یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

اتهام افکنی به جای خودشکنی


اتهام افکنی به جای خودشکنی

صحبـت هـای دو روز قبـل دکتر احمدی نژاد در جمع استانداران, نه به لحاظ محتوای آن تازگی داشت و نه از نظر نحوه مواجهه با منتقدان دولت اما همزمان شدن آن با برخی حملات رسانه ای طرفداران دولت به منتقدان و تفسیر جدید آنهـا از انتقـادات, نگـاهـی جدید به سخنان احمدی نژاد را اجتناب ناپذیر می سازد

صحبـت‌هـای دو روز قبـل دکتر احمدی‌نژاد در جمع استانداران، نه به لحاظ محتوای آن تازگی داشت و نه از نظر نحوه مواجهه با منتقدان دولت. اما همزمان شدن آن با برخی حملات رسانه‌ای طرفداران دولت به منتقدان و تفسیر جدید آنهـا از انتقـادات، نگـاهـی جدید به سخنان احمدی‌نژاد را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. رئیس جمهور، منتقدان دولت خود را بدخواهانی نامیده است که <کارهای خوب دولت را استمرار اقدامات گذشته می‌دانند و ضعف‌ها را به دولت منتسب می‌کنند.> البته حق با رئیس جمهور است. زیرا نگاه اینچنینی به عملکرد یک دولت، اوج ناجوانمردی است. اما آیا احمدی‌نژاد مایل نیست که بداند <چه کسانی این رویه غیرمنصفانه را پایه‌گذاری کردند که همه موفقیت‌ها‌ را ناشی از ابتکار و پرکاری دولت نهم بدانند و همه ضعف‌ و کاستیها را مرتبط با عملکرد دولت‌های گذشته؟> اگر همکاران رسانه‌ای رئیس جمهور مایل باشند آفتاب یزد حاضر است که در شناسایی عوامل این بی انصافی با دولت همکاری کند. متقابلاً این انتظار وجود دارد که مسئولان دولت نهم، با ارائه سند و مدرک نشان دهند این دولت در حل مشکلات واقعی مردم، کدام موفقیت را کسب کرده که <بدخواهان> آن را به دولت‌های گذشته نسبت داده‌اند؟

بخش دیگری از اظهارات احمدی‌نژاد به موضوع طرح تحول اقتصادی اختصاص داشت. اظهارات رئیس جمهور در این مورد نیز به گونه‌ای بود که هم مردم به آن عادت کرده‌اند و هم منتقدان برای شنیدن آن، آمادگی همیشه داشته‌اند. او مدعی شد <عده‌ای که با اجرای این طرح منافعشان به خطر می‌افتد، بسیج شده‌اند که نگذارند این برنامه اجرا شود اما در مقابل اراده مردم، نمی‌توانند کاری از پیش ببرند> البته مشخص نیست آقای رئیس‌جمهور چگونه توانسته است اراده مردم در مورد طرح تحول اقتصادی را تشخیص دهد؟ مثلاً آ یا او نیز مانند معاون اول خود، صف کشیدن‌های اجتناب‌ناپذیر مردم به امید دریافت یارانه‌ ماهانه را رفراندوم ۷۰ میلیونی در حمایت از برنامه‌های دولت می‌داند؟ اما به هر صورت، لابد ایشان می‌دانند که بسیاری از نمایندگان – که اخیرا توسط مردم انتخاب شده‌اند – نگرانی خود در مورد تعجیل و برخی اهداف دولت در طرح موسوم به تحول اقتصادی را اعلام کرده‌اند. عالی‌ترین مقام نظام نیز ضمن تاکید بر عدم تعجیل، خواستار هماهنگی کامل دولت با مجلس در مراحل اجرای طرح شده‌اند و در حال حاضر، هیچ نشانه‌ای از آمادگی مجلس برای تصویب فوری طرح و تمکین در برابر مطالبات دولت در این مورد وجود ندارد.

ممکن است مسئولان دولتی مدعی شوند که مخاطب اظهارات اخیر رئیس‌جمهور، نهادهای رسمی و قانونی کشور نبوده است. البته این فرض بسیار بعید است اما اگر چنین باشد، رئیـس جمهـور بگوید این عناصر قدرتمند و صاحب نفوذ چه کسانی هستند که علیرغم برخورداری دولت از پشتیبانی‌های بی‌نظیر و درآمدهای افسانه‌ای، می‌توانند مانع اجرای مهم‌ترین برنامه دولت در ماه‌های پایانی مسئولیت شوند؟ آیا این گروه، همان مافیا‌هایی هستند که به ادعای مشاور رئیس‌جمهور <در ارکان قدرت جاخوش کرده‌اند>؟ اگر اینچنین باشد نخستین مسئولیت متوجه رئیس‌جمهور است که از سه سال پیش، بارها از وجـود مفسـدان اقتصادی خبر داده اما ظاهراً به توصیه دوستان شفیق، نام آنان را در جیب خود بایگانی نموده است! از سوی دیگر، این وضعیت که سران یک دولت، با گذشت حدود ۸۰ درصد از دوره مسئولیت خویش، تلاش کنند همه خوبی‌ها را به خود منتسب کنند و همه ضعف‌ها را ناشی از طراحی‌های دشمنان داخلی و خارجی بدانند، موضوعی است که قاعدتاً پـذیـرش قـابـل تـوجهـی در میـان اصحـاب انـدیشه‌ و حتی عامی‌ترین آحاد ملت ندارد.

اما اگر این فرض پذیرفتنی باشد که همه مخالفت‌ها با بعضی برنامه‌های دولت – از جمله روش‌های مورد نظر برای اجرای طرح تحول اقتصادی – ناشی از به خطر افتادن منافع عده‌ای خاص است، دولت نهم باید قبل از دفاع از خود، به سوگ بنشیند که <در دوره مسئولیت این دولت، چه بر سر نظام و کشور آمده است؟> چرا پس از سه سال حاکمیت دولتی که مهم‌ترین مدعای آن حفظ ارزش‌ها بوده است، امروز اکثریتی از عناصر تاثیرگذار در مهم‌ترین نهادهای تصمیم‌گیر کشور، به ادعای رئیس دولت نهم به خاطر به خطر افتادن منافع خود در برابر برنامه‌های دولت می‌ایستند؟ چگونه است کسی که پنج دهه از عمر خود را در خدمت انقلاب گذرانده است در کنار کسانی که در سه دهه گذشته، مهم‌ترین مسئولیت‌های قضایی، نظامی، اجرایی و امنیتی را به عهده داشته‌اند امروز در صف منتقدان دولت هستند؟ آیا آقای احمدی‌نژاد نمی‌داند که بسیاری از چهره‌های شاخص نظام، در خصوص پیامدهای طرح تحول اقتصادی ابراز نگرانی کرده‌اند و عملکرد اقتصادی دولت نهم را مورد انتقاد قرار داده‌اند؟ همچنین رئیس جمهور باید به این پرسش نیز پاسخ دهد که نگرانی او از چه بابت است؟ مگر او نمی‌داند که علیرغم عدم همراهی رسانه ملی با دولت اول خاتمی و فعالیت شدید برخی تریبون‌های حکومتی علیه او، مردم در خرداد ۸۰ با رایی به مراتب بیشتر از دوره اول، خاتمی را به ریاست جمهوری برگزیدند تا به تریبون‌داران بگویند براساس درک خود از صداقت و کارآمدی مدیران، رای خویش را به صندوق ‌ ‌می‌اندازند نه براساس تمایلات جناحی برخی رسانه‌ها و تریبون‌ها! اگر رئیس جمهور به سخنان همکاران خود اعتماد دارد و او هم مدعی است که خدمات دولت نهم تا دورترین نقاط کشـور رفتـه اسـت نبـایـد از بـرخی مخالفت‌ها نگران باشد. احمدی‌نژاد، بر خلاف خاتمی از این شانس بزرگ برخوردار است که سخنان منتقدان او – حتی منتقدانی که دارای جایگاه حقوقی مهم در نظام هستند – در رسانه‌های عمومی و پرخرج منعکس نمی‌شود.

البته اگر آنچه منتقدان می‌گویند و تنها در چند روزنامه بازتاب می‌یابد در انطباق با درک نخبگان و اقشار مختلف مردم از واقعیات امروز باشد، دهان به دهان منتقل خواهد شد و تاثیری خواهد داشت که به مراتب فراتر از خبررسانی‌های دستوری بعضی از رسانه‌های پرخرج و ظاهراً فراگیر است. در آ‌ن صورت به جای متهم کردن منتقدان، بایستی انتقادات را آئینه حقایق جامعه دانست و به جای شکستن آئینه، خود را شکست. مردم نیز با بزرگواری این <خودشکنی> را قدرخواهند شناخت.