقام رفاقت به عفو و اغماض سفارش شده است: "فاعف عنهم و اصفح ان الله یحب المحسنین"(مائده:۱۳) از آنها بگذر و صرف نظر کن مگر دوست نمی‌دارید که خداوند از شما درگذرد؟ همان‌گونه که شما انتظار دارید خدا از شما بگذرد، پس شما هم از دیگران درگذرید. این آیه به روشنی اهمیت عفو و گذشت و اغماض را بیان می‌دارد ولی در برخی موارد، مقابله به مثل و انتقام تجویز و حتی سفارش شده است که شما هم در برابر ظلم و تعدی دیگران مقابله به مثل کنید و انتقام بگیرید. بخصوص در برابر دشمنان دین هرگز کوتاه نیایید.

گاهی گذشت باعث جرات یافتن طرف مقابل می‌شود، یعنی اگر در برابر ظلم او مقابله به مثل نکنیم، وی جرات پیدا می‌کند و باز هم مرتکب این عمل زشت می‌شود. پس در اینجا به عنوان نهی از منکر یا تادیب، لازم است انسان عکس العمل نشان دهد. درست است که شما می‌توانید اهل گذشت باشید و از حق خود بگذرید، اما این کار صحیح نیست؛ چرا که او را در تکرار گناه جری می‌کند. باید عکس العملی مناسب نشان بدهیم تا دیگر این کار را تکرار نکند و به خود اجازه ندهد که در حق دیگران چنین رفتاری داشته باشد.

از طرف دیگر باید توجه داشت که وقتی حقی تضییع شود در واقع حقی از خداوند متعال فرو گذارده می‌شود؛ یعنی در حقیقت فرد گنهکار ظلم بزرگتری در حق خودش روا داشته است. لذا نباید راضی شویم که وی گنهکار تربیت شود. اخلاق اسلامی اقتضا می‌کند که نگران گنهکاری دیگران باشیم. اگر با چنین افرادی برخورد لازم و مناسب نشود نه تنها حق دیگران تضییع می‌گردد و به دیگران ظلم می‌شود، بلکه خود فرد نیز متضرر شده و شخصیتش فاسد می‌گردد. برای جلوگیری از ارتکاب گناه و تکرار کار زشت باید عکس العمل نشان داد تا گنهکار تنبیه شود. در چنین مواردی قصاص و مقابله به مثل بهتر از گذشت است؛ چرا که چشم‌پوشی باعث جرات او در تکرار گناهش می‌شود اما اگر مقابله به مثل کنیم و مخصوصا در مراحل اولیه جلوی اعمال زشت او را بگیریم طرف جری نشده، متنبه می‌گردد و چه بسا دیگران هم با مشاهده این عکس العمل عبرت بگیرند و به خود اجازه تعدی به حقوق دیگران را ندهند.

در مواردی نیز مقابله به مثل و انتقام، نه تنها فرد را اصلاح نمی‌کند، بلکه موجب آن می‌شود که بر رفتار بد و زشت خود اصرار ورزد و به کمیت و کیفیت آن بیفزاید؛ خشونتش افزوده، بدبینی وی مضاعف و دشمنی او دوچندان می‌گردد و لذا چشم‌پوشی کردن بهتر است؛ چه به هر حال او اصلاح نمی‌شود پس بهتر آن است که ما بر بار خصومت او نیفزاییم. نتیجه آنکه در برخی موارد انسان باید حق خود را باز ستاند تا جلوی مفسده‌ای را بگیرد و مانع رشد و توسعه فساد گردد. چه بسا استیفای حق موجب تادیب او می‌گردد و روش صحیح رفتار با دیگران را به او می‌آموزد. همچنین در برخی موارد اگر آدمی عفو کند، موجب اصلاح طرف مقابل خواهد شد، به این ترتیب که او از زشتی رفتار خویش آگاه و شرمنده می‌شود.

اگر در مقابل کار بدی که او مرتکب شده است، شما خوبی کنید باعث تنبه وی می‌گردد.‏

در قرآن کریم بر هر دو شیوه تاکید شده است.

گاه در برخی موارد می‌فرماید در مقابل رفتارهای بد دیگران شما به بهترین شکل پاسخ دهید: "ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانه ولی حمیم"(فصلت:۳۴).

اگر کسی کار بدی انجام داد شما آن کار بد را با عمل خوب پاسخ دهید تا در اثر همین کار خوب شما عداوت و خصومت طرف مقابل فروکش کند و از بین برود و چه بسا چنین رفتاری او را به یک دوست صمیمی تبدیل نماید.

گاهی اگر از بدی و ظلمی که در حق شما شده است چشم بپوشید یا حتی خیرخواهی، عذر و بهانه‌ای برای طرف بتراشید، در اصلاح فرد و جامعه بسیار مؤثرتر است.

مصطفی یاسینی