پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چهار ویژگی لازم برای اینکه یک مدیر بزرگ در کسب وکارتان باشید


چهار ویژگی لازم برای اینکه یک مدیر بزرگ در کسب وکارتان باشید

ده ها هزار نقل قول از بزرگ ترین مدیران اقتصادی جهان در خصوص مساله «رهبری کردن», به من کمک کرد تا چیزهای بیشتری درباره آنچه مدیران بزرگ را تعریف می کند, کشف کنم

ده‌ها هزار نقل قول از بزرگ‌ترین مدیران اقتصادی جهان در خصوص مساله‌ «رهبری‌کردن»، به من کمک کرد تا چیزهای بیشتری درباره آنچه مدیران بزرگ را تعریف می‌کند، کشف کنم.

سعی کردم به این پرسش قدیمی پاسخ دهم که آیا فرد به طور غریزی یک مدیر به دنیا می‌آید یا از طریق اکتساب خصایصی مشخص به یک مدیر بزرگ تبدیل می‌شود؟ تدریجا در طول بررسی‌هایم به این باور رسیدم که فقط عناصر اولیه‌ «شور و انرژی» در مدیران بزرگ، غریزی هستند. باقی کیفیت‌ها و دیگر قابلیت‌ها قابل آموختن و اکتسابی هستند.

رسیدن به کیفیت بالایی از مدیریت، یک‌شبه و به‌طور ناگهانی حادث نمی‌شود. هیچ دوره‌ آموزشی سالانه یا چند ماهه‌ای مختص این امر در کار نیست که بتواند ناگهان شما را به یک مدیر بزرگ تبدیل کند. کیفیت بالای قابلیت مدیریت کردن، در طول سال‌های دراز و به صورت خرد و تدریجی با هر تصمیم و هر اشتباهی که فرد مرتکب می‌شود، پرورش می‌یابد و بازسازی می‌شود. اگر این فرآیند به درستی طی شود، قابلیت مدیریت‌کردن عالی می‌تواند پایش را بر شالوده‌ای سخت و مستحکم مستقر کند.

این شالوده‌ محکم شامل چهار بنیاد یا اصل است. چهار کلمه‌ کلیدی وجود دارند که به بهترین نحو، خصوصیات مدیری را که امروز شما هستید، توصیف می‌کنند. این چهار اصل اساسی عبارتند از: ۱. کمال و بی‌نقصی.۲. قدردانی و حق‌شناسی. ۳. شایستگی و بزرگواری.۴. بصیرت و شخصیت. این کلمه‌ها هسته‌ آن چیزی هستند که شما را به عنوان یک مدیر نمایندگی می‌کنند.

● چهار اصل محکم من

برای اینکه بهتر معلوم شود چهار اصل مدیریت شما چطور باید انتخاب شوند، در اینجا چهار ویژگی یادشده را توصیف می‌کنم. این اصول را در طول بیش از سی سال ــ از زمان جوانی تا امروز ــ در خود پرورانده‌ام. من والدینی داشتم که آموزگاران بزرگی نیز بودند و اهمیت داشتن این اصل‌ها را در طول سال‌های دشوار زندگی‌ام به من نشان دادند. چهار اصل خود من به این‌ قرارند:

شخصیت. این یعنی: کیفیت‌های ذهنی و اخلاقی متمایز با هر فرد دیگر. وقتی می‌شنوید کسی به عنوان یک «شخص یا شخصیت» توصیف می‌شود، یک تصویر مثبت از مدیریت به دست می‌آورید.

اعتبار یا مورد اعتماد واقع شدن. در مقام یک مالک کسب‌وکار کوچک، مورد اعتمادبودن عنصری تعیین‌کننده در راه موفقیت است. با این ویژگی خواهید توانست از دل شرایط سخت اقتصادی شرکتتان را هدایت کنید. این خصیصه به شما کمک می‌کند با شرکت‌های بزرگ‌تری که درباره معامله کردن با یک شرکت کوچک‌تر مردد هستند، وارد معامله شوید. علت تردید اغلب این شرکت‌ها اعتمادپذیری کم به کادر مدیریت شرکت‌های کوچک‌تر است. پس این کلام را به خاطر بسپارید: «نمی‌توانم با شما وارد معامله شوم اگر نتوانم به شما اعتماد کنم.»

کمال. داشتن اصول اخلاقی قوی. این اصل به موازات دو اصل قبل ــ یعنی اعتمادپذیری و شخصیت ــ عمل می‌کند. در زندگی کاری شما در حوزه کسب و کار، وقت‌هایی پیش می‌آید که فرصت‌هایی به شما پیشنهاد می‌شود که به نظرتان چندان صادقانه و شفاف نیستند. نتیجه‌ گزینش شما در مواجهه با این نوع پیشنهادها می‌تواند به شما در جریان رقابت یاری دهد یا مسیری ساده‌تر را پیش پایتان بگذارد. اساسا هر کدام از این پیشنهادها و فرصت‌ها چیزی جز یک محک تازه نیستند.

همه ما مدیران بدنام و مغضوب را در قاب تلویزیون‌ها یا صفحات روزنامه‌ها دیده‌ایم: این دسته از مدیران در آزمون یا محک اصول‌شان شکست خوردند. چهره‌هایشان را به یاد بسپارید، اشک‌ها و شرم‌هایشان را به یاد بسپارید. همه‌ اینها نتیجه داشتن شالوده نامستحکم یا اصول اخلاقی ضعیف است.

بصیرت. چیزی را که دیگران نمی‌توانند ببینند رصد کنید. من همواره این چالش را با خودم داشتم که آنچه را دیگران نمی‌بینند، در نظر آورم. این اصل در مواقع بحران، در بزنگاه‌های تاریخی، وقتی دیگر هیچ مسیر قطعی و واضحی در کار نیست، سرنوشت‌ساز و مهم است.

● کافی نبودن اصل‌ها

وقتی چهار اصل خود را بر پا کردید، نوبت آن فرا می‌رسد که این اصول را تکمیل کنید. پانزده الی بیست کلمه دیگر انتخاب کنید که مهارت‌های شخصی و مدیریتی شما را توصیف کنند (برای نمونه، هوش، احترام، تواضع، و مسوولیت‌پذیری). این ویژگی‌ها را در جوار اصول خود بنشانید. بگذارید اصول شما را پر مایه، غنی و چندظرفیتی کنند.

همانقدر که انتخاب کلمات مطلوب یا ویژگی‌های مثبت برای نشان‌دادن شما در مقام یک شخص یا مدیر مهم است، انتخاب کلمات یا ویژگی‌هایی که مایلید از آنها احتراز کنید نیز حائز اهمیت است: متقلب‌بودن، خودبینی و تکبر، ریاکاری و دیکتاتورمآبی. این کلمات خط قرمزهای شما را در تصمیم‌گیری شکل می‌دهند. نه تنها می‌خواهید خودتان از آنها اجتناب کنید، بلکه مایل هستید اشخاصی را که به این صفات معروف هستند کنار بگذارید. چنین اشخاصی به‌سادگی در امور مدیریتی وارونه عمل می‌کنند و باعث می‌شوند از رسیدن به اهدافتان بازبمانید.

● این کلمات و ویژگی‌ها را به معرض آزمایش بگذارید

اگر در پی آن هستید که به مدیری بزرگ بدل شوید، اهمیت دارد بسنجید که دیگران درباره‌تان چه فکری می‌کنند و چطور ارزیابی‌تان می‌کنند. معیارها و ویژگی‌هایی را که به عنوان اصولتان انتخاب کردید، به آزمون بگذارید و بازسنجی کنید. دیگران دقیقا چه می‌گویند وقتی شما را به عنوان یک رهبر توصیف می‌کنند؟ آیا توصیفات آنها با ویژگی‌ها و اصولی که برای خود برگزیدید، همخوانی و انطباق دارد؟ این پرسش‌گری از خود، این بازنگری دائم، شما را از انعطاف‌ناپذیری می‌رهاند و گشودگی، تغییر و تکاپو را جایگزین انسدادها می‌کند.

نویسنده: برایان موران

مترجم: سیمین راد