جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ و تاریخ در اندیشه امام خمینی (ره)


فرهنگ و تاریخ در اندیشه امام خمینی (ره)

میزان پرداختن امام به تاریخ معاصر و ابعاد مختلف آن به گونه‌ای است که می‌توان ادعا کرد بنیاد بینش سیاسی آن حضرت به طور گسترده بر همین اندیشه تاریخ‌پژوهی، استوار گردیده است.امام …

میزان پرداختن امام به تاریخ معاصر و ابعاد مختلف آن به گونه‌ای است که می‌توان ادعا کرد بنیاد بینش سیاسی آن حضرت به طور گسترده بر همین اندیشه تاریخ‌پژوهی، استوار گردیده است.امام علاوه بر مطالعات وسیع در تاریخ معاصر ایران، خود نیز در خانواده‌ای سیاسی به دنیا آمد و پدر بزرگوار ایشان در بدو تولد او به شهادت رسید. امام در پاسخ به سئوال یک خبرنگار ایتالیایی که در سال ۵۷ از ایشان پرسید چه عواملی موجب یک رنسانس معاصر شیعی گردیده است، ضمن تکیه بر یکی از خصلت‌های ذاتی تشیع یعنی مقاومت که خود به سبب اشراف امام بر تاریخ تشیع می‌باشد، به برخی از این تحولات مهم تاریخ معاصر ایران اشاره کرده‌اند:

«یکی از خصلتهای ذاتی تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ تشیع به چشم می‌خورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطع‌های زمانی بوده است. در صد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیر داشته است. انقلاب مشروطیت، جنبش تنباکو و ... قابل اهمیت فراوان است. تأسیس حوزه علمی دینی در بیش از نیم قرن اخیر در شهر قم و تأثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشنفکران مذهبی در داخل مراکز دانشگاهی و قیام سال ۴۲ ـ ۴۱ ملت ایران به رهبری علمای اسلامی که تا امروز ادامه دارد، همه عواملی هستندکه اسلام شیعی را درسطح جهانی مطرح می‌کند.»( در جستجوی راه ازکلام امام،دفترشانزدهم،ص ۳۷)

امام برخلاف بسیاری دیگر ازعلمای معاصرخویش که نه تنها ازتاریخ معاصرغفلت می‌ورزیده‌اند، بلکه نسبت به تحولات تاریخ اسلام نیزتأمل جدی روا نداشته‌‌اند، به طورگسترده‌ای به تاریخ رویکرد داشت. بر این اساس،‌دانش تاریخ دراندیشه امام

خمینی (ره) معلوماتی منقطع از زمان حال نبود و بین دیروز و امروز در نظر آن اندیشمند فرزانه جدایی یافت نمی‌شد. او می‌کوشید تا با مطالعه گذشته نه تنها از تعاملات حوادث با خبر گردد، بلکه با ژرفا بخشیدن به اندیشه خویش، پاسخ‌های مناسب برای چالش‌های موجود را نیز بیابد. تاریخ در نظرامام انبانی ازقصه‌ها وافسانه‌ها نبود بلکه مصباح هدایت وکانون روشنایی،درخشش والهام به حساب می آمد و همچون استادی سقراط‌گونه می‌ماند که می‌طلبید تا افلاطون‌هایی در مقابلش زانوی ادب برزمین زده و از محضرپرفیضش بهره بگیرند.امام (ره) در باب تاریخ‌اندیشی معتقد بودندکه:« تاریخ معلم انسان‌ها است».

فرهنگ از دیدگاه امام خمینی (ره):

از دیدگاه امام خمینی (ره) فرهنگ اساس سعادت یا شقاوت یک ملت است و رستگاری هر جامعه از راه اصلاح و احیای فرهنگی امکان پذیر است. از نگاه امام فرهنگ دارای دو ساحت اصلی است. نخست بُعد فردی فرهنگ که با انسان و سعادت او ارتباط دارد و دیگری بُعد اجتماعی فرهنگ که در عرصه حیات اجتماعی

انسان ها حضور دارد.به هر روی با این نگاه فرهنگ موضوعی است ویژه انسان و ارتباطی وثیق با هدایت و تربیت او دارد. از نگاه ایشان فرهنگ سازنده و پیشرو در حوزه های فردی و اجتماعی سبب هدایت انسان ها و جامعه و تربیت الهی هر دو خواهد شد.پویایی وسرزندگی فرهنگ از نگاه امام یکی از ویژگی های اصلی فرهنگ است. به اعتقاد امام فرهنگ مشرق زمین این توانایی رادارد که بدون تأثیر از سایر فرهنگ ها نقشی فعال و پویا ارائه نماید. ایشان در وصیت نامه خویش درفرازی به نقشه دامنه داراستعمارغرب برای رخوت ورکود فرهنگی جوانان به وسیله مظاهرفساد اشاره می نمایند وآن را مغایرپویایی فرهنگی مشرق و بخصوص ایران می دانند. از نگاه امام الگوی خودباوری شرق یکی ازراه های پویایی و سرزندگی فرهنگ شرقی است وبه همین جهت دروصیت نامه خویش خطاب به جوانان ایرانی می فرمایند:« و بدانید که نژاد آریا وعرب از نژاد اروپا وآمریکا وشوروی کم

ندارداگرخودی خود را بیابد.»

( امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۶۶)

مدرنیته و مدرنیسم دردیدگاه امام،ازورود و شرکت موفق درتولید اندیشه، ایجاد نشاط علمی،توسعه دولت رفاهی،تحکیم حقوق شهروندی،آزادی های مدنی،توسعه فرهنگی،تحکیم ارزش های انسانی وآرمان هایی مانند اینها، نه تنها درایران توفیقی به دست نیاورد بلکه با حمایت بی چون وچراازرژیم های استبدادی و

جنایت های آنها علیه فرزندان این مرزو بوم و توطئه علیه فرهنگ ایرانی، مقابله با باورها وارزش ها و اعتقادات مردم وازهمه مهم ترچپاول ذخایرومنابع ملی به نوعی درناکامی های الگوهای توسعه وتجدد ایران سهیم بود.

نا کارآمدی مدرنیته و مدرنیسم در ایران ازدیدگاه امام خمینی(ره)

ازدیدگاه امام، نه تنها در عقب ماندگی ایران نقش اساسی داشت، بلکه با توجه به حمایت از رژیم های فاسد و مستبد در دنیای اسلام و سایر نقاط جهان، استفاده وسیع و دیوانه وار از تولید و به کار گیری سلاح های کشتار جمعی، دخالت نظامی در جهان و ایجاد جنگ های خانمان سوز، ترویج تبعیض نژادی، تولید سلاح های میکروبی و شیمیایی و استفاده از این سلاح ها علیه بشریت، تولید سلاح های اتمی و استفاده وسیع از این سلاح ها در کشتار مردم ژاپن، غارت و نابودی ذخایر ملت ها،فقیر کردن بخش اعظمی از جهان، ازبین بردن محیط زیست، نابودی حقوق بشردرپناه دفاع ازاین حقوق و خلاصه هزاران فجایع دیگرکه تحت عنوان بسط تجدد وترقی و پیشرفت تاریخی و توسعه درطول حاکمیت چند صد ساله خود انجام داده بود،عقلاً ناتوانی وبی کفایتی خود را برای دگرگونی وسعادت مردم جهان ازیک طرف و بازسازی کشورهای عقب مانده و فقیرازطرف دیگر، به اثبات رسانید. چنین اتوپیایی برای امام خمینی(ره) که یک انسان گرای متدین،واقع بین،

حقیقت‌طلب وپایبند به قواعد اخلاقی وکرامت انسانی بود، نمی توانست مبنای پایه ریزی یک اندیشه اجتماعی جدید باشد.

مهدی مقدسی

جان کلام:

امام خمینی (ره) با توجه به وظایف شرعی خود برای اصلاح بشر ایجاد همبستگی بین همه مستضعفان جهان و مسلمانان دنیا، گسترش عدالت اجتماعی، به وجود آوردن صلح و صفا در همه جهان، خودباوری و نفی سبیل، جلوگیری از دخالت ابرقدرتها در مقدرات کشورهای ضعیف و مسلمانان و چپاول ذخایر آنها و گسترش روابط مبتنی بر احترام متقابل و حسن همجواری وحدت مسلمانان مستضعفان جهان را ضروری می شمرد و آن را تنها عامل و رمز پیروزی و بقای هرامتی می دانست و بر ایجاد وحدت تأکید فراوانی می نمود.‏