یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
وقتی چراغهای راهنمایی و رانندگی خصلتشان تغییر میکند
شان چراغ، نور دادن و روشن کردن و راه نمایاندن است و اگر چراغ، چراغ راهنمایی باشد، تو دیگر مطمئنی که در چند راهیهای مسیر رانندگی، چون هدایتگری در مسیر زندگی، تو را به جهت درست هدایت میکند. اما انگار در این زمانهای که همه چیز دستخوش تغییر شده، خصلت هدایتگری چراغ راهنمایی هم کم فروغ شده است، گرچه زرق و برقشان بیشتر و قد و بالایشان کشیدهتر شده و حتی چون میدانند وقت طلاست به عدد و رقم و دیجیتال هم مجهز شدهاند تا عابر و راننده، حتی یک ثانیه را هم از دست ندهند...
این قسمت شیرین داستان ما... اما هر یک از شما، چه در مقام عابر و چه راننده، حتما تجربیاتی در مورد هدایتگری این چراغها دارید که نه تنها شیرین نیست که تلخ و عبرتآموز است. کار به جایی رسیده که برخی از این چراغها، نه تنها راهنمایی نمیکنند که در مقام گمراه کردن هم برآمدهاند.
صحنه اول:
از دور به چهارراهی نزدیک میشوید که مثلا چراغ راهنمایی دارد. میبینید ماشینها عبور میکنند چون چراغ سبز است. خوشحال از اخذ برات سبز و به ویژه فهمیدن فرصت کافی ٤٠-۳۰ ثانیه ای برای عبور، گاز را بیشتر فشار میدهید که یکی دو متر باقیمانده تا چهار راه را پشت سر بگذارید. اما ناگهان میبینید چراغ یکباره قرمز شد. نمیتوانید بگذرید. از طرفی در یک طرفهالعین ماشینهای مقابل هم بیاندکی صبر و اتلاف وقت جلوی شما صفی را تشکیل دادند. اگر شانس بیاورید و پشتتان خالی باشد باید سر به زیر انداخته و عقب عقب تا پشت خط عابر بروید.
صحنه دوم:
وقتی کمی نفس تازه کردی و عصبانیتت از اینکه چراغ راهنمایی گولت زده بود و شمارش آن سرکاری بود فروکش کرد سر بالا میکنی و فکر میکنی الان باید خیلی زمان گذشته باشد و بنابراین زیاد معطل نخواهی شد. با کمال تعجب میبینی عدد چراغ قرمز روی ١٩٩ متوقف شده. انگار زمان از حرکت ایستاده و تو نمیفهمی کجای زمانی. پس از زمانی که حدس میزنی دهها ثانیه باشد، موتور عدد نمای چراغ گرم میشود و ١٩٨ و ١٩٧ و... .
صحنه سوم:
چند دقیقه ایستادن پشت چراغ راهنمایی - که اینک به چند دقیقه بلاتکلیفی پشت چراغ گمراهی تبدیل شده- میگذرد و نفسهای عددشمار یه شماره میافتد و از ١٠ پایینتر میآید. خوشحال و آماده، زودتر با گذاشتن ماشین در دنده یک فقط منتظر گذشتن این چند شماره معکوس میشود که بروی. منظرهای درست شبیه به شماره معکوس پرتاب دیسکاوری به فضا!
اما دوباره میبینی سر عدد ٦ باز زمان متوقف شد. چند بار چشم به هم میزنی و به یاد شناسنامهات میافتی و به چشمت شک میکنی. ولی نه! درست دیدهای. ثانیهها میگذرد و دست و پایت خسته میشود. پا را از روی پدال برمیداری و دنده را و خودت را خلاص میکنی! سرت را پایین میاندازی و چشمهایت را میبندی که ناگهان صدای بوقهای مکرر و عجیب و غریب پشتیان خواب از سرت میپراند و با دستپاچگی مشغول عبور از چراغ سبز میشوی.
صحنه چهارم:
سبزی چراغ در حال جارو کردن دلخوری صحنههای پیش از دلت است که ناگهان در وسط چهار راه میمانی. چون صف طویل عابران از جلویت رژه میرود. آخر این چهار راه بزرگ است و چند کناره رو و سواره رو دارد. وقتی چراغ بخت عابران سبز شده راه افتاده اند و اکنون که به نیمه راه سفر رسیده اند چراغ کوچولویشان قرمز شده است. چه باید بکنند. مجبورند به راه زندگی ادامه دهند تا به ساحل مقصود برسند و تو چاره ای نداری جز این که وسط چهار راه زندگی خلاص کنی و راحت مشغول سان دیدن بشوی...
ما با بیبرنامگی کاری کردهایم که خصلت و صفت راهنمایی از آن چراغ بیزبان هم ستانده شود...
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست