سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
موفقیت سازمان ها ی برتر در گرو هنر تصمیم گیری مدیران
تجارت همانند گوی غلتانی است كه هر روز امكان دارد بر رویی بچرخد و شرایط متفاوتی را رقم بزند. از این رو موفقترین سازمانها و شركتها آنهایی هستند كه بتوانند در تصمیمگیریها شرایط بیرونی را بهتر پیشبینی كرده و نتایج را آنگونه كه میخواهند پدید آورند.
یكی از مهمترین نكات در دستیابی به چنین شناختی، شناخت درونی سازمانها از خود است. ممكن است بگویید شرایط بیرونی و شناخت درونی چه ارتباطی با هم دارند؟ پاسخ این است كه اگر سازمانی بتواند هر روز بیشتر ضعفهای درونی خود را بشناسد و با پیدا كردن الگوهای رفتاری و ارزشهای اخلاقی و ویژگیهای تكنیكی كه آنضعفها را در برابر رقبایش كمرنگ میكنند، آنها را از بین ببرد و هر روز قوتهای خود را بسط دهد و جنبههای بدیعتری از این قوتها را در برابر رقبا كشف كرده و بپروراند، در این صورت توانایی مواجهه با ناملایمات بازار را بیشتر خواهد داشت. به عبارتی هر قدر تهدیدهای موجود در محیط بیرونی غیرمنتظرهتر و شرایط حاكم بر بازار غیرقابل پیشبینیتر باشد، بیشتر مجبور خواهیم بود به درون سازمان خود نگاه كنیم و خود را از درون در برابر رقبا و اتفاقات بازار مجهز كنیم.
● ماهیت انتخاب و تصمیمگیری در بازار
بعضی اوقات در روند حركت تجاری خود و سازمان خود، در نقطهء عطف میایستیم. نقطهء عطفی كه تصمیمگیری مدیران سازمان در آن نقطه، مسیر حركت و نوع بودن آینده سازمان را مشخص میكند. اینكه در همان سطحی كه كار تجاری و زندگی حرفهای میكنیم بمانیم و جا باز كنیم و به رشد افقی خود بپردازیم یا حركت كنیم و جلوتر برویم و عمودی پیش برویم و به پلههای بالاتری برسیم. اینجاست كه تصمیمگیری تجاری در نقطهء عطف و انتخاب معنا پیدا میكند، انتخاب موجودیتی برتر یا همین موجودیت با عمق بیشتر.
صاحبنظری از دنیای مدیریت میگوید: «تصمیمگیری یعنی شناسایی و اقدام به یك عمل برای حل یك مسالهء خاص یا بهرهبرداری از یك فرصت. تصمیمگیری تجاری، حلقهء ارتباط شرایط كنونی بازار به شرایط آینده است و از مجرای عملیاتی كه انجام خواهد شد، حال را به آینده وصل میكند. در واقع هنر تصمیمگیری در كانون فعالیتهای مدیران بازار قرار دارد. در فرآیند تصمیمگیری تجاری، زمان و روابط انسانی نقشهای مهمی ایفا میكنند. در برخی فرهنگها هنگام تصمیمگیری روابط انسانی نقش مهمتری ایفا میكنند و در برخی فرهنگها حل شدن مساله اولویت دارد.
اصلیترین دلیل تصمیمگیریها در بازار تفاوتی است بین آنچه هست و آنچه باید باشد. ممكن است در برخورد با مسایلی كه در بازار رخ میدهند از آنها دوری گزینیم و در واقع مشكل را نادیده بگیریم تا خود به خود حل شوند. این برخورد پاك كردن صورت مساله است كه خود مشكلات متعددی به همراه میآورد. برخورد دیگر پذیرش مشكل موجود در بازار و كوشش برای حل آن است. اینگونه مدیران توان و جسارت روبهرو شدن با مشكل را دارند و بیشتر در سازمانها و بازارهای در حال تغییر مورد توجه قرار میگیرند. برخورد سوم كه حرفهایتر است جستوجوگری برای یافتن مشكل بالقوه است. این گروه از مدیران برای پیشبینی مسایل، آمادگی كامل دارند و میتوانند با توجه به اطلاعاتی كه دارند رخداد احتمالی را حدس بزنند. پیشفرض اصلی در این نوع برخورد با بازار این است كه با داشتن اطلاعات میتوان تدابیری اندیشید كه از بروز بسیاری از مسایل جلوگیری كند.
مهندس فریبرز خدایاری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران بابک زنجانی مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم قوه قضائیه خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران قوه قضاییه هواشناسی سیل آموزش و پرورش شهرداری تهران فضای مجازی پلیس سازمان هواشناسی شورای شهر تهران قتل شورای شهر
خودرو سایپا بانک مرکزی قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو دلار بازار خودرو چین مالیات تورم
تلویزیون سریال رسانه سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی تئاتر فیلم زنان رسانه ملی کتاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال لیگ برتر تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی وحید شمسایی
هوش مصنوعی اینستاگرام ناسا اپل تسلا تبلیغات فناوری پهپاد همراه اول آیفون گوگل
داروخانه مسمومیت دیابت خواب کاهش وزن طول عمر سلامت روان بارداری هندوانه