سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

رابطه دولت جدید انگلیس با ایران چگونه خواهد بود


رابطه دولت جدید انگلیس با ایران چگونه خواهد بود

پایان حکومت ۱۳ ساله حزب کارگر در انگلیس با تشکیل دولتی ائتلافی همراه شد , دولتی که به دلیل ائتلافی بودن و نداشتن اکثریت قاطع در پارلمان بریتانیا طبیعتا در موضع ضعف قرار دارد

پایان حکومت ۱۳ ساله حزب کارگر در انگلیس با تشکیل دولتی ائتلافی همراه شد ، دولتی که به دلیل ائتلافی بودن و نداشتن اکثریت قاطع در پارلمان بریتانیا طبیعتا در موضع ضعف قرار دارد .

جدای از موضوعات مربوط به سیاست داخلی بریتانیا به نظر می رسد دولت جدید انگلیس بیش از آنکه به دنبال تغییر در سیاست خارجی این کشور باشد ، بیشتر در پی کسب رضایت شهروندان بریتانیایی و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم انگلیس برآید .

مردم انگلیس در انتخابات ۶ می (۱۶ اردیبهشت) با عدم اقبال خود به احزاب سیاسی مطرح در واقع آنها را تنبیه کردند و نارضایتی خود را از شرایط موجود در کشور ، فساد افشا شده نمایندگان مجلس ، طرح های دولت برای کاستن از هزینه های عمومی و بحران اقتصادی موجود در کشور نشان دادند .

در واقع دولت جدید بریتانیا چه بخواهد و چه نخواهد باید اولویت اصلی خود را در حل و فصل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم و اصلاح نظام سیاسی و انتخاباتی انگلیس قرار دهد .

اما نکته مهم برای ما به عنوان کشوری که در ۳۱ سال گذشته روابط توام با فراز و نشیبی را با لندن داشته ایم ، این است که تغییر دولت در بریتانیا تا چه میزان بر سیاست های دولت جدید در قبال ایران و نیز در موضوع هسته ای و احتمال آغاز جنگ و مسایلی از این دست تاثیر گذار خواهد بود ؟

حزب محافظه کار انگلیس به طور سنتی خواستار تقویت پیوندهای " ترانس آتلانتیک " بین لندن – واشنگتن به جای بسط و گسترش بیشتر روابط با اتحادیه اروپا است .

اما تفاوتی که دولت کارگری بلر و براون در ۱۳ سال گذشته به نمایش گذاشتند این بود که در کنار تجدید نظر در برخی مواضع چپگرایانه حزب کارگر ، با وجود گسترش روابط با اتحادیه اروپا نزدیک ترین اتحاد و همراهی را با سیاست های جهانی واشنگتن را نیز به مورد اجرا گذاردند .

به عبارت دیگر شاید نتوان حدی بیش از همراهی و همکاری ۱۳ سال گذشته دولت کارگری بلر و براون با آمریکا برای دولت جدید بریتانیا متصور دانست و به نظر می رسد بلر و براون آن چنان دامنه همکاری لندن – واشنگتن را به سقف خود چسبانده اند که دولت جدید محافظه کار – لیبرال حداکثر به همان سقف قبلی همکاری دولت کارگری اکتفا کند .

اما نکته دیگر در روابط لندن با اتحادیه اروپا ( بروکسل ) است . محافظه کاران علی رغم لیبرال ها و حزب کارگر تمایل چندانی برای همراهی با سیاست های همگرایانه در چارچوب اتحادیه اروپا ندارند .

زمانی مارگارت تاچر ( نخست وزیر اسبق محافظه کار انگلیس ۱۹۸۰-۱۹۹۰) در تشبیه جامعه اروپا ( همان اتحادیه اروپا ) گفته بود که این جامعه یک هواپیمای بدون خلبان است و نشستن بریتانیا در هواپیمایی که خلبان ندارد به صلاح لندن نیست ( نقل به مضمون).

هر چند محافظه کاران امروزی در بریتانیا چنان نظری نسبت به اتحادیه اروپا ندارند ، اما ظاهرا بحران اقتصادی موجود در کشورهای عضو حوزه یورو( پول مشترک اروپایی ) در آستانه انتخابات سراسری بریتانیا به کمک استدلال محافظه کاران بریتانیایی آمد و محافظه کاران با نشان دادن تصاویر و قایع خیابان های آتن و ناآرامی های موجود در آنجا توانستند تا حدودی افکار عمومی بریتانیا را قانع کنند که عدم عضویت بریتانیا در حوزه یورو اقدام و سیاستی درست بوده است ، چرا که اگر بریتانیا نیز عضو این کلوپ بود امروز باید با همان مشکلاتی دست و پنجه نرم می کرد که کشورهایی چون آلمان و فرانسه می کنند ، و آن در واقع پرداختن هزینه های توسعه کشورهای کمتر توسعه یافته در شرق و مرکز اروپا و حوزه بالکان است .

اما از منظر سیاست خارجی بریتانیا در قبال ایران باید اشاره داشت که تغییر محسوسی را شاهد نخواهیم بود و روابط کما فی السابق با همان سردی و عدم اعتماد گذشته تداوم خواهد یافت .

همان طور که اشاره شد دولت کارگری بریتانیا در ۱۳ سال گذشته نزدیک ترین همکاری را با واشنگتن داشته است و از این منظر نمی توان این ادعا را به پیش انداخت که دولت جدید بریتانیا بیش از دولت قبلی به واشنگتن نزدیک خواهد بود ، اما دولت جدید واجد یک ویژگی مهم است و آن اینکه یک دولت شکننده و ائتلافی است .

در بریتانیا به طور سنتی دولت های ائتلافی نمی توانند آن گونه که می خواهند عمل کنند و عموما در چنین دولت هایی تصمیم های قاطع و سرنوشت ساز نمی توان گرفت . از سوی دیگر باید توجه داشت که لیبرال های موتلف در دولت جدید بریتانیا مخالف جنگ و سیاست های نظامی گری در عرصه بین المللی هستند و مخالفت خود را بارها در جریان مبارزات و مناظرات انتخاباتی اعلام کرده اند .

بنابراین از منظر پیش بینی رویکرد بریتانیا در قبال احتمال جنگ یا تشدید تجریم ها علیه ایران باید گفت که دولت جدید در لندن در زمینه تشدید تحریم های ایران به راحتی به همراهی و اجماع با آمریکا و اتحادیه اروپا دست خواهد یافت ، اما با توجه به ائتلافی و شکننده بودن دولت جدید و نیز مخالفت حزب لیبرال با جنگ بعید به نظر می رسد که دولت جدید لندن حاضر و قادر باشد زیر بار تصمیمات مهم و سرنوشت سازی چون جنگ با ایران برود .

دلیل این امر در چند موضوع مشخص و بدیهی نهفته است :

▪ نخست ، همان طور که اشاره شد دولت جدید یک دولت ائتلافی است که از ائتلاف یک حزب محافظه کار با یک حزب لیبرال مخالف جنگ تشکیل شده است ، بنابراین یکی از دو حزب عضو این ائتلاف مخالف جنگ است و تصمیم گرفتن درباره وارد شدن در جنگی جدید با ایران در چنین دولتی بسیار سخت است .

▪ دوم ، مردم بریتانیا نارضایتی های عمیق و عمده ای از سیاستمداران خود دارند و از سوی دیگر بریتانیا امروز دست در پنجه یک کسری بودجه بی سابقه ( ۲۰۰ میلیارد پوند = حدود ۱۲ درصد از تولید ناخالص داخلی انگلیس ) انداخته است که لازمه مدیریت این بحران کاستن از هزینه های دولتی است ، از سوی دیگر توجه مردم بریتانیا و احزاب سیاسی این کشور بیشتر به موضوعات داخلی و مشکلات اقتصادی است . با در کنار هم قرار دادن همه این شاخص ها تصمیم گیری برای آغاز جنگی دیگر برای بریتانیا بسیار مشکل خواهد بود .

▪ سوم ، تجربه تاریخی بریتانیا می گوید که دولت های ائتلافی عموما فاقد توان لازم برای تصمیم گیری های مهم و سرنوشت ساز هستند و از این رو دولت جدید نیز از این قاعده مستثنی نیست .

بنابراین پیش بینی اینکه در دولت جدید بریتانیا روابط ایران با لندن چگونه خواهد بود چندان مشکل نیست .

ایران همانگونه که با غرب بر سر برخی موضوعات مشخص ( همچون بحث هسته ای ، حقوق بشر ، تعریف تروریسم و...) مشکل دارد ، این مشکل و سوء تفاهمات دو جانبه همچنان ادامه خواهد یافت ، با این تفاوت که دولت جدید بریتانیا زبان انتقاد جویانه تری نسبت به ایران در پیش خواهد گرفت .

از سوی دیگر لیبرال های عضو دولت ائتلافی به این دولت فشار خواهند آورد که موضوعات مربوط به حقوق بشر را اهمیت بیشتری بدهند و در گفتمان خود نسبت به ایران همزمان با تاکید بر موضوع هسته ای ، حقوق بشر را نیز فراموش نکنند .

لیبرال ها مخالف جنگ اند و از این رو تلاش خواهند کرد که دامن لندن را از آلودن در جنگی جدید در منطقه به دور نگاه دارند و محافظه کاران نیز با توجه به مخالفت های افکار عمومی و نیز مشکلات عدیده اقتصادی ترجیح خواهند داد تمام هم و غم خود را مصروف حل بحران های داخلی بریتانیا کنند .

بنابراین روابط ایران و بریتانیا در دولت جدید تفاوت چندانی نخواهد داشت و صرفا موضوع حقوق بشر در گفتمان دولت ائتلافی محافظه کار – لیبرال برجسته تر خواهد شد و دولت جدید سعی خواهد کرد تصمیمات به صورت دسته جمعی و در قالب گروه ۱+۵ و نیز شورای امنیت ملل متحد گرفته شود .

دولت جدید هیچ واهمه ای از امضای قطعنامه تشدید تحریم ایران نخواهد داشت چرا که ادبیات تحریم موضوعی است که هم میان محافظه کاران مقبول است و هم در میان لیبرال های مخالف جنگ به عنوان ابزاری برای اجتناب از جنگ و درگیری و نیز وارد کردن فشار اقتصادی و سیاسی مطرح است .

مازیار آقازاده