چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

افلاطون فارسی زبان و فرهنگستان


افلاطون فارسی زبان و فرهنگستان

ادبیات ما بدون تردید یکی از غنی ترین ذخـایر ادبی در میـان همه زبانهـای دنیاست, و تحقیقات کافی نیز هنوز درباره آن صورت نگرفته و قدر و منزلت آن شناخته و شناسانده نشده است

من زبان‌شناس یا فیلولوگ نیستم و به زبان به منزله وسیله و محملی برای بیان اندیشه می‌نگرم. قبل از هرچیز به درک ناقص خود از ادبیات پارسی اعتراف می‌کنم، نقصی که بیشتر معلول وسعت دامنه و کثرت آثار ادبی در این زبان است.

ادبیات ما بدون تردید یکی از غنی‌ترین ذخـایر ادبی در میـان همه زبانهـای دنیاست، و تحقیقات کافی نیز هنوز درباره آن صورت نگرفته و قدر و منزلت آن شناخته و شناسانده نشده است.

به ‌رغم محدودیت درک ما از دامنه و عمق و باطن ادبیات پارسی، با اندکی تأمل می‌توان به یک حقیقت مهم واقف شد و آن اینکه ادبیات پارسی صرفاً مجموعه‌ای از مدیحه‌سراییها و قصه‌های شبانه و غزلهای عاشقانه توأم با تعدادی مضامین محدود و تکراری نیست، بلکه در این گنجینه آثاری است که در آنها اندیشه‌های عرفانی و فلسفی و کلامی و روانشناختی بیان شده است. بی‌جهت نیست که شاعران بزرگ این زبان همچون فردوسی و ناصرِخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی و نظامی گنجوی حکیم خوانده شده‌اند.

حکمت فارسی زبانان و منطق ارسطو و افلاطون

برخی از کسانی که ماهیت ادبیات پارسی را بدرستی نشناخته‌اند به طعنه گفته‌اند که زبان پارسی در بیان مسائل فلسفی و علمی ناتوان بوده است. این حکم را اولاً صدها رساله و کتاب علمی و فلسفی که تاکنون به زبان پارسی نوشته شده است نقض می‌کند. ثانیاً کسانی که این حکم را صادر کرده‌اند یا می کنند از ماهیت فلسفه و حکمت و زبان فلسفـه درک کاملی ندارند.

اگر ما بیان مطالب فلسفی و حکمی و علمی را صرفاً به شیوهٔ ارسطــویی محدود کنیم در آن صورت باید بگوئیم که زبان عربی در این میدان گوی سبقت از پارسی ربوده است. ولی که گفته است که فلسفه و الهیات و کلام و فلسفهٔ اخلاق و علوم انسانی همچون روانشناسی و جامعه‌شناسی و تعلیم و تربیت را فقط با استفاده از مفاهیم مجرد عقلی، یعنی شیوه‌ای که از زمان ارسطو آغاز شده و در دوره اسکندرانی و پس از آن به پختگـی رسیده است، می‌توان بیان کرد؟

پیش از ارسطو، افلاطون شیوه دیگری برای بیان اندیشه‌های فلسفی و روانشناسی و علم سیاست و تعلیم و تربیت به کار برده بود. افلاطون هرچند که برای طرح مباحث فلسفی خود از گفتگو یا دیالوگ استفاده کرده و سخنان خود را از زبان شخصیتهای تاریخی، در زمان و مکان معین، و با استفـاده از شگردهای ادبی و تعبیرات شاعرانه و تمثیلها و افسانه‌ها بیان نموده است، ولی در عین حال او فیلسـوف است و نوشته‌های وی در زمره عمیق‌ترین و عالی‌ترین مباحث فلسفی و دینی و از جهاتـی علمی است.

منطق افلاطونی منطق متون ادب فارسی

در بسیاری از متون ادب فارسی نیز شاعران و نویسندگان ما با شیوهٔ افلاطونی به طرح اندیشه‌های فلسفی و اخلاقی و حتی علمی پرداخته‌اند و نکته درخور توجه اینجـاست که همان مباحث را وقتی ایرانیان پارسی‌زبان خواسته‌اند به شیوه ارسطویی بیان کنند اغلب به زبان عربی متوسل شده‌اند.

نمونهٔ بارز این قبیل متفکران ایرانی شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردی است که وقتی خواسته است حکمت اشراقی خود را به شیوه ارسطویی بیان کند از زبان عربی استفاده کرده و وقتی خواسته است حکمت خود را به شیوهٔ افلاطونی بیان کند به پارسی روی آورده است.

زبان پارسی گویی برای بیان مطالب به شیوه افلاطونی مستعدتر بوده است. مترجمان نیز آثاری را که جنبهٔ تمثیلی و ادبی داشت و در ابتدا به زبان عربی نوشته بودند به سرعت به پارسی تـرجمه می‌کردند و در ضمن آن را بسط می‌دادند و تکامل می‌بخشیدند.

دو نمونهٔ آن رسالهٔ الطیر و حیّ بن یقظان ابن‌سیناست که هردو به فارسی برگردانده و شرح شده است و هردو به صورتهای مختلف در دست نویسندگان و شاعرانی چون احمد غزالی و عطار و سنایی بسط یافته‌ است.

حکمت شاعران

روح شاعرانه و ذوق ادبی پارسی‌گویان حد و مرزی نمی‌شناخته و در هر زمینهٔ فکری و معنوی که می توانسته وارد شده است. مبارکشاه مرورودی از حکایتی ساده که ابوحامد محمد غزالی در کتاب احیاء علوم‌الدین برای بیان توحید نقل کرده است مثنوی کم‌نظیری به زبان پارسی سروده است. این مثنوی دقیقاً نشان می‌دهد که ذوق ادبی شاعری پارسی‌گو چگونه می‌تواند با استفاده از شگردهای مختلف ادبی، استدلالی کلامی را که در آن برای اثبات توحید از برهان اِنّی استفاده شده است از ساحت خشک استدلالهای عقلی به ساحت دلنواز و روح‌پرور خیال ببرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید