چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

حـــــــج


حـــــــج

انسان برای ایجاد تناسب بین این دو نیرو, و برای اینکه در استخدام این نیروها به افراط و تفریط دچار نگردد نیاز به دستگیری و هدایت خداوند دارد دین حنیف اسلام که مطابق با فطرت انسانهاست, نظر به این طبیعت دوگانه و اینکه انسان از یکسو دچار شرک نگردد و از جانبی دیگر بُعد حسی و مادی او نیز دچار إمهال و بی توجهی قرار نگیرد, کعبه را مرکز حکومت و حاکمیت خود در زمین قرار داده و آنرا اولین خانه ی بابرکت معرفی کرده است که بمنظور هدایت مردم در مکه قرار داده شده است

خداوندگار هستی انسان را در اصل خلقت ترکیبی دوگانه بخشید. خاک را ماده اولیه‌ی آفرینش او قرار داد (ولقد خلقنا الانسان من سلالة من طین) و بعد از طی مراحلی از اندازه‌گیری و جدا کردن و تصویر بخشیدن (هو الله الخالق البارئ المصور) از روح خود در او دمید. (ونفخت فیه من روحی). و بدین ترتیب انسان موجودی است که از جهتی تمایل به زمین و ماده دارد و از دیگر سو تعالی‌طلب و خدائی است بدین خاطر در جهان هستی بر سایرین ویژه و ممتاز گشت و صاحب کرامت شد. (ولقد کرمنا بنی آدم).

بُعد خاکی انسان سبب گشت در مجموعه‌ای از تمایلات و نیروهای درونی او پیوسته به ماده و حسّ متمایل گردد؛ چنانکه بُعد روحی او سبب گشت مجموعه‌ای دیگر از تمایلات و نیروهای درونی او به تزکیه و خدائی شدن بیندیشد.

انسان برای ایجاد تناسب بین این دو نیرو، و برای اینکه در استخدام این نیروها به افراط و تفریط دچار نگردد نیاز به دستگیری و هدایت خداوند دارد. دین حنیف اسلام که مطابق با فطرت انسانهاست، نظر به این طبیعت دوگانه و اینکه انسان از یکسو دچار شرک نگردد و از جانبی دیگر بُعد حسی و مادی او نیز دچار إمهال و بی‌توجهی قرار نگیرد، کعبه را مرکز حکومت و حاکمیت خود در زمین قرار داده و آنرا اولین خانه‌ی بابرکت معرفی کرده است که بمنظور هدایت مردم در مکه قرار داده شده است. (إن اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکاً و هدی للناس) و زیارت آنرا بر همه مردم واجب گردانید تا به شرط استطاعت به زیارت آن خانه روند.(و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا).

مسافر کوی دوست و قاصد بیت‌الله الحرام که دل از دیگر قبله‌ها و جهت ها بریده و روی و دل به محبوب خود بسته است؛ در این سفر ندا و درخواست روح را با پاسخگویی و استجابت امر خدا (لبیک اللهم لبیک) تعالی بخشیده و جسم و تمایلات حسّی خود را با زیارت کعبه در نیایشی رسته از هر شرک و پیراسته از هر نامطلوب اشباع و راضی نموده و بدین ترتیب اگر پای شاعر در گلستان دوست در عشق فرو می‌رفت مسافر این سفر در لحظه لحظه‌ی این سفر، به شرط خود آگاهی پایش در ایمان فرو می‌رود و سر تا قدم لبریز از عشق و محبت خداوند می گردد.

در حج به تاریخ پیوند می‌خوری تاریخی به قدمت عمر تاریخ، تاریخ توحید و شرک. حج یادگار ابراهیم خلیل است. از صفا و مروه، از چاه زمزم به زندگی ابوالأنبیاء ابراهیم خلیل‌الله می‌رسی و با اتصال به سلسله انبیاء هویت خود را باز می‌یابی و در مسیر "شدن" با لمس و درک "بودن" و ریشه در تاریخ داشتن احساس پوچی را از خود دور می‌کنی و آنجاست که "حاجّ" اگر خدا توفیقش دهد در این سیر "حسی معنوی" از آدم و انسان بودن به "آدمیت" و "انسانیت" می‌رسد.

در داستان ابراهیم خلیل‌الله و اسماعیل علیهما السلام اوج و قله تسلیم را مشاهده می کند.

پدر پیر که بعد از ناامیدی و سپری شدن روزگار انتظار در ناباوری خود و همسرش، صاحب فرزند می گردد، آنگاه که فرزند به سن سعی و تلاش می رسد دستوری رمزگونه در قالب یک رؤیا صادر می‌شود که اشاره به قربانی کردن فرزند دارد. پدر پیر بدور از تمسک به هر تأویل و توجیه ممکن این اشاره را کافی دانسته به استجابت دستور همت می گمارد، لرزان و شتابان ولی قاطع به فرزند خود اعلام می‌دارد که (إنی أری فی المنام أنی أذبحک) و فرزند نیز مؤمنانه جواب می‌دهد که (یا أبت افعل ما تؤمر ستجدنی إن شاء الله من الصابرین) اینجا اوج نقطه تسلیم است. پدر و فرزند هر دو تسلیم گشته‌اند (فلما أسلما) و این یکی از مهمترین درسهای حج است. سرعت در استجابت و تسلیم مطلق بودن در مقابل خداوند.

"حاج" یاد می‌گیرد که دینداری شعار نیست، احساس و عاطفه‌ی تنها نیست. بلکه بندگی در میدان عمل ظهور پیدا می‌کند و در تسلیم و دلدادگی تحقق می‌یابد.

در حج توجه‌ها، نگاهها و تمایلات همه به سوی یک نقطه است، همه او را می‌جویند و او را می‌طلبند و از جز او بیزاری می‌جویند. (لبیک اللهم لبیک . لبیک لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمة لک و الملک لا شریک لک).

حج به یکی از زیباترین تابلوهای نقاشی شبیه است که در ایام حج ترسیم می‌گردد.

اگر یکی از شروط زیبایی در نزد زیباشناسان رخ دادن و قرار گرفتن هر چیز در جای مخصوص خود و در زمان مناسب آن می‌باشد، این شرط در حج فراوان دیده می‌شود.

حضور انسانها از رنگها، نژادها، کشورها و ملیتهای مختلف در روزهای معین در مکان معین برای انجام اعمالی معین بسیار جذاب و عمیق می‌باشد.

حضور حجاج در سرزمین عرفه، سرزمین شناخت و آشنایی دارای مدلول واضح اجتماعی و سیاسی است.

مساوات و نفی تبعیض و یکی شدن در شکل ظاهری و در انجام وظائف مشترک، (ثم أفیضوا من حیث أفاض الناس) از جمله پیامهای حج است.

حج بزرگترین تجمع مسلمانهاست که به اندازه عظمت و بزرگی خود دلالت بر اهمیت و ارزش کار جمعی می‌دهد، تا بیان کند دینداری با جمع ممکن است و رهایی و نجات از مشکلات نیز عملی جمعی می‌طلبد. و اگر این درس مهم از رهیافت حج نصیب می‌گشت در شرائط حساس کنونی امت اسلامی که از هر سو دشمنان بر او غالب گشته‌اند و در روزگار "جهانی شدن" که مسلمانها بشدت از هر جهت به چالش کشانده شده‌اند، بسیار کارساز و مفید می‌افتاد....

سعدالدین صدیقی- لارستان

فوق لیسانس علوم قرآن و مدرس مدارس دینی جنوب