دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سرمایه گذاری مشارکتی دولتی خصوصی برای استخراج نفت


سرمایه گذاری مشارکتی دولتی خصوصی برای استخراج نفت

ایجاد انگیزه برای جذب سرمایه های خارجی در صنعت نفت, یکی از مسائل مهم این صنعت به ویژه برای کشورهای در حال توسعه محسوب می شود

ایجاد انگیزه برای جذب سرمایه‌های خارجی در صنعت نفت، یکی از مسائل مهم این صنعت به ویژه برای کشورهای در حال توسعه محسوب می‌شود.

زیرا اکتشاف و توسعه میادین نفتی به دانش فنی بالا و صرف هزینه‌های هنگفتی نیازمند است که اغلب خارج از توان دولت‌ها قرار داشته و از طرف دیگر به دلیل ریسک بالای این پروژه‌ها، انجام تمام سرمایه‌گذاری توسط دولت، می‌تواند بسیار خطرناک باشد. بنابراین وضعیت بهینه استفاده از فناوری پیشرفته شرکت‌های حرفه‌ای بین‌المللی و جلب مشارکت آنها در بخش بالادستی (Upstream) صنعت نفت است.

در یادداشت پیش‌رو، تلاش می‌کنیم یکی از انواع قراردادهای رایج برای مشارکت بخش دولتی با شرکت‌های بین‌المللی در صنعت نفت، یعنی قرارداد «مشارکت در تولید» (Production Sharing Contract) را به طور اجمالی شرح داده و مزیت‌های آن را به عنوان یکی از قراردادهای جامع این حوزه مورد بررسی قرار دهیم:

● تعریف قرارداد مشارکت در تولید (PSC)

«قرارداد مشارکت در تولید» یکی از انواع قراردادهای نفتی است که در آن شرکت نفتی بین‌المللی (IOC) تمام هزینه‌های اکتشاف، توسعه و بهره‌برداری یک میدان نفتی را به همراه تمام ریسک‌های موجود در این فرآیند بر عهده می‌گیرد و در صورت موفقیت استخراج نفت می‌تواند هزینه‌های خود را مطابق قرارداد خود با دولت میزبان دریافت کند و در سود حاصل از فروش نفت نیز سهیم گردد.

● جایگاه قرارداد «مشارکت در تولید» در مقایسه با سایر قراردادهای نفتی

با نگاهی به تاریخ متوجه می‌شویم که نخستین گروه قراردادهای اکتشاف و تولید نفت (Exploration & Production)، به صورت واگذاری امتیاز استخراج نفت از یک منطقه نفتی مشخص و برای یک دوره زمانی معین به یک شرکت بزرگ بین‌المللی بوده‌اند. اما

رفته رفته با آشکار شدن ارزش و اهمیت نفت، بالا رفتن بهای آن و نیز گسترش احساسات ملی گرایی در کشورهای نفت‌خیز، قراردادهای مذکور مورد بازبینی قرار گرفت و اشکال دیگری از قراردادهای اکتشاف و توسعه میادین نفتی مورد استفاده قرار گرفت.

مساله مهمی که در حوزه نفت از اهمیت برخوردار است، به مالکیت منابع نفتی مربوط می‌شود، به طوری که یکی از دلایل عدم محبوبیت قراردادهای امتیازی را می‌توان عدم مالکیت دولت میزبان بر منابع نفتی دانست. زیرا مطابق قراردادهای واگذاری امتیاز استخراج نفت، مالکیت نفت متعلق به شرکت‌های نفتی بوده و در برابر امتیاز استخراج، آنها به دولت میزبان بهره مالکانه (Royalty) و مالیات پرداخت می‌کنند.

قراردادهای خدماتی (Service Contracts) گروهی دیگر از قراردادهای اکتشاف و توسعه میادین نفتی است که به وسیله آنها دولت میزبان ضمن حفظ مالکیت مخزن نفتی، به شرکت‌های نفتی مطابق قرارداد مربوطه اجازه می‌دهد تا به اکتشاف و توسعه میادین نفتی اقدام کنند. قرارداد بیع متقابل (Buy-Back) را می‌توان یکی دیگر از مصادیق قراردادهای خدماتی دانست. قرارداد بیع متقابل توام با ریسک بالایی برای شرکت‌های نفتی است، زیرا این شرکت‌ها موظف به پرداخت کلیه هزینه‌های اکتشاف و توسعه هستند و در مقابل نسبت به قراردادهای «واگذاری امتیاز استخراج» و نیز قراردادهای «مشارکت در تولید»، سود کمتری را به دست می‌آورند. به این ترتیب دولت میزبان در وضعیت مناسبی نسبت به شرکت‌های نفتی قرار دارد به این صورت که ضمن حفظ مالکیت مخزن نفتی، به توسعه میادین نفتی کشور دست ‌یافته و از این طریق سود مناسبی را نصیب خود می‌کند که به قیمت تحمیل سود کمتر و ریسک بیشتر به شرکت‌های نفتی به دست می‌آید.

در نهایت قراردادهای «مشارکت در تولید» (PSC) دارای وضعیت بینابینی هستند، به نحوی که ضمن حفظ مالکیت ذخایر نفتی و اعمال حاکمیت دولت، جواز واگذاری فعالیت‌های اجرایی مربوط به استخراج نفت و مدیریت آن را به شرکت‌های نفتی اعطا می‌کند. به این ترتیب، دولت میزبان و شرکت نفتی پس از استخراج و فروش نفت به صورت معقولانه ای سود حاصل از فروش نفت را با یکدیگر تقسیم می‌کنند و می‌توان گفت که هر دو طرف قرارداد در وضعیت منصفانه‌تر و کم‌ریسک‌تری قرار خواهند گرفت.

● ویژگی‌های قرارداد «مشارکت در تولید»

قرارداد PSC را باید یک قرارداد چند وجهی دانست، زیرا ضمن حفظ مالکیت میدان نفتی به دولت میزبان این امکان را می‌دهد که به سود سرشار ناشی از تجاری شدن میدان نفتی دست یابد. همچنین دولت میزبان با کمک این قرارداد، به سرمایه‌های خارجی زیادی دست می‌یابد، زیرا مطابق قرارداد مشارکت در تولید، بخش عمده تامین مالی پروژه بر عهده شرکت نفتی بین‌المللی است. از سوی دیگر، شرکت نفتی بین‌المللی مکلف می‌شود تا بهره مالکانه را براساس قرارداد به دولت میزبان پرداخت کند. در کنار بهره مالکانه، شرکت موظف است مالیات خود را نیز مطابق قوانین مالیاتی کشور میزبان پرداخت کند.

شرکت نفتی بین‌المللی به عنوان پیمانکار، تمام عملیات اکتشاف، تولید و بهره‌برداری را انجام می‌دهد. همچنین شرکت نفتی بین‌المللی موظف می‌شود تا کلیه هزینه‌های مالی و نیازهای فنی پروژه را تامین کند. به عنوان نمونه مطابق قرارداد PSC کردستان عراق، شرکت‌های نفتی مکلف به تامین مالی و پرداخت تمام هزینه‌های عملیات استخراج نفت شده‌اند.

ویژگی مهم PSC انعطاف پذیری (Flexibility) زیاد آن است، به نحوی که وضعیت بینابین دارد و منافع هر دو طرف قرارداد (دولت میزبان و شرکت نفتی بین‌المللی) مورد توجه قرار می‌گیرد. به عنوان نمونه از آنجایی که فرآیند اکتشاف، تولید و استخراج نفت معمولا فرآیندی طولانی است، دولت میزبان می‌تواند با درج شرط مذاکره مجدد (Renegotiation Clauses)، پس از گذشت چند سال اقدام به تعدیل قرارداد با توجه به شرایط جدید کند.

● نظارت دولت میزبان بر فعالیت‌های شرکت‌های نفتی

نقش دولت میزبان تنها به دریافت بهره مالکانه یا اخذ مالیات از شرکت‌های نفتی بین‌المللی ختم نمی‌شود، بلکه مطابق قرارداد PSC دولت میزبان می‌تواند بر فعالیت‌های شرکت‌های نفتی و عملکرد آنها نظارت مستمر داشته باشد. به این صورت که دولت میزبان می‌تواند به وسیله کمیته مدیریت پروژه (Management Committee) بر فعالیت‌های شرکت پیمانکار، نحوه هزینه‌ها، طرح توسعه و کلیه موضوعاتی که مرتبط با عملیات پروژه است، نظارت کند. به عنوان مثال در PSC منعقده میان آذربایجان و گروهی از شرکت‌های نفتی چنین کمیته‌ای در نظر گرفته شده است و دولت آذربایجان از طریق شرکت ملی نفت خود می‌تواند بر نحوه هزینه‌ها، تصویب بودجه و پیشرفت پروژه نظارت کند.

از سوی دیگر، در پروژه‌های توسعه میادین نفتی، به دلیل محرز بودن وجود نفت و ریسک پایین آن، دولت‌های میزبان علاقه‌مند هستند تا بخشی از هزینه‌های توسعه و استخراج نفت را بر خلاف مرحله اکتشاف که دارای ریسک بالایی است، خود متقبل شوند و از این طریق نقش بیشتری در پروژه داشته باشند.

● امکان استفاده از PSC در ایران

مطابق اصل ۸۱ قانون اساسی ایران، دادن هرگونه امتیاز تشکیل شرکت‌ها یا موسسات فعال در امور تجارتی و صنعتی و معادن به خارجیان مطلقا ممنوع است. بنابراین نه تنها نمی‌توان موافقتنامه‌هایی به صورت واگذاری امتیاز استخراج برای مدتی معین با شرکت‌های نفتی بین‌المللی منعقد کرد، بلکه با تفسیر موجود از این اصل، حتی انعقاد قراردادهایی با چارچوب «مشارکت در تولید» نیز ممنوع است.

با این وجود به نظر می‌رسد که یک کشور نفتخیز باید در زمینه اکتشاف، تولید و بهره‌برداری از منابع نفتی، دارای تنوع قراردادهای مورد استفاده باشد. قرارداد «مشارکت در تولید» یک نمونه کارآمد برای اکتشاف و توسعه میادین نفتی است که ضمن تقسیم بهینه سود حاصل از استخراج نفت، بخش بزرگی از ریسک‌های موجود در پروژه را به شرکت‌های نفتی منتقل ساخته و به علاوه مالکیت منابع نفتی را همچنان برای دولت میزبان باقی می‌گذارد. بنابراین به نظر می‌رسد که لازم است از طریق بازنگری مقررات در حوزه نفت و بسترسازی برای متنوع کردن قراردادهای نفتی، بستر گسترش سرمایه‌گذاری خارجی را فراهم ساخته و از این طریق انگیزه شرکت‌های نفتی بین‌المللی را نیز برای حضور در کشور ارتقا داد.

متین پدرام

دانشجوی ارشد حقوق تجارت _ دانشگاه تهران