سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
حسرت بازی آن نقش برای حاتمی
چندی پیش اکبر عبدی را در سریال تاریخی «ستاره سهیل» در قالب نقشی تاریخی دیدیم، تجربهای که کمتر در کارنامه هنری این کمدین پیشکسوت دیده شده است. این حضور انگیزهای شد که به سراغش برویم و او از تنوعی که در انتخاب نقشهایش دارد، برایمان بگوید.
این بازیگر در حالی که پنجمین دهه زندگیاش را پشتسر میگذارد، همچنان پرانرژی و پرنشاط در پی تجربه دیده شدن در ژانرها و نقشهای متفاوت است. در یکی از روزهای سرد زمستان، در پشت صحنه فیلمبرداری فیلم سینمایی «چشمک» جهانگیر جهانگیری در فاصلههای کوتاهی که برای استراحت گروه بازیگران اعلام میشد، با عبدی به گفتوگو نشستیم.
▪ با بازی در ستاره سهیل نشان دادید که همچنان به نقشهای متفاوت فکر میکنید. چه زمانی بازی در این سریال برایتان مشخص شد؟
ـ قبل از ذکر هر نکتهای باید بگویم طبق گفته عوامل فیلم قرار بود در چند سکانس کوتاه از «ستاره سهیل» به کارگردانی استاد صالح و تهیهکنندگی آقای تحویلیان که قرار بود یک فیلم ۹۰ دقیقهای سینمایی باشد، بازی کنم. وقتی کار شروع شد و برای فیلمبرداری به جزیره قشم رفتیم، در آنجا دانستم که اینطور نیست، سکانسها بیشتر از آن چیزی است که به ما گفته بودند. به ناچار بازی کردم اما تا آن زمان وقتی سر صحنه هم به من نگفتند که یک سریال است، اما به خاطر تعهداتی که داشتم، ماندم و ... از طرفی سر صحنه متوجه شدم که آقای امیر قویدل به عنوان کارگردان حضور دارند.
البته بنده با آقای امیر قویدل هیچ مشکلی نداشتم و بودن در کنار ایشان برایم لذتبخش بود و از ایشان آموختم چون آقای قویدل از کارگردانان باتجربه هستند اما در مورد «ستاره سهیل»و نقش من در حالی که گفته شده بود که فقط چند سکانس است و زود تمام میشود، سر صحنه متوجه شدم خلاف گفته آنهاست و بازیام بیشتر از چند سکانس است که حدود دو هفته من را در قشم ماندگار کرد ولی آقای قویدل به من گفتند که در زمان مقرر سکانسهای من را ضبط میکنند و همینطور هم شد. من جداً از آقای تحویلیان ناراحت هستم و جالب است بدانید ایشان از من مالیات هم گرفتند یعنی از دستمزدم کم کردند بدون اینکه من قبضی را دریافت کنم بابت پرداخت (رسید مالیاتی). در کل خاطره خوبی از این سریال ندارم. بهخاطر متعهد نبودن بعضی از عوامل آن.
▪ از همان ابتدا برای نقش «جبیر» در نظر گرفته شده بودید؟
ـ بله، از همان اول هم همین نقش را به من پیشنهاد داده بودند اما راجع به تعهداتشان خلاف گفتههای خود عمل کردند.
▪ تجربه بازی در یک نقش تاریخی برای بازیگری که غالبا او را در آثار کمدی و طنز فعال دیدهایم چطور بود؟
ـ من در گذشته هم تجربه کار تاریخی داشتهام مثل سریال ابوریحان بیرونی که نقش خلیفه آن زمان را بازی کردم یا در سریال امام علی(ع).
اما اگر بخواهم در مورد بازیام در ژانرهای مختلفی چون تاریخی یا کمدی حرف بزنم باید بگویم برایم هیچ فرقی نمیکند که چه نقشی یا در چه زمینهای کار کنم. باید یک بازیگر یک نقش یا یک تیپ را قبل از اینکه بازی کند حتما با آن زندگی کند تا تبدیل به یک کاراکتر شود و برای بیننده باورپذیر باشد و زمانی که قابل باور باشد یعنی اینکه ما به هدفمان رسیدهایم صرف این انرژی خلاقیت و توانایی در نقشهای تاریخی خیلی مهم است. باید با آن نقش زندگی کرد نه اینکه آن را بازی کرد مثلا من نقش یک آسیابان یا یک خلیفه را باید طوری بازی کنم که بتوانم به آن کاراکتر یا شخصیت نزدیک شوم، اگر توانایی انجام این کار را نداشته باشم، پس نمیتوانم موفق باشم چون همانطور که گفتم مهم برقراری ارتباط با مخاطب و باورپذیر بودن نقش است.
▪ با شما صحبت نشد که خودتان در بخش دوبله برای نقش جبیر صحبت کنید؟
ـ اتفاقا تهیهکننده ستاره سهیل با من تماس گرفت در این باره صحبت کرد میخواستند صدای خودم را برای جبیر بگذارند اما از آنجایی که در مورد دستمزد و دیگر تعهدات هنوز به توافق نرسیده بودیم من هم به عنوان اعتراض برای کار دوبله نرفتم و آنها مجبور شدند دوبله نقش جبیر را به شخص دیگری واگذار کنند.
▪ شنیدیم بخشهایی از این مجموعه در زمان پخش حذف شده است. این حذفیاتی که صورت گرفت به بازی شما و نقش جبیر لطمهای نزده بود؟
ـ اتفاقا برعکس من فکر میکنم چون ابتدا قرار بود ستاره سهیل در قالب یک فیلم سینمایی ۹۰ دقیقهای از تلویزیون پخش شود و بعد به صورت یک سریال پخش شد، پر کردن ۲۶۰ الی ۲۷۰ دقیقه برای پخش یک سریال کار سختی است، حدس میزنم حتی اوتیها را هم به کار اضافه کرده بودند.
▪ آیا در حوزه آثار و نقشهای تاریخی شخصیتی بوده که همیشه دوست داشته باشید بازی کنید ولی هیچ وقت موقعیت آن فراهم نشده باشد؟
ـ در سن ۱۶ سالگی در تئاتر شهر نمایشی را به کارگردانی سیاوش تهمورث بازی کردم، یک شب بعد از اجرا استاد مشایخی به سراغم آمد و گفت فردا به کاخ گلستان بیا. همان جا بود که برای اولین بار با استاد علی حاتمی در سر صحنه فیلم کمالالملک آشنا شدم. استاد به من پیشنهاد داد که نقش احمدشاه را در این اثر بازی کنم. بعد از انجام گریم استاد عبدالله اسکندری روی چهره من و پوشیدن لباسهای احمدشاه، مرحوم استاد حاتمی این نقش را برازنده من دید اما بهعلت زیادبودن فیلمنامه «کمالالملک» و نبودن وقت کافی به من گفت دوست ندارم این نقش کوتاه و مختصر را بازی کنی، دلم میخواهد در یک فرصت مناسب در یک فیلم سینمایی نقش احمدشاه را خودت بهطور حرفهای بازی کنی، تا در آنجا جایگاه و اهمیت این نقش حفظ شود.
بعد از کمالالملک و جمعبندی آن برای فیلمها و سریالهای زیادی به من پیشنهاد شد تا نقش احمدشاه را بازی کنم اما چون به استاد حاتمی قول داده بودم تا در یک فیلم سینمایی از او این نقش را بازی کنم، آن پیشنهادها را قبول نکردم، بعد از آن هم دیگر فرصت ساخت این فیلم و بازی من در این نقش پیش نیامد. بعد از «کمالالملک» شاید حدود ۸ سال بعد با استاد حاتمی فیلم سینمایی «مادر» را کار کردم ولی همیشه دوست داشتم تا زمانی که جوان بودم، نقش احمدشاه را به کارگردانی حاتمی بازی کنم که هیچوقت این موقعیت پیش نیامد.
▪ در حوزه تلویزیون، فکر میکنم جدیترین و آخرین حضورتان سریال «در چشم باد» ساخته مسعود جعفری جوزانی باشد. از نقشی که در این مجموعه تاریخی دارید، بفرمایید.
ـ حدود یک سال و نیم در خدمت استاد جعفری جوزانی بودم با فیلمبرداری آقای کریمی. در آنجا من کاراکتری داشتم به نام «حسنآقا حسینی قشنگه» یک کلاه مخملی از چند دهه پیش، داستان این مجموعه در ۳ دوره زمانی جریان دارد. در حال حاضر دو قسمت از آن آماده پخش است اما قسمت سوم آن که مربوط به زمان جنگ میشود، من را ۷۰ ساله نشان میدهد که عازم جبهه میشوم و...
▪ از سینما برایمان بگویید.
ـ در حال حاضر در یک فیلم سینمایی به نام «چشمک» به کارگردانی جهانگیر جهانگیری مشغول بازی هستم، بعد از این کار هم قرار است با آقای محمدحسین لطیفی برای بازی در یک پروژه تاریخی همکاری کنم که بنده در آنجا در دو نقش روحانی و خان مغول بازی خواهم کرد.
▪ با بازی در اخراجیها، تسویهحساب، کلاغپر و قاعده بازی نشان دادید که هنوز انتخاب اول فیلم (برای کارگردانها و تهیهکنندهها) هستید. کسب این جایگاه و این موفقیتها امروز برایتان چه لذتی دارد؟
ـ اینکه من در سن حدود ۵۰ سالگی میتوانم نقش یک جوان ۲۰ یا ۲۵ ساله را بازی کنم، برمیگردد به کار زیبای گریمورها و توانایی هنریشان از جمله خانواده اسکندریها. امیر اسکندری با گریم خیلی خوب خود در فیلم سینمایی «اخراجیها» این اختیار را به من داد تا نقش یک جوان را بازی کنم. به کمک گریم او همچنین توانستم نقش مظفرالدین شاه را بازی کنم.
استاد «عبدالله اسکندری» میگوید که صورتم خیلی خوب قابلیت پذیرش گریم را دارد و صورت خوبی برای انجام گریم دارم. بهطوری که بهراحتی میتوانند گریم صورت هر سنی یا هر فرمی را روی چهرهام پیاده کنند اما در مورد توانایی خودم برای بازی در هر نقشی این را بگویم که سعی میکنم هیچوقت گریم بهصورت ماسک روی صورتم دیده نشود.
طبق گفته دوستان از جمله استاد محسن ملکی عزیز وقتی صورتم گریم میشود خودم هم برای رسیدن به آن تیپ یا شخصیت کمک میکنم؟ او میگفت گریم روی صورت شما حالت ماسک ندارد و ... تمام این گفتهها در مورد بازی من درست است. گریم چهره من با بازی، صداسازی، راه رفتن، کاراکتر و با میمیک چهرهام درآمیخته میشود. آنقدر که بیننده هیچ کدام از اینها را به طور منفک احساس نمیکند. وقتی «اخراجیها» اکران شد شنیدم که بعضیها میگفتند فیلم اخراجیها مال ۲۰ سال پیش است که اکبر عبدی جوان بوده است و ... در صورتی که از زمان تمام شدن فیلمبرداری تا زمان اکران فقط حدود ۳ ماه گذشته بود. پس زمانی که استقبال مخاطبان را میبینم باعث میشود انرژی مضاعفی برای کارهای بعدیام بگیرم و تلاشم را برای بهتر شدن کار بیشتر کنم، اینها همه باعث لذت بردن از کار خودم میشود.
▪ بهترین سالهای عمرتان به لحاظ حرفهای چه دورهای است؟
ـ حدود دو دهه پیش زمانیکه در تئاتر شهر فعالیت میکردم، به لحاظ حضور در سینما هم باز همان دوران را انتخاب میکنم، سالهایی که با استاد تقوایی، استاد مرحوم علی حاتمی، میرباقری و ... کار میکردم. در مجموع در تمام این سالها برای تمام نقشهایی که بازی کردهام زحمت زیادی کشیدهام و انرژی زیادی را صرف کردم، در کل همه نقشهایم را دوست دارم، تمام آنها مثل بچههای من هستند واقعا نمیتوانم بینشان فرق بگذارم و بگویم بهترین آن کدام است.
▪ امروز بعد از سالها فعالیت وقتی به خلوت خودتان میروید از خدا چه میخواهید؟
ـ اول از همه از خدا میخواهم که همیشه بتوانم راستگو باشم. بعد از آن، آنچه برایم اهمیت دارد اول خدمت به خانواده و آدمهایی است که واقعا به کمک من نیاز دارند. برایم لذتبخش است که بتوانم با بازی و کار خودم مردم را بخندانم. در عوض از خداوند برای پدر و مادرم، خانوادهام و در کنار همه آنها خودم، آرزوی سلامتی دارم.
▪ در حالی پنجمین دهه عمرتان را پشتسر میگذارید که جزو پیشکسوتان عرصه هنر هستید امروز شما را با نام عمواکبر در این حوزه میشناسند.
ـ این «عمو اکبر» بودن هم خوب است و هم مشکل، خوب است به این جهت که بچهها لطف دارند از همان ابتدای کار صمیمی با من برخورد میکنند، وقتی من را با نام عمواکبر صدا میکنند خیلی خیلی برایم شیرین است. یعنی اینکه بنده را به عنوان جزئی از خانواده خودشان قبول دارند و دوست دارند ولی از جهتی هم مسوولیتم را سنگین و زیاد میکند. در برخورد با همکاران یا با مردم باید مراقب باشم تا درست رفتار کنم و در نزدشان سربلند باشم.
طوبی قنبرزمانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست