چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
۴۵ کیلو کاهش وزن در ۲ سال
آقای امیر علی بهبهانی، این سوژه را یکی از دوستانشان معرفی کردهاند. ایشان که متولد ۱۳۶۳ هستند و ۴ سال پیش با قدی حدود ۱۸۷ سانتیمتر تقریبا ۱۴۰ کیلوگرم وزن داشتند، با گرفتن رژیم توانستند طی ۲ سال ۴۵ کیلو از وزنشان را کم کنند و نزدیک ۲ سال است که روی این وزن ثابت ماندهاند....
دلایل چاقی و نوع رژیمشان و اینکه چه سختیهایی را برای رسیدن به این وزن پشتسر گذاشتهاند را از ایشان جویا شدیم.
امیرعلی بهبهانی که طی ۲ سال توانسته وزنش را از ۱۴۰ کیلو به ۱۰۰ کیلو برساند، میگوید:
آن روزهـا دچـار کـمـبـود تـوجـه شـده بـودم
▪ آقای بهبهانی تقریبا از چند سالگی وزنتان بالا رفت؟
- از دوم راهنمایی. ۱۳، ۱۴ ساله که بودم.
▪ چرا؟ ورزش نمیکردید و زیاد میخوردید؟
- نه. بچه کمتحرکی نبودم. اما ژن و استعداد چاقی را داشتم. کم غذا هم نبودم و عادات غلط غذایی سبب چاقیام شد.
▪ پدر یا مادرتان چاق هستند؟
- خیر. ولی آنها هم استعداد چاقی دارند!
▪ منظورتان از عادات غلط غذایی چیست؟
- خیلی اهل صبحانه نبودم. شام و ناهار هم سنگین میخوردم. مهمترین وعده غذایی که سبب چاقیام میشد شام بود چون شام من همیشه یک پای ثابت داشت و آن هم چلوخورش بود.
▪ چرا فکر میکنید شام سبب چاقی میشود؟
- زیرا غذایی که در طول روز میخوریم به دلیل تحرک داشتن میسوزد اما در شب چون فعالیت نداریم غذایی که میخوریم جذب بدن میشود و به این ترتیب بافت چربی بدن بیشتر خواهد شد.
▪ اهل خوردن میوه و سبزی بودید؟
- بله. همیشه در خانه ما میوه و سبزی و سالاد مهیاست.
▪ به عنوان تنقلات یا میانوعده چه میخوردید؟
- ساندویچ، چیپس، چیپس و پنیر. کیفیت چیزی که میخوردم مهم نبود. بیشتر کمیت آن اهمیت داشت. هر چه دم دستم میرسید، میخوردم.
▪ نوشابههای شیرین و پرکالری چطور؟ میخوردید؟
- بله. اهل نوشابههای شیرین و گازدار بودم.
▪ تا ۲۶ سالگی به همین منوال پیش رفتید؟
- خیر. ۱۷ ساله که بودم وزنم رسیده بود به ۱۱۰ کیلوگرم. رژیمی گرفتم که چندان خوب نبود و وزنم بیشتر شد.
▪ زیر نظر متخصص!
- خیر. مربی باشگاهی که میرفتم به من رژیم داد.
▪ چه ورزشی انجام میدادید؟
- روی تردمیل میدویدم و دوچرخه میزدم.
▪ پیشنهاد کردند چه رژیمی بگیرید؟
- ۳ ماه تمام تنها سینه مرغ یا ماهی آبپز همراه با سالاد و لیموی تازه میخوردم.
▪ و به دنبال این رژیم چقدر وزن کم کردید؟
- ۳۰ کیلوگرم. رسیدم به ۸۰ کیلوگرم.
▪ پس چه شد که دوباره وزنتان بالا رفت و به ۱۴۰ کیلوگرم رسیدید؟
- به محض قطع رژیم و ورزش، وزنی که کم کرده بودم دو برابر برگشت.
▪ بعد از این رژیم باز هم رژیم دیگری گرفتید؟
- خیر. رژیم قبلی به دلیل نداشتن تنوع اثر بدی روی اعصاب من گذاشته بود و چون طی آن دوران فشار زیادی روی من بود دیگر طرف رژیم گرفتن نرفتم.
▪ پس چه شد که دوباره رژیم گرفتید و این همه وزن کم کردید؟
- اضافهوزن باعث زانودرد و دردهای مفصلی در من شده بود. مادرم هم خیلی اصرار داشتند که رژیم بگیرم در ضمن برخی مسایل ناراحتم کرده بوده که مهمترین آنها کمبود توجه بود. نمیتوانستم ارتباط خوبی با اطرافیان برقرار کنم و این موضوع بر کار و رابطه من تاثیر گذاشته بود.
▪ پس اینطور شد که تصمیم گرفتید وزن کم کنید.
- بله. البته اول تمایل چندانی نداشتم اما بعد که وزنم پایین آمد، کمکم علاقهمند شدم.
▪ از رژیمی که گرفتید راضی بودید؟
- بله. این بار به کارشناس تغذیه مراجعه کردم. در سال اول رژیم من هر دو هفته یک بار تغییر میکرد و مدام سختتر میشد. هیچ ماده غذایی از برنامهام حذف نشد و تنها مقدار آنها کاهش یافت. البته مصرف چیپس، سس مایونز و مواد سرخکردنی ممنوع شد با این حال گفتند هر موقع خیلی هوس کردم اجازه دارم آنها را هم بخورم.
▪ طی رژیم مشکلی پیدا نکردید!
- خیر! بعد از دو هفته کاملا به رژیمم عادت کردم.
▪ آیا همراه با رژیم، تمرین ورزشی هم داشتید؟
- بله. ابتدا ورزش ایروبیک را به صورت خوابیده در خانه انجام میدادم اما وقتی وزنم به ۱۱۰ کیلوگرم رسید، ورزشهای رزمی و تنیس را شروع کردم که در لاغر شدنم خیلی موثر بود.
▪ به عنوان میانوعده چه مصرف میکنید؟
- بین صبحانه و ناهار حدود ساعت ۱۱ یک میانوعده داشتم و بین ناهار تا شام ۲ میانوعده. یکی از میانوعدههایم را میتوانستم میوه بخورم و ۲ میانوعده را بیسکویت. گمان میکنم خوردن بیسکویت سبوسدار خیلی به لاغری من کمک کرد.
▪ در هر میانوعده چند عدد بیسکویت مجاز بودید که بخورید؟
- ۳ بیسکویت همراه با چای.
▪ بعد از رژیم وزن شما به چند کیلوگرم رسید؟
- بعد از حدود ۲ سال به ۹۵ کیلوگرم رسیدم و تقریبا ۴۵ کیلوگرم کم کردم.
▪ الان وزن شما چقدر است؟
- تقریبا ۲ سال از پایان رژیمم میگذرد و وزن من طی این سالها بین ۹۰ تا ۹۸ کیلوگرم متغیر بوده اما به طور میانگین همان ۹۵ کیلوگرم بودهام.
▪ زانودرد شما بهتر شده است؟
- خیر. هنوز احساس دردزانو دارم ولی تا حدودی بهتر شده است.
▪ رژیم و ورزش را ادامه میدهید؟
- تقریبا دستم آمده چطور باید غذا بخورم. اگر یک شب زیادهروی کردم فردای آن روز جبران میکنم. مراجعه به کارشناس تغذیه برایم بسیار مفید بود و فهمیدم رژیم درست خوردن است نه نخوردن. ورزش هم میکنم. تقریبا هر روز هفته یا مشغول تنیس هستم یا فوتبال یا والیبال. البته تنیس را بیشتر دنبال میکنم.
▪ مشکل کمبود توجهتان با کم کردن وزن برطرف شد؟
- بله. فکر میکنم ارتباط برقرار کردن برایم بسیار راحتتر شده است.
● نگاه اول
پرسشی از دکتر محمدرضا وفا متخصص تغذیه و رژیمدرمانی بر مبنای گفتههای آقای بهبهانی
اسـتـعـداد چـاقـی واقـعـا وجـود دارد؟
▪ آقای دکتر! لطفا به عنوان اولین سوال بفرمایید واقعا چیزی به اسم «استعداد چاقی» وجود دارد؟ خیلی از افراد برای توجیه چاقی خود، اضافه وزنشان را گردن استعداد چاقی که البته از خانواده به ارث برده اند، میاندازند؟
- خیلی سوال خوبی پرسیدید، متشکرم! به هر حال در مورد اغلب بیماریهای مزمن مانند چاقی و اضافهوزن، ژنتیک هم میتواند نقش داشته باشد. مطالعات نشان دادهاند اگر یکی از والدین دچار اضافهوزن و چاقی باشند، شانس اضافهوزن و چاقی کودک حدود ۲۵، ۳۰ تا ۴۰ درصد است اما اگر هر دو والد چاق باشند این شانس ۲ برابر میشود و به ۸۰ تا ۸۵ درصد میرسد. اضافهوزن و چاقی از جنبههای مختلف ژنتیک و محیطی میتواند اثرگذار باشد. فردی که والدین چاقی دارد از سلولهای چربی بیشتری برخوردار است اما از نظر محیطی باید بگویم، پدر و مادری که چاق هستند رفتار غلطی داشتهاند که آن را به خانواده خود انتقال دادهاند و یک محیط چاقزا را برای فرزندانشان ایجاد کردهاند. به عبارت دیگر، رفتارهای غلطی که شامل انتخابهای غلط غذایی میشود مانند غذا خوردن، غیرمنظم بودن، مصرف بیرویه میانوعدههای کمارزش از نظر موادمغذی و پرکالری و مصرف اسنکهای شور و پرچرب و خوراکیهای سرخشده و پرچرب و... همگی میتواند از نظر محیطی به فرزند منتقل شود و هم بستر یک محیط چاقزا را آماده کند. میخواهم بگویم ژنتیک در چاقی اثر دارد ولی نمیتوان تمام تقصیر را گردن ژنتیک انداخت. انتخابهای غلط، رفتارهای اشتباه والدین مانند ژنها میتوانند به فرزندان منتقل شوند به طوری که رفتارهای غلط اثرشان بر بروز چاقی و اضافهوزن بسیار بیشتر از ژنتیک است.
▪ آقای بهبهانی در ۱۷ سالگی یک رژیم اشتباه گرفتهاند. آیا رژیم گرفتن در دوران نوجوانی به طور کلی صحیح است و اگر پاسخ شما مثبت است باید در این رژیم به چه نکاتی توجه کرد؟
- رژیم غذایی که براساس پروتکل استاندارد داده میشود برای بالای ۷ سال و بعد از سن رشد است. به عبارت سادهتر به کودکان زیر ۷ سال رژیم درمانی برای کاهش وزن نمیدهیم. برای بالای ۷ سال چون دوران بحرانی رشد تا حدود زیادی سپری شده میتوان با ملاحظاتی بسته به شرایط فرد رژیمهای لاغری برای کاهش وزن ارائه داد.
چون تا ۱۸، ۱۹سالگی دوران رشد است، باز هم اساس رژیمهای لاغری که توسط متخصصان تغذیه برای یک نوجوان دچار اضافهوزن داده میشود، با رژیمی که به افراد بالغ بعد از دوران رشد داده میشود متفاوت است. مهمترین نکاتی که باید در این الگوی غذایی رعایت شود این است که باید تمامی گروههای غذایی اصلی در برنامه روزانه وجود داشته باشند. دلیل آن هم ساده است چرا که هر کدام از مواد مغذی از طریق یکی از گروههای غذایی تامین میشود. حذف کردن یا جدا کردن برخی از گروههای غذایی یا خوراکیهای خاص به منزله این است که احتمال دریافت یک سری مواد مغذی پایین بیاید. مثلا کسی که گوشت را از برنامهغذایی حذف کند، احتمال آنکه از نظر آهن، روی و ویتامین A دچار کمبود شود، بسیار بالاست. کسی که لبنیات را حذف میکند احتمال آنکه دچار کمبود کلسیم و ویتامین B۲ شود، افزایش پیدا میکند، افرادی که کربوهیدراتها و مواد نشاستهای به خصوص کربوهیدراتهای کامل را از برنامه غذایی خود حذف میکنند چون فکر میکنند مسبب چاقی و اضافهوزنشان این گروه غذایی است، اغلب ویتامینهای گروه B را دریافت نمیکنند.
▪ با این تفاسیر، رژیم ۳ ماهه سینه مرغ آبپز و سالاد آقای بهبهانی در ۱۷ سالگی رژیم فوقالعاده غلطی بوده است!
- بله. سابقه و سرگذشت آقای بهبهانی مثالی تکراری است برای بسیاری از عزیزان که وقتی دچار اضافهوزن و چاقی میشوند، روی میآورند به گرفتن رژیمهای غیرمتعارف که براساس دانش روز حداقل ۷۰ سال است که منسوخ شده و تعجب میکنم که چطور بعضی از افراد ندانسته و با توجه به دانش کمی که وجود دارد به گرفتن این رژیمهای غیرمتعارف تن میدهند. رژیم پرپروتئینی که آقای بهبهانی از یک مربی ورزش گرفتهاند رژیم اتکینز است که در آن کربوهیدراتها حذف میشود و به دلیل عدم موازنهای که در متابولیسم بدن به وجود میآید، سبب کاهش وزن خواهد شد اما فوقالعاده خطرناک است زیرا سبب دفع زیاد آب و الکترولیتها از بدن میشود و حتی در مواردی میتواند منجر به مرگ شود. بیماریهای شدید قلبیعروقی، کبدی و کلیوی نیز از عوارض همین رژیمهاست.
▪ نکتهای که خود آقای بهبهانی به آن اشاره میکنند این است که این رژیم به شدت روی اعصابشان تاثیر گذاشته است!
- بله. همانطور که اشاره کردم لازم است تمامی گروههای غذایی در برنامه روزانه گنجانده شود. وقتی مواد غذایی نشاستهای از برنامه غذایی حذف میشود ما ویتامینهای گروه B به ویژه ویتامین B۶ را که در سنتز واسطههای شیمیایی مغز تاثیرگذارند و برای رساندن انرژی به ویژه به مغز بسیار ضروری هستند کمتر دریافت میکنیم. وقتی برخی گروههای غذایی را از برنامه خود حذف کنیم در درازمدت تحریکپذیر، حساس و عصبی میشویم. دلیل دیگر این امر یک دلیل روانشناختی است. وقتی ما به یک نفر میگوییم تنها مثلا هر روز گوشت بخور و برنامه غذایی یکنواخت میشود، خیلی آن فرد اراده داشته باشد، یک ماه، ۲ ماه، ۵ ماه، ۶ ماه، یک سال این کار را میکند ولی بعد به شدت از نظر روانشناختی ولع عجیبی به خوردن پیدا میکند و چون نهایتا این مدتی که رژیم گرفته بر او سخت گذشته، ولع باعث میشود به صورت بسیار غیرطبیعی روی آورد به باقی خوراکیها. خوردن نامتعادل سبب جذب کالری بالا و اضافهوزن شدید (حتی بدتر از قبل) میشود.
▪ پس به همین علت است که بعد از رها کردن رژیم، ۳۰ کیلوگرم وزن کم شده، ۲ برابر بازگشته است!
- بله. این موضوع کاملا جنبه روانی دارد و باز هم به دلیل همین جنبه روانی است که در رژیم جدید به ایشان توصیه کردهاند هر چه هوس کردی حتما بخور!
بله. هر عزیزی که به ایشان رژیم دادهاند کار درستی کرده است. در رژیمهای کاهش وزن باید به ۲ نکته توجه داشته باشیم، یکی گرسنگی، دوم اشتها! گرسنگی یک مساله فیزیولوژیک است یعنی هر کسی که ناشتا باشد قندخونش پایین میآید، ضعف شدید پیدا میکند، ممکن است دچار سرگیجه شود و این نشانه تمایل به خوردن غذاست. در تمامی رژیمهای کاهش وزن باید اصل این باشد که کسی گرسنه نباشد. کسانی که فکر میکنند با روزهداری یا نیمهروزهداری یا گرسنگی وزن کم میکنند، مطمئنا جایی رژیم خود را میشکنند و بعد حالت رژیمهای یویویی یا منحنیهای سینوسیشکل در کاهش وزن رخ میدهد. موضوع دیگر که یک مساله روانشناختی است، مساله اشتهاست. کسی ممکن است ظهر ناهارش را بخورد و کاملا سیر شود ولی یک دسر شیرین را هم با لذت بخورد. ممکن است فردی کاملا این دسر را پس بزند یا تنها یکی، دو قاشق از آن را بخورد. در رابطه با اشتها نباید نه کاملا آزادانه رفتار کنیم و هر چه خواستیم هر موقع خواستیم بخوریم و نه اینکه اشتها را سرکوب کنیم. هر دوی این مسایل اشتباه است. کسانی که پیش دوستان و خانواده یا محیط کار وانمود میکنند که در رژیم هستند و آنچه هوس میکنند را در حد متعادل مصرف نمیکنند، شکست میخورند. باید با اشتها مدارا کنیم. این موضوع به آموزش نیاز دارد و یک مشاور تغذیه دانشآموخته میتواند این مساله را به مخاطب آموزش دهد.
▪ دکتر! از جمله عادتهای آقای بهبهانی نخوردن صبحانه و خوردن شام سنگین بوده است. در رابطه با این رفتار تغذیهای نظرتان چیست؟
- حذف کردن صبحانه در درجه اول سبب میشود شانس چاقی و اضافهوزن بالا رود چون کل الگوی زندگی و تغذیهای به هم میریزد و در درازمدت اصول غذا خوردن و انتخابهای غذایی تحت تاثیر آن قرار میگیرد و از نظر عملکردی دچار اشتباه میشوند. کسی که صبحانه نمیخورد فاصله بین دو وعده غذاییاش زیاد میشود و در وعده بعدی چون قندخون خیلی پایین آمده و گرسنهتر از یک فرد معمولی است پس با ولع زیاد و تند غذا میخورد. تند غذا خوردن از نظر فیزیولوژیک سبب میشود احساس سیری در زمان مناسب به وجود نیاید و در درازمدت خود عامل چاقی میشود.
▪ پس خوردن شام سنگین برخلاف آنچه آقای بهبهانی فکر میکنند، سبب چاقی نمیشود!
- چاقی و اضافهوزن به زبان ساده، تبادلی است بین کل کالری که از طریق خوراکیها و آشامیدنیهای روزانه وارد بدن ما میشود و کل کالری که بدن ما از صبح تا شب میسوزاند. اگر کالری که در طول روز مصرف میکنیم، بیش از نیاز بدن ما باشد دچار اضافهوزن میشویم و اگر کمتر باشد دچار کاهش وزن میشویم و اگر مساوی باشد وزن ما ثابت میماند. لازم است در طول روز حتما ۳ وعده غذایی اصلی و ۳ میانوعده مصرف کنیم تا در تمامی اوقات روز به اندازه کافی، موزون و متناسب غذا بخوریم.
▪ دکتر! بهترین میانوعدهها کدامند؟
- بهترین میانوعده بدون شک میوه و سبزی و بعد شیر و لبنیات کمچرب و ماست هستند.
▪ آقای بهبهانی به عنوان میانوعده در روز مجموعا ۶ عدد بیسکویت سبوسدار داشتهاند. بیسکویت هم میتواند یک میانوعده خوب محسوب شود؟
- اساسا شیرینیها و قندهای ساده نباید از برنامه خوراکی شخصی که رژیم کاهش وزن میگیرد صددرصد حذف شود. بنده شخصا در رژیم لاغری میزان شیرینی را برای هر فرد محاسبه میکنم و در فواصل مختلف کاهش وزن با الگوی صحیح مصرف آن را توصیه میکنم. شیرینیهای ساده شامل خرما، قند میوههای شیرین، بیسکویت سبوسدار بدون کرم، کیک اسفنجی بدون کاکائو، خامه، عسل و مرباست. لازم است تمامی این خوراکیها که به عنوان شیرینی ساده از آنها نام برده میشود، زمانی که معده خالی است، مصرف نشوند زیرا وقتی قندخون پایین میآید، خوردن یک ماده شیرین سبب بالا رفتن فوری قندخون و ایجاد سریع حس سیری در فرد میشود. پاسخ بدن به افزایش قندخون بسیار شدید است و ناگهان انسولین ترشح میشود و سبب افت قندخون میشود. نتیجه اینکه سفره غذا جمع میشود و فرد از خوردن یک غذای کامل با املاح ویتامینها عقبمانده ولی نیمساعت بعد دوباره گرسنه است و ریزهخواری میکند. در نتیجه کل کالری که در روز دریافت میکند بیش از نیازش بوده و دچار اضافهوزن و چاقی میشود!
● نگاه دوم
عوارض روانی چاقی
دکتر محمدرضا خدایی/ روانپزشک، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
چاقی معضل جامعه امروز ما و جوامع صنعتی است. تحرک کم، رژیمهای نادرست غذایی، مصرف زیاد موادغذایی پرکالری و آماده، در دسترس بودن تنقلات زیاد و زمینههای ژنتیکی دست به دست هم دادهاند تا چاقی شکل بگیرد. گاهی چاقی از دوران کودکی پیش میآید و گاهی مربوط به دوران بزرگسالی است. مسلما چاقیهای دوران کودکی هم از نظر عوارض روانشناختی هم جسمی از چاقیهای دوران بزرگسالی متفاوت است اما در هر دو حالت چاقی میتواند عوارض جبرانناپذیری به روح و جسم فرد وارد کند.
چاقی از نظر روانی میتواند یک مشغله ذهنی در فرد نسبت به اندام و بدن و سلامت خود ایجاد کند. به این صورت که به حالت وسواسگونه به ظاهر خود نگاه میکند و مدام با خود تکرار میکند که چرا چاق است، نکند دچار بیماری شود، نکند که از نظر ظاهری مورد قبول جامعه نباشد... و به نوعی به سمت خجالت کشیدن پیش میرود. غیر از مشغله ذهنی، چاقها معمولا دچار احساس خودبیمارانگاری و افسردگی میشوند، افسردگی هم میتواند در نتیجه چاقی باشد و به دنبال احساس خودکمبینی و حقارت ناشی از نامتناسب بودن اندام پیش آید و هم اینکه خود افسردگی میتواند فرد را به سمت چاقی پیش ببرد. به ویژه در افسردگیهای فصلی که شخص گرایش بیشتری به مصرف موادقندی و پرکربوهیدرات پیدا میکند.
اضطراب، دلهره، بیقراری و استرس مزمن در افراد چاق نیز بیشتر دیده میشود و همین مسایل میتواند عامل بروز بیماریهایی در این افراد شود که اضطراب سرمنشا آنهاست مانند اختلالهای گوارشی، قلبی، سردرد و سایر بیماریهای روانتنی. البته خود استرس مزمن هم میتواند فرد را به سمت پرخوری گرایش دهد. در واقع فرد برای اینکه اعصابش آرامش یابد، به صورت عادتی به سمت خوردن گرایش مییابد و این موضوع خود چاقکننده است. در کنار ناراحتیهای روانی، چاقی میتواند عامل ابتلا به ناراحتیهای جسمی مانند دیابت، فشارخون، ناراحتیهای قلبی، سکتههای مغزی، افزایش چربی و مشکلات غددی شود و خود به نوعی در فرد افسردگی و استرس ایجاد کند.
اینکه چاقی در یک فرد باعث شود که او دچار کمبود توجه شود یا نتواند با سایر افراد ارتباط برقرار کند یا در کار و پیشه خود موفق نباشد بستگی دارد به نگاهی که فرد به اندامش دارد. این بستگی به این موضوع دارد که چقدر چاقی سبب مشغله فکری فرد شده باشد و این خود به شخصیت فرد بستگی دارد.
در قدیم گفته میشد افراد بیخیال چاق میشوند اما اینطور نیست و ممکن است شخصیتهای با خیال و پرخیال هم چاق باشند. خانمها و به ویژه جوانترها بیشتر از مردها و سالمندان به ظاهر خود توجه دارند و در مورد اندام و قیافه ظاهری جسمشان نگران هستند. در صورتی که این نگرانی تبدیل به مشغله ذهنی شود روی روابط اجتماعی فرد تاثیر میگذارد. زیرا فرد دچار حقارت، خودکمبینی و خجالت و کمرویی شده و خود را از ارتباطات اجتماعی دور میکند و در مجامع کمتر ظاهر میشود.
● نگاه سوم
ورزشهای مجاز و ممنوع در زانودرد
دکتر احمد باقریمقدم/ متخصص طب ورزش
همانطور که میدانید پروتکل کاهش وزن در افراد چاق ترکیبی است از تغذیه و ورزش. پایه اصلی کاهش وزن رژیم است اما ورزش هم در کنار آن چند مزیت دارد. به عنوان نمونه مشکل رژیمغذایی این است که رژیم ممکن است تداوم نداشته باشد و قطع شود و حرکات زیگزاگی کاهش و افزایش وزن ناشی از رژیم روی سلامت فرد تاثیر منفی بگذارد. ورزش این حس را دارد که سبب ایجاد انگیزه و تداوم اقدام برای کاهش وزن میشود. حس دیگر اینکه با ورزش مقداری از کالری مصرف میشود و همین امر به کاهش وزن کمک میکند. ورزشهایی که به سوخت چربی کمک میکنند ورزشهای هوازی هستند.
منبع انرژی در ورزشهای هوازی اکسیداسیون و تجزیه چربیهای بدن است.
ورزشهای هوازی انواع مختلفی دارند و بسته به شرایط مکانی، سنی و مشکلات جسمانی که فرد دارد ممکن است متفاوت باشند اما در مجموع یک راهپیمایی تند، دویدن آرام، دوچرخهسواری، شنا، تردمیل و دوچرخه ثابت همگی ورزشهای هوازی هستند. ورزشهای هوازی که برای کاهش وزن استفاده میشوند فرقشان با ورزشهای هوازی که برای سلامت قلبیتنفسی استفاده میشوند این است که سرعتشان بیشتر است. برای کاهش خطر فاکتورهای قلبی نیم ساعت تا حداکثر یک ساعت ورزش هوازی کفایت میکند اما برای کاهش وزن باید بیش از یک ساعت در روز ورزش کرد. برای افرادی که اضافهوزن بالا دارند مانند آقای بهبهانی انجام ورزش هوازی با شدت بالا از همان ابتدا میتواند ایجاد مشکل کند اما به طور کل ۲ کیلوگرم کاهش وزن در ماه برای ایشان خوب است. با توجه به اینکه به دلیل اضافهوزن، آقای بهبهانی درد زانو و مفاصل هم داشتهاند بهترین ورزش هوازی پیشنهادی به ایشان پیادهروی است.
دویدن به ایشان توصیه نمیشود زیرا ضربههای مکرر دارد. دوچرخهسواری هم از آنجا که دوچرخهها استاندارد نیستند و زانو بیش از حد خم میشود میتواند سبب افزایش درد زانو شود. بهترین ورزش هوازی برای کسانی که اضافهوزن بالا و درد زانو و مفاصل دارند، ورزشهای هوازی آبی یا پیادهروی سریع و طولانیمدت است. دوچرخه را به شرطی میتوانند استفاده کنند که زین به اندازه کافی بالا باشد تا زانو بیش از اندازه خم نشود. ورزشهای هوازی نباید قطع شوند و باید همراه با رژیم تا رسیدن به وزن ایدهآل آنها را ادامه داد. آقای بهبهانی به این موضوع اشاره فرمودند که در حال حاضر تنیس کار میکنند در حالی که هنوز درد زانو و مفاصل ایشان کاملا بهبود پیدا نکرده است. تنیس یک ورزش ترکیبی هوازی و بیهوازی است. خاصیت هوازیای که دارد به کاهش وزن کمک میکند. البته بنده به آقای بهبهانی بیش از تنیس، بدمینتون را پیشنهاد میکنم زیرا هوازیتر از تنیس است.
تنیس، بیشتر جنبه قدرتی دارد و حجم عضلات را تقویت میکند. سبب افزایش توان حرکتی و افزایش قدرت عضلات میشود ولی در کاهش وزن تاثیر چندانی ندارد. در ضمن بازی تنیس برای کسانی که درد زانو دارند، مناسب نیست زیرا حرکات کششی آن زیاد است و این حرکات کششی زانودرد را بیشتر میکند. برای فردی که درد زانو ندارد و هدفش از انجام این ورزش کاهش وزن نیست توجه به این نکته که کفش مناسب انتخاب کند، روی سطوح صاف و سفت ورزش کند و راکت استانداردی انتخاب کند تا به دست او آسیب کمتری وارد شود ضروری است. از لحاظ جسمی تنیس نیاز به قدرت جسمی دارد و برای افراد لاغر مناسب نیست. در مورد ورزشهای رزمی نیز که آقای بهبهانی به آن میپرداخته باید به این نکته اشاره کنم که کاراته بیش از سایر ورزشهای رزمی خاصیت هوازی دارد اما برای فردی که به زانودرد مبتلاست توصیه نمیشود.
● نگاه چهارم
افزایش وزن و کاهش اعتماد به نفس
دکتر پروین ناظمی/ روانشناس و استاد دانشگاه آزاد
یکی از موضوعاتی که آقای بهبهانی به آن اشاره کردند این است که چاقی سبب شده بود مورد توجه نباشند. اصولا تمامی افراد نیاز به برقراری روابط اجتماعی دارند. در برخی از این روابط که میشود روابط بین فردی، روابط عاطفی مطرح است و همه آدمها نیاز دارند که این رابطه را برقرار کنند. نیاز به محبت و تعلقخاطر بخشی از این رابطه عاطفی است. خیلی از مسایلی که در روابط اجتماعی مطرح است میتواند در این قضیه نقش داشته باشد. افرادی که از لحاظ ظاهری خیلی چاق هستند مطمئنا توجهی را که باید شامل حالشان شود، ممکن است به دست نیاورند. این نیاز از طرف خانواده تامین میشود ولی در رابطه با جنس مخالف ممکن است در برقراری روابط عاطفی خللی وارد شود.
خیلی از موادی که بازمیگردد به ظاهر افراد و با آرایش و لباس فاخر پوشیدن رفع نمیشود میتواند اعتماد به نفس فرد را پایین آورد. افرادی که بیش از حد چاق هستند متاسفانه نمیگویم که اعتماد به نفس ندارند اما به هر حال وقتی در جمع قرار میگیرند به دلیل نگرانیهایی که دارند و میترسند نتوانند نظر افرادی را به خود جلب کنند یا اینکه نتوانند با افرادی ارتباط کلامی برقرار کنند یا ابراز احساسات کنند، ممکن است دچار مشکل شوند. در حال حاضر آنچه در جوانها دیده میشود، به این است که به سلامتی و ظاهر و حتی به آینده فردی که به عنوان همسر انتخاب میکنند، اهمیت میدهند. چاقی یک امر اصلی است که در زندگی بر سلامت جسم تاثیر میگذارد. کسانی که بیش از حد چاق هستند یا پراشتهایی عصبی دارند به نوعی ممکن است از سلامت جسمی کامل برخوردار نباشند. به دنبال نبود سلامت جسم، سلامت روان هم تاثیر میپذیرد. اولین مسالهای که این افراد از دست میدهند اعتماد به نفس است. ناتوانی در برقراری ارتباط با افراد دیگر باز هم بر مشکلات میافزاید.
درواقع دیگران هم خیلی مورد پسندشان نیست که با آدمهای چاق رابطه برقرار کنند. نمیگویم افراد چاق طرد کامل میشوند اما به هر حال، افراد خیلی علاقه به برقراری ارتباط نزدیک و عاطفی با چاقها ندارند. به طور خلاصه چاقی یکی از عوامل مهمی است که میتواند در روابط اجتماعی اثرگذار باشد و سبب طرد شدن و تنهایی فرد شود. چاقی میتواند مانع از یافتن همدمی برای زندگی یا دوست شود. البته همین طردشدگی و تنها ماندن خود میتواند انگیزه خوبی برای رژیم گرفتن و لاغر شدن باشد. دیده شده اکثر نوجوانانی که به دلیل عدم تحرک یا پرخوریهای حین کنکور چاق میشوند به محض برقراری ارتباط عاطفی با جنس مخالف، سعی میکنند روی اندامشان کار کنند و مراقب چاقی بیش از حد باشند تا ارتباطشان برقرار بماند. اعتماد به نفس بسیاری از افراد دقیقا تحت تاثیر ظاهر آنهاست. فراموش نکنیم خیلی از افراد چاق از پوشیدن لباسهای زیبا محرومند و همین موضوع میتواند بر روابط اجتماعیشان اثر بگذارد زیرا خودشان اعتماد به نفس کامل ندارند.
سمیه مقصودعلی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیدابراهیم رئیسی سید ابراهیم رئیسی سقوط بالگرد رئیسی رئیس جمهور شهدای خدمت ابراهیم رئیسی رئیسی شهادت شهید جمهور ایران حسین امیرعبداللهیان بالگرد
فرودگاه مهرآباد هواشناسی مترو امتحانات نهایی شهرداری تهران پیام تسلیت کنکور بارش باران آموزش و پرورش تهران هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی
قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا خودرو حقوق بازنشستگان یارانه بورس دلار سایپا ایران خودرو یارانه نقدی
سینمای ایران سینما جشنواره کن آیت الله سید ابراهیم رئیسی تلویزیون هنرمندان رسانه ملی شعر لیلا حاتمی
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل فلسطین غزه رژیم صهیونیستی روسیه امیرعبداللهیان ترکیه جنگ غزه آمریکا چین ولادیمیر پوتین عراق
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید باشگاه پرسپولیس والیبال لیگ برتر فدراسیون فوتبال لیگ برتر انگلیس لیگ برتر ایران باشگاه استقلال بارسلونا
هوش مصنوعی مایکروسافت اپل گوگل ناسا انسان تبلیغات موبایل فناوری
کاهش وزن ویتامین مغز افسردگی آلزایمر ناباروری طول عمر سلامت روان