چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به سریال خداحافظ بچه


نگاهی به سریال خداحافظ بچه

داستان سریال خداحافظ بچه در قسمت های اولیه به خوبی پیش می رود و قصه هم تا حدودی جذاب و متفاوت است اما وقتی به اواسط سریال می رسیم با ضعف شدید قصه مواجه می شویم که یکی از دلایل این امر, نقص فیلم نامه است که سبب شده تا روند تولید مجموعه همراه با پخش پیش برود

داستان سریال خداحافظ بچه در قسمت‌های اولیه به خوبی پیش می‌رود و قصه هم تا حدودی جذاب و متفاوت است اما وقتی به اواسط سریال می‌رسیم با ضعف شدید قصه مواجه می‌شویم که یکی از دلایل این امر، نقص فیلم نامه است که سبب شده تا روند تولید مجموعه همراه با پخش پیش برود. نکته قابل اتکای این مجموعه را باید در کارگردانی خوب منوچهر هادی جست اما یکی از اشکال‌های این سریال تدوین بسیار ضعیف اش است.جامپ کات‌ها و پرش‌های تصویری بسیار زیادی دارد که باعث خستگی دو چندان مخاطب می‌شود واز یک اثر موفق به دور است. تدوین خوب می‌تواند یک اثر را شاهکار بکند و برعکسش تدوین بد اثر را به شدت ضعیف می‌کند. پس به تدوین وانتخاب تدوینگر باید توجه بیشتری می‌کردند. پلان‌ها مرتب نیستند و دربعضی از سکانس‌ها دو پلان یک عمل تکراری را نشان می‌دهند پس به این نتیجه می‌رسیم که تدوینگر شاید به علت عجله ای بودن تولید سریال، از تدوین مناسب و خوب صرف نظر کرده است. برخلاف تدوین بد این اثر و پرش‌های تصویری فراوانش، فیلمبرداری قابل قبولی را ملاحظه می‌کنیم. حرکات تیلت و پن خوبی را به نمایش می‌گذارد و میزانسن کارگردان هم به گونه ای است که از دوربین رو دست بودن فاصله گرفته است و این نکته بسیار خوبی است که دوربین رو دست نیست و نشان می‌دهد کارگردان با میزانسن کامل در صحنه آمده است.

چون دوربین رو دست هم چشم مخاطب را خسته می‌کند و هم نشان از این دارد که کارگردان بدون میزانسن وارد صحنه شده است. در مورد بازی و شخصیتی که مهراوه شریفی نیا هم بازی کرد باید گفت که این نقش برای مهرواه شریفی نیا به شدت کلیشه ای می‌باشد.

این بازی ما را یاد شخصیت شیوا درقلب یخی که مهراوه شریفی نیا آن را بازی کرد می‌اندازد. نوع گریه، ری اکشن‌ها، نوع بازی مهراوه شریفی نیا در سریال خداحافظ بچه به شدت کلیشه ای بوده و باور پذیر نشده است. برعکس آن شهرام حقیقت دوست که بعد از چند سال دوری از تلویزیون، بازگشت خوبی داشته است و شخصیتی را هم که بازی کرده به شدت متفاوت و عالی است. چون مخاطبان تلویزیون، اغلب شهرام حقیقت دوست را در شخصیت‌های منفی دیده اند و شناخته اند. ولی حالا با کمی‌تفاوت در یک نقش مثبت ظاهر می‌شود. نقشی که به دل می‌نشیند و بر عکس نقش مهرواه شریفی نیا که به شدت کلیشه ای است اما نقش شهرام حقیقت دوست کلیشه ای نیست. و از همه مهم تر شهرام حقیقت دوست در این فیلم نقش یک شخصیت مثبت را بازی می‌کند برعکس بقیه فیلم‌ها و سریال‌هایی که بازی کرده است. شهرام حقیقت دوست هم در سینما و تلویزیون مثل مهراوه شریفی نیا داشت کلیشه و تکراری می‌شد ولی خودش را کنترل کرد و بازگشت خوبی هم داشت و نقش‌های خوبی را انتخاب کرده است و توانست خودش را از نقش‌های کلیشه ای و منفی که مردم آن‌ها را باور داشتند بیرون بکشد. در این فیلم هم تا حدودی گریم متفاوتی با بقیه سریال‌ها البته تا حدودی نه بیشتر و نه کمتر داشته است و اما زوج مهراوه شریفی نیا و شهرام حقیقت دوست به شدت رئال هستند و این زوج بهم می‌آیند و فضای طبیعی به قصه ما می‌دهد. کنش و واکنش‌ها هم بوجود می‌آید. این زوج هم بسیار به دل مخاطبان این سریال نشسته است. داستان سریال و خط اصلی داستان به شدت نو و تازه بود. و روایتی تازه را مطرح می‌کند و بدون هیچ فضای ماورایی چون سال‌های قبل در سریال‌های ماه رمضان رگه‌های ماورایی وجود داشت. ماورا بودن سریال‌ها هم نوعی کلیشه شده بود که خوشبختانه در هیچ کدام از سریال‌های ماه رمضان خبری از داستان‌های ماورایی نبودو این جای شکرش باقی است. بازی بازیگران فرعی در این سریال به شدت کنترل نشده و ضعیف است در سریال سازی نکته اصلی و اساسی بازی گرفتن رئال از نابازیگران و بازیگران فرعی است که در این سریال به دلیل عجله ای که عوامل داشتند و می‌خواستند سریال هرچه زودتر به پخش برسد و این عجله ای بودن در کارگردانی منوچهر‌هادی هم مشخص است که نمونه بارز آن در بازی گرفتن از نابازیگران است. اما با اینکه عجله ای شد کارگردانی و اسکریپ و دکوپاژ کارگردان کم و بیش قابل قبول است. در مورد تیتراژ اولیه هم باید گفت که تیتراژ این سریال بر عکس اغلب سریال‌هابا موضوعیت اصلی فیلم مطابقت دارد . و بسیار توانست یک تیتراژ نو و خوب محسوب شود و همینطور موسیقی دلنواز تیتراژ اولیه را بهتر کرده است. و آمدن اسامی‌هم طوری است که باعث جذابیت برای مخاطب می‌شود.

در مورد دیالوگ‌های سریال هم باید گفت که دیالوگ‌ها بسیار پخته شده است و این نشان از باهوش بودن نویسنده این اثر است که می‌داند چه نوع گویشی و چه نوعی دیالوگی برای هر یک از شخصیت‌های این سریال مناسب است. اما یکی از مشکلات اساسی فیلم نامه این است که در اواسط فیلمنامه قضیه اصلی موشکافی نمی‌شود و این نشان از آن دارد که نویسنده این فیلم نامه با تجربه نیست. فیلم نامه نویس خط اصلی داستان خود را نمی‌داند و حتی پایان فیلنامه برایش معلوم نیست و هنوز فیلم نامه را کامل ننوشته است پس طرح ده صفحه ای در کجا قرار می‌گیرد ؟ ! مگر نویسنده این اثر متوجه مراحل مختلف فیلم نامه نویسی نیست. این سریال مثل بقیه سریال و فیلم‌های سینمایی فاقد هر گونه شخصیت پردازی می‌باشد هیچ توضیح مختصری از شخصیت‌ها به خوبی نمی‌دانیم. این اثر یک اثر چند پاره است و در پایان هم موفق نمی‌شود چون در قسمت‌های اولیه با یک داستان نسبتا خوب مواجه هستیم و لی هرچه جلوتر می‌رویم فیلم نامه ضعف‌های شدیدی پیدا می‌کند و به سمت دیگر می‌رود و یک سوتی بزرگ در این سریال دیده شده است این است که سریال در ماه رمضان نیست، (شخصیت‌ها صبحانه و ناهار می‌خورند). این سریال که یک سریال دقیقه نودی است باید به ماه رمضان پایبند باشد و این نوع رفتار یک نوع توهین برای روزه داران محسوب می‌شود. اما تم اصلی داستان که درباره مشکلات و حوادث نازایی است بسیار متفاوت می‌باشدو در جامعه شاهد این قبیل مسائل هستیم. در پایان هم باید گفت که پیش بینی می‌شود پایان فیلم بسیار مضحک و بی ربط تمام شود ، به امید اینکه کارهای بهتری از منوچهر‌هادی ببینیم.

نویسنده : پرهام موسوی



همچنین مشاهده کنید