پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

جامعه ما چقدر دیندار است


جامعه ما چقدر دیندار است

بررسی «دینداری» در جامعه ما بسیار دشوار است هم از این رو که تعریف مفهوم و مصداقهایش پیچیده و چند لایه است و هم اینکه «دینداری» از کیفیتی درونی و معنایی برخوردار است که از بیرون و ظاهر افراد نمی توان به آن پی برد ضمن اینکه تجربه حکومت دینی در جامعه ما به رواج نوعی دین حکومتی دامن زده است که بیش از آنکه مبتنی بر حقیقت و خودآگاهی باشد بر مصلحت اندیشی و منافع ایدولوژیک تکیه زده است

بررسی «دینداری» در جامعه ما بسیار دشوار است. هم از این رو که تعریف مفهوم و مصداقهایش پیچیده و چند لایه است و هم اینکه «دینداری» از کیفیتی درونی و معنایی برخوردار است که از بیرون و ظاهر افراد نمی توان به آن پی برد ضمن اینکه تجربه حکومت دینی در جامعه ما به رواج نوعی دین حکومتی دامن زده است که بیش از آنکه مبتنی بر حقیقت و خودآگاهی باشد بر مصلحت اندیشی و منافع ایدولوژیک تکیه زده است. ایمان برآمده از این دین ورزی هیچ نسبتی با آزادی و انتخاب آگاهانه ندارد و نمی تواند مصداق آیه " لا اکراه فی الدین " باشد که نماد آزاد اندیشی در قرآن است. اما «دینداری» شئون اجتماعی و بیرونی نیز دارد که در رفتارها و مناسبات انسانی مردم تبلور دارد لذا از منظر جامعه شناختی و روان شناسی اجتماعی تا حدودی قابل مشاهده و اندازه گیری است. هرچند ممکن است عده ای دینداری را مفهومی فراتر از مصادیق فقهی آن در نظر بگیرند که با سنجش اعمال دینی قابل اندازه گیری نیست ( که حرف درستی هم است)اما روشهای تحقیق در علوم انسانی و اجتماعی غالبا می تواند به رفتارهای قابل مشاهده تکیه کند و از این محدودیت گریزی نیست!

به هر حال خیلی ها معتقدند که جامعه ما یک جامعه دیندار است که تقید اعضای آن به دین در حال افزایش است و برخی دیگر به کاهش رفتارهای دینی و کارکردهای دین در جامعه اعتقاد دارند نتایج موج دوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرشهای ایرانیان که از سوی وزارت اراشد در زمستان سال ۸۲ انجام شد نشان می دهد که ۹/۶۹ درصد معتقد بودند که مردم الان نسبت به ۵ سال قبل غیر مذهبی تر شده اند و ۷/۷۳ درصد آنها نیز اعتقاد داشتند مردم در ۵ سال آینده غیر مذهبی تر می شوند.

اگر ما دینداری را بر اعمال و احکام دینی مبتنی سازیم «نماز خواندن» به عنوان مهمترین واولین نشانه دینداری به حساب می آید ۹/۶۸ درصد افراد معتقد بودند که مردم قبلا بیشتر به نماز خواندن مقید بودند اما همین جمعیتی (جامعه آماری) که معتقد بودند سطح دینداری در جامعه سیر نزولی دارد در مورد نگرشهای مذهبی خود دیگاه مثبتی داشتند مثلا ۱/۹۰ درصد آنان معتقد بودندکه در انجام امور مهم زندگی به خدا توکل می کنند یا اینکه ۷/۹۳ درصد معمولا از خداوند در زندگی کمک می خوانند و ۸/۶۴ درصد آنان خود را به خدا نزدیک احساس می کنند.

۵/۶۹ درصد همین افرادی که معتقد بودند که مردم غیر مذهبی تر شده اند اعتقاد داشتند که اکثر اوقات نمازشان رامرتب می خوانندو ۸/۹۴ درصد آنان با این عقیده که «اعمال خوب و بد انسان در آخرت محاسبه می شود» موافق بودند و ۱/۶۲ درصد آنان گفتن که در مسائل و احکام دینی از مراجع، تقلید می کنند و ۸/۸۵ درصدشان چنانچه بیماری یا عذر شرعی نداشته باشند خودرا مفید به گرفتن روزه در ماه رمضان می دانستد این تحقیق نشان می دهد که «دینداری» برای اکثر مردم جنبه فردی و خصوص ی دارد تا اجتماعی مثلا ۲/۵۹ درصد آنان در طول یک سال گذشته در نمازجماعت شرکت نکردند یا ۵/۷۸ درصد آنان در طول یک گذشته در نماز جمعه شرکت نکرده اند.

برخی علت این امر را در سیاسی جلوه کردن این مراسم و آئین ها از منظر مردم می دانند چرا که همین افراد در ایام ماه رمضان و نماز عید فطر که وجهه سیاسی آن کمتر است مشارکت می کنند. مطابق با این تحقیق گرایش مردم به انجام اعمال مذهبی با توجه به نوع عمل نوسان دارد مثلا ۶/۶۸ درصد آنان زیاد صدقه می دهند ولی ۲۰ درصدشان قرآن تلاوت می کنند یا ۷/۷۹ درصد آنان خیلی زیاد در عزاداری تاسوعا و عاشورا حضور دارند ولی ۱/۵۷ درصدشان خیلی کم در دعای کمیل شرکت می کنند.

این نوسانات در نگرش افراد نسبت به کارکردهای دین در جامعه نیز جریان دارد مثل ۵/۵۳ درصد افراد با جدایی دین از سیاست مخالفت کرده اند در حالی که ۲/۵۳ درصد آنا با این نظر که کسانی که معتقد بر جدایی دین و سیاست هستند نباید پست و مقام دولتی بگیرند مخالف بودند البته این مساله یکی از آسیب های طرح های نظر سنجی در ایران است.

از آنجا که نگارنده خود به عنون یکی از پرسشگران، طرح مذکور را تجربه کرده است باید بگوییم اصولا مردم ما نسبت به سوالات سیاسی و ایدولوژیک پاسخ های محافظه کارانه و متناقض می دهند و همین امر سنجش دقیق نگرشهای آنان را دچار مشکل می کند. با این حال این تحقیق گواه بر تغییر نگرش مردم نسبت به کارکردهای دین در جامعه است ۹/۷۲ درصد مردم با این نظر که نباید با آدمهایی که نماز نمی خوانند رفت و آمد کرد مخالف بودند ویا ۵/۴۴ درصد آنان مخالف جلوگیری از توزیع کتاب ها یا فیلم هایی بودند که باعث ناراحتی افراد مذهبی می شود ویا اکثریت آنان (۴/۴۸) موافق این مساله بودند که برای گزینش افراد در دانشگاهها و استخدام در ادارات نباید کاری به عقاید مذهبی آنها داشت.

این آمار نشان می دهد که دین در نزد مردم جنبه خصوصی تر به خود گرفته است نگرشی که برخی با برچسب سکولاریسم بودن آن را محکوم می کنند همچنین نشان می دهد که نگاه حداکثری از دین که چاره همه مشکلات و معضلات را در غالب دین می بنید روبه کاهش است مثلا اکثر افراد (۴/۴۵) درصد مخالف با این نظر بودن که فقط با دین می شود مشکلات اخلاقی و فرهنگی جامعه را حل کرد همین تعداد مخالف این عقیده بودند که ایمان به خدا باعث می شود که آدم راحت تر با مشکلات زندگی کنار بیاید.

حقیقت اینست که دینداری را نباید صرفا در اعمال و احکام مذهبی(شریعت) جستجو کرد و تنها دلخوش به این بود که انجام این احکام و مناسک در اجتماع دلیل بر سطح مطلوب دینداری در جامعه است (دینداری فقاهتی تنها به کف دین اکتفا می کند) بلکه جوهر و اصل دین را باید در اخلاق و رفتارهای انسانی افراد دانست . اگر روزی شاهد کاهش جرم و جنایت و معضلات و ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری در جامعه بودیم امیداور شویم که هنوز دین کارکردهای خود را از دست نداده است. آمار مذکور مربوط به سال ۸۲ بود و اینک ۶ سال از این نظرسنجی می گذرد آیا در این ۶ سال شاخص های دینداری در جامعه ما بیشتر شده است یا کمتر؟ حتی اگر دینداری را در آیین ها و احکام شرعی خلاصه کنیم و تقلیل دهیم باز هم مردم ما نسبت به رعایت احکام شرعی مقیدتر شده اند یا بی اعتقادتر؟ مهمتر از همه آیا اعتماد و باور عمومی به رستگاری از طریق دین افزایش یافته است یا کاهش ؟ آیا مردم به دین و دینداران خوشبین تر شده اند یا بدبین تر؟ و صداها علامت سوال دیگر که می توان در نسبت با دینداری در جامعه ایران قرار داد ... استاد مصطفی ملکیان مهمترین کارکرد دین را معنی بخشی به زندگی ، امید و شادی می داند آیا دینداری در جامعه امروز ایران این نتایج را به ارمغان میاورد؟ دین ره به کجا می سپرد ؟ شما چه فکر می کنید؟

توسط سیدرضاصائمی

http://ssaemi.blogfa.com