دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
خودت گفتی بیا...
خدای من! غیر از من، کسانی را برای عذاب کردن مییابی؛ از قبیل دشمنان اولیایت و ستیزهگران با حضرت جلالت. ولی من کسی را غیر از تو نمییابم که به من اعطا نماید. آیا با این وجود، باز هم از کرم تو بیبهره میمانم! تو به عذاب و منع من از رحمت خود احتیاجی نداری ولی من نیازمند عفو و کرم تو هستم. خدای من! از بنده، گناه و از آقا گذشت و کرم است؛ بخصوص اگر خیلی با گذشت باشد.
خدای من! این شیطان، دستبردار نیست. آمده تا مرا از دعای تو محروم کند و ـ خدای ناکرده ـ از رحمت گستردهات در این ماه، بیبهره بگذارد.
خدای من! با شناخت کمی که نسبت به مقدار بخشش و کرم و غنا و قدرت تو دارم، یقین دارم که مرا از رحمتت بینصیب، رها نمیکنی؛ چون قرار شد «اگر صد بار هم توبه شکستم، بازبیایم».
تو خود گفتهای: بنده من! دلت را خانه من کن تا من صفایش دهم و به من درد دلت را بازگو تا مداوایش کنم.
تو خود گفتهای: اگر کلید استجابت دعاهایت را گم کردهای و سرگردان در وادی حاجتهایت، خود را باختی؛ نه... خود را نباز. کافی است لحظهای با من باشی تا من راه پیدا کردن کلید استجابت را به تو عطا کنم.
مگر نه اینکه پدرم حضرت آدم هم، مورد همین لطف و عنایتت قرار گرفت و وقتی از بهشت جاویدان تو رانده شد این کلمات را به او آموختی و بر زبانش جاری کردی: یا حمید بحق محمد، یاعالی بحق علی تا یا قدیم الاحسان بحق الحسین(ع).
خدایا! کم کم غروب ماه تو دیده میشود و این بساط عاشقی میخواهد جمع شود. یعنی مرا دست خالی از این میهمانی خارج میکنی!؟ حاشاکه چنین باشد... هرگز چنین نیست... تو خود لیاقت حضور در این مهمانی آسمانی زمین را به من هدیه کردی، آنگاه بیپاسخ و بیعطا رهایم کنی! هرگز...! من به لطف خداوندیت، امید واثق دارم و به نگاه بزرگیت، اطمینان کامل.
چه کسی، خدایی مثل من دارد. خدایی که از مادر به بندگانش مهربانتر است و از رگ گردن به بندهاش نزدیکتر... چه کسی دارد؟ به جلال و عظمت خودش قسم، هیچکس چنین خدایی ندارد...
شبهای قدری که پشت سر گذاردم یادم نرفته است... گفته بودی قطره اشکی بیاور که خریدارش من هستم و ذرهای اخلاص آور تا دریایش کنم.
گفته بودی به فکر روزی فردایت نباش بنده من! فقط کاری کن و آن هم، شکر بر روزی و نعمت امروزت هست که به تو دادهام... دیگر غصه فردا را نخور.
و من شب قدر خیلی فکر کردم... مخصوصاً به این پیغامت که:
اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من
و من... نوشتم توبه... اینبار از جنس پشیمانی و البته خواستن... امضایش کن. آمین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست