دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آب و نان


آب و نان

آب و نان هر دو لازمه حتمی «حیات» و زندگی و زنده ماندن است و این موضوع و حرف تازه ای نیست که صاحب این قلم عنوان کرده است

آب و نان هر دو لازمه حتمی‌«حیات» و زندگی و زنده ماندن است و این موضوع و حرف تازه‌ای نیست که صاحب این قلم عنوان کرده است. از آغاز حیات عالم «جانوری»، جانداران به خوردن و آشامیدن نیازمندند. در طول قرن‌های متمادی و دوران تکامل سیستم «تدریجی» جهان طبیعت از خزندگان گرفته تا پرندگان و جوندگان و درندگان، نوع خوراک و تغذیه خود را پیدا کرده‌اند و در چرخه اکوسیستم «پروسه حیات» تمام موجودات کره ارض، حیوان، و انسان به «خوردن و آشامیدن» نیازمند است که به جز «انسان» تمام موجودات عالم طبق روال طبیعی که حضرت پروردگار هستی در وجودشان قرار داده زندگی می‌کنند یعنی علف‌خواران و گوشتخواران تغذیه مورد مصرف خود را پیدا کرده و میلیون‌ها سال است بدون «تغییر» جهت فقط سیر شدن شکمشان در تلاشند و هیچ تحولی جز «تنازع و بقا» در زندگی طبیعی جهان حیوان پیدا و دیده نشده است.

اما انسان موجودی نیست که تنها با خوردن وآشامیدن «انسان» بماند. البته جنبه حیوانی انسان همانند دیگر حیوانات جهان هستی با خوردن و آشامیدن قابل دوام است و انسان محتاج «آب و نان» است تازنده بماند، اما «آب و نان» تنها تامین کننده جنبه حیوانی انسان است و بس! جهت ادامه حیات حقیقی انسان متمدن و به مدنیت رسیده که در «مدینه» و شهر زندگی می‌کنند نیازمند یک سلسله «روال» و روش و«فرهنگ و اخلاقیات» است که قرنهاست ملت‌های مختلف دنیا هر کدام با «فرهنگ» ها و روال و روش‌های مختلف مربوط به خود زندگی می‌کنند که «قوانین مدنی» و «قوانین» «الهی و دینی» یکی از آن روال و روش زندگی و ادامه حیات «انسان» است، یعنی «انسان» برخلاف «حیوان» تنها با خوردن و آشامیدن نمی‌تواند به حیات طبیعی و تاریخی خود ادامه دهد. «انسان» دارای «مغز» چند میلیون سلولی است و قرنهاست راه ترقی وتحولات «فرهنگی»و«اخلاقی» و«علمی» خود را آغاز کرده است و نکته باریکتر از مو، هم در همین جاست که مشکل «آب ونان» مورد مصرف انسان به بزرگترین «آفت» رشد مزرعه معنوی و فرهنگی و اخلاقی «بشریت» امروز تبدیل شده است و این مشکل «آب و نان» مانع جدی تکامل حیات معنوی انسان شده است. دور از هر حب و بغض و دور از هر گرایش سیاسی و عقیدتی این واقعیت علمی‌را باید گفت:«در هر دیاری در این عالم خاکی ملتی که هنوز درگیر تنگی معاش بوده و در برآورده ساختن ابتدائی‌ترین مساله اجتماعی خویش که مساله ‌»آب و نان» است لنگ و درمانده بوده باشد در حقیقت و درعمل خارج از حلقه «تمدن» و مدنیت عصر خویش است.پرواضح است که چنین ملت و مردمی‌که هنوز درگیر ساده ترین مشکل ومساله‌اش یعنی ‌»معاش» است نمی‌تواند به مسایل علمی‌و فلسفی «حیات» خویش بپردازد.

مردمی‌که هنوز در کسب و کار متقلب و متجاوز هستند و حقوق یکدیگر را ضایع می‌کنند و به سادگی و به صراحت به یکدیگر «دروغ» می‌گویند و حتی «دزدی» را زیرکی و فراست می‌دانند و به انسانهای مومن و «پاک» مانده و ساده‌زی به شدت می‌خندند و آنان را عقب مانده وبی عرضه می‌دانندو پندارند، چگونه می‌توانند به عنوان یک انسان مسلمان متمدن «الگوی» فضیلت و سعادت به عالمیان و جهانیان بوده باشند!؟

نمی‌دانم من نویسنده که مدتی است در باب مسایل مبتلا به «اجتماعی» جامعه خویش جهت کمک و یاری رساندن به فرهنگ همزیستی و بهروزی هم میهنانم مقالاتی می‌نویسم، دچار«توهم» شده‌ام که چنین منتقد و معترض وضعیت فعلی اجتماعی شده‌ام یا این که نابسامانی اجتماعی در جامعه ما یک واقعیت است. حال از هر «درد» و مشکلی به ناچار نمونه‌ای می‌آورم. مثلاً در بعد «عبادی» و معنوی و عقیدتی یکی مساله «حج» است که در دستورات شرع مقدس اسلام اگرکسی «مستطیع» گشت، یعنی به در آمد و ثروتی بیش از خرج معاش یکساله‌اش البته به هر طریقی دست یافت، باید حداقل یک بار به زیارت خانه خدا برود و این یک «فریضه» الهی است.آنکه حج واجب است یک فریضه است که اگر با عشق و عقل و ایمان و معرفت انجام شود درحقیقت آخرین سیر و سلوک عارفانه یک مسلمان است و می‌توان گفت «اخذ دکترای معرفت به حق»در فریضه الهی «حج تمتع» نهفته است و حاجیان اهل معرفت می‌توانند «دکترای معرفت» مسلمانی را در سیر عرفانی «مروه و صفا و عرفات» اخذ کنند.

اما این حج «عمره» که امروزه اغلب تبدیل شده به یک «سفر صرف» و سیر و سیاحتی و در این مقاله کاری به درجه ثواب و معنویت این حج عمره نداریم بلکه قابل توجه و تحلیل این است که: آیا حج « عمره» در جامعه‌ای که از فاصله عمیق «طبقاتی» و گرانی و بیکاری جوانان تحصیل‌کرده‌اش رنج می‌برد و درمانده است ده «۱۰» بار زیارت حج عمره رفتن حاجیان عزیز و محترم «معقول» است؟چرا بزرگان مربوط به این امر حج، یک الگو و اندازه و شرایطی را در این باره تدوین نمی‌کنند که تبعات «اقتصادی» و روانی این حج آزاد و آزاد، چه اندازه و چگونه است؟ ما اگر حج روندگان نوع «عمره» را در سال فقط یکصد هزار نفر بگیریم و ارز خروجی هر یک نفر حاجی عمره‌ای را در خارج از کشور «یک میلیون تومان» محاسبه کنیم می‌شود «یکصد میلیارد تومان» و این یکصد میلیارد تومان فرضی حتما در نرخ «آب و نان» مردم تاثیرات منفی و تورمی‌خواهد داشت.ما امروزه به یک «جامعه‌شناسی» جدید و مترقی علمی‌نیازمندیم که اهل فن بنشینند در انستیتوهای علمی‌و دانشگاهی چاره‌ای به این ولنگاری و ولخرجی‌های ظاهرا سنتی و «اشرافی» بیندیشند و گرنه روز به روز مساله «آب و نان» خطرناک‌تر و بحرانی‌تر می‌شود. این موضوع « حج عمره» بود که به عنوان نمونه گفته شد.از آن طرف برویم به سراغ یک سنت و مراسم بسیار رایج «ازدواج» که نوددرصد جوانان عملا در مانده‌اند که چه کنند! غول وحشتناکی چون «مسکن» و آفت بزرگی چون «بیکاری» و طاعون مرگباری چون «طلا» جوانان پاک کشور را در ورطه وحشتناک «فساد و اعتیاد» قرار داده است.عمره‌ روندگان مسلمان عزیز، به جای عمره این یکصد میلیارد تومان را خرج مسکن و کار جوانان محروم کنند.

و اجرش را از خداوند بگیرند!نگرش مابه «فرایض» سوگمندانه آن نیست که شرع مقدس انتظار دارد ما هنوز موضوع و کلمه «ثواب» را به درستی معنی نکرده‌ایم و معنای واقعی آن را برای مردم تشریح نکرده‌ایم وگرنه «صوم‌ و صلوه» یعنی نماز و روزه همچنین حج ماهیتا در صورت « درک» فلسفه و معنای حقیقی این سه فریضه «واجب» به وسیله «شخص برگزارکنندگان» ضمن تامین «آب و نان» «مستمندان» جامعه، نمازگزار و روزه داران و حج روندگان را به کمال و معرفت نهائی خواهند رساند و گرنه با این روال و روش « صدقه» خوری و صدقه‌دهی و ریخت و پاش‌های متداول کنونی مشکل «آب و نان» در کشورمان روز به روز بزرگتر خواهد بود که یادمان نرود «مشکل آب و نان» تمام سیستم مدنیت و ترقی و تکامل جامعه را به هم می‌ریزد که هر چه زودتر کاری باید کرد که این معضل « آب و نان» حداقل کمتر شود!

نویسنده : احمد علی فولادپور «راد»