شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

حماسه كلمات


حماسه كلمات

حمیدرضا شكارسری متولد ۱۳۴۵ تهران است و از پدر و مادری شمالی, مقالات و نقد و بررسی های فراوانی در زمینه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در نشریات كشور چاپ كرده است ضمن اینكه در حوزه شعر چهره فعالی است در زمینه نقدنویسی هم دو كتاب تاكنون منتشر كرده كه «حماسه كلمات» در سال ۷۹ به عنوان كتاب برگزیده جشنواره دوسالانه ادبیات دفاع مقدس انتخاب و معرفی شد و در سال ۸۱ نیز كتاب «از سكوت به حرف» را منتشر كرد

«چراغانی بی دلیل» جدیدترین مجموعه شعر حمیدرضا شكارسری شاعر ادبیات دفاع مقدس است كه به تازگی چاپ و منتشر شده است.

حمیدرضا شكارسری متولد ۱۳۴۵ تهران است و از پدر و مادری شمالی، مقالات و نقد و بررسی های فراوانی در زمینه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در نشریات كشور چاپ كرده است. ضمن اینكه در حوزه شعر چهره فعالی است در زمینه نقدنویسی هم دو كتاب تاكنون منتشر كرده كه «حماسه كلمات» در سال ۷۹ به عنوان كتاب برگزیده جشنواره دوسالانه ادبیات دفاع مقدس انتخاب و معرفی شد و در سال ۸۱ نیز كتاب «از سكوت به حرف» را منتشر كرد. شكارسری نخستین كتاب شعرش را در سال ۷۵ تحت عنوان «باز جمعه ای گذشت» به دست چاپ سپرد. به دنبال آن پنجاه و سومین كتاب از مجموعه گزیده ادبیات معاصر نشر نیستان به آثار او اختصاص داده شد و در سال ۸۲ «از تمامی روشنایی ها» را چاپ كرد.

●آقای شكارسری از چه زمانی سرودن شعر را آغاز كردید؟ و از چه زمانی به شعر دفاع مقدس پرداختید؟

اگر سرودن شعر را با نوشتن نخستین بیت كه گفته اند ـ هدیه خدایان است ـ ملاك قرار دهیم، من سرودن شعر را در اوزان كلاسیك از سال ۶۳ شروع كردم، اما نخستین شعرم در سال ۶۵ چاپ شد كه در یكی از نشریات كشور بود. نخستین كتاب من هم در سال ۷۵ به بازار آمد. كار نقد شعر را هم از سال ۷۰ شروع كرده ام و سعی داشتم این دو حیطه را به موازات هم پیش ببرم.

●از چه زمانی و پس از چند سال كار به شعر سپید رسیده اید؟

شاید حدود چهار ـ پنج سالی می شود كه سرودن شعر در قالب كلاسیك را رها كردم و به شعر سپید روآورده ام. احساس می كنم اگر هم به سراغ شعر كلاسیك بروم كار قابل تأملی نخواهد بود و بیشتر جنبه تفننی خواهد داشت. مثل نیما كه تا آخرین سال های عمرش ـ البته قصد مقایسه خودم با نیما را ندارم ـ ضمن ساختن بنای شعر نو و تئوریزه كردن اندیشه های شعر نو به غزل سرودن هم می پرداخت. اما شعر كلاسیك اش از اهمیت و ارزش چندانی برخوردار نبود. من هم به ندرت و به شكل تصادفی گاهی شعری در قالب كلاسیك بنویسم. ولی دیگر سالهاست كه به شعر سپید می پردازم.

●در آخرین مجموعه شعرتان «چراغانی بی دلیل» به یك زبان ساده و بی تكلف رسیده اید؟ آیا در نخستین شعرها و نخستین كتاب هم چنین رویكردی به زبان داشتید؟

نه. در نخستین شعرها، زبان این قدر ساده و راحت نبود. سالها بود كه به این موضوع فكر می كردم، زبان فاخر هم نوعی فرم است. چون در هر صورت با زبان روزمره و با زبان گفتار فرق دارد. حتی برخلاف نظراتی كه مطرح می شود زبان شعر فروغ هم زبان گفتار نیست. زبان سیدعلی صالحی هم زبان گفتار نیست. اگر یكی از مؤلفه های زبان گفتار نزدیكی به زبان روزمره و زبان مردم كوچه و بازار باشد، زبان شاعرانی چون فروغ و صالحی زبان گفتار نیست. خودم اما بیشتر دنبال این بودم تا هر چقدر كه می توانم هرگونه فرم را از شعر، از جمله زبان غیرگفتاری، غیرمحاوره ای را حتی از شعر جدا كنم و به قول خودم برسم به آن چیزی كه فكر می كنم می رسد به شعر ناب. یعنی شعری كه این بار ناب بودن یا نبودن آن به داشتن موضوع یا نداشتن ارجاع به بیرون یا درون متن برنمی گردد. به این برمی گردد كه شعر با هر تعریفی كه دارد، نیازمند به هرگونه فرمی نباشد. چه تمهیدات موسیقایی و چه تمهیدات چینشی و فرم هندسی قرار گرفتن واژگان در كنار هم برای ساخت شعر. یعنی وابسته به این چیزها نباشد. شاید نزدیك به ده سالی كه به این موضوع فكر كردم و دستاوردش هم شعرهایی است كه این اواخر سروده ام.

شما حتماً كتاب «قصیده لبخند چاك چاك» شمس لنگرودی را خوانده اید. آیا این احساس را دارید كه تحت تأثیر زبان و فضای اشعار این كتاب هستید؟ چون این اشعار در رثای شخص غایبی سروده شده كه می تواند یك دوست، یك معشوق یا یك شهید باشد. چون با تئوری مرگ مؤلف، نیت شاعر كه مهم نیست...

با توجه به آن تعبیری كه من داشتم از شعر و نزدیك شدن به شعر ناب، كیفیت بروز شعر در زبان چندان تعیین كننده نیست. چون از این دیدگاه هنجارشكنی در درونه زبان نه در صورت زبان دارای اهمیت می شود. من در اوایل كارهای جدی ام در دهه شصت خیلی تحت تأثیر صمیمیت زبان اشعار شمس لنگرودی بودم و یك ارادت پنهانی و حتی گاهی آشكار به كتاب «قصیده لبخند چاك چاك» و كل اشعار شمس داشتم. لذا به صورت غیرمستقیم تحت تأثیر شاملو هم بودم، اما هر چقدر كه به خودم نزدیكتر شدم سعی كردم زبان ویژه خودم را پیدا كنم.

●نخستین شعرهایی كه در زمینه دفاع مقدس سروده اید، كی بود؟ آیا برای پرداختن به ادبیات دفاع مقدس ـ اعم از شعر و داستان ـ لازم است كه شخص، تجربه عملی در جبهه داشته باشد؟

من زمانی سرودن شعر را شروع كرده بودم كه كشور درگیر جنگ بود. نه اینكه این را بدانم اما بعد متوجه شدم كه شاعر علاوه بر مسئولیت ادبی اش، از آنجا كه انسان آگاهی است، طبیعتاً مسئولیت های دیگری هم چون مسئولیت اجتماعی و سیاسی دارد. بعدها فهمیدم كه در آن مرحله اگر مسئولیت ادبی ناچیزی هم با توجه به سابقه ام داشتم، مسئولیت های دیگری هم كه برعهده ام بود، سعی داشتم به آن وفادار بمانم. به همین خاطر در همان سالها مثل خیلی از شاعران هموطنم تحت تأثیر آن فضای جبهه و جنگ، شعرهایم را با همین مضامین آغاز كردم و ادامه دادم.

●یعنی نخستین شعرهای شما با مضامین جبهه و جنگ سروده شده؟ برخلاف شاعران تازه كاری كه نخستین شعرهایشان را خطاب به معشوق خیالی یا واقعی می نویسند.

اگر فرض كنیم با آن نوع شهرها هم گاهی همراه بود، اما وجه جدی كارم جبهه و جنگ بود. بقیه مباحثی كه در سؤال شما مطرح شده می تواند موضوع تحلیل های بسیار جدی تری باشد. اینكه آن موقعیت زمانی چه شعری را ایجاب می كرد. آیا من و شاعر دفاع مقدس در آن سالها چقدر توانستیم بین خود با جبهه رابطه برقرار كنیم. بین مسئولیت های ادبی و مسئولیت های انسانی خود چقدر توانستیم هماهنگی ایجاد كنیم؟ شعر تا چه حد توانست پاسخگوی نیازهای اجتماعی - سیاسی زمانه خودش باشد. در عین حال شعریت متن هم حفظ شود. یا مباحثی از این دست، می تواند موضوع گفت وگوهای دامنه داری باشد. البته یكی از سؤالات شما هم این بود كه آیا لزوماً شاعر دفاع مقدس باید جبهه را تجربه كرده باشد؟ ببینید شعر دفاع مقدس با شعر دفاع مقدس شروع نشده است. به خاطر این كه برقراری آن تعادل خیلی دشوار بود و وضعیت سیاسی - اجتماعی كشور هم در غلیان و جوشش بود، خیلی ها نتوانستند نوعی تعادل و هماهنگی برقرار كنند. از طرف دیگر توجه به وجه تحریك كننده و طبیعی شعر، یا وجه ابزارمندی شعر هم بود. در ادامه سعی می كنم ابزارمند بودن شعر را با كاركردی بودن شعر از هم جدا كنم چون وجه ابزارمندی شعر در آن زمان بیشتر مورد توجه قرار گرفت. لذا شعر دفاع مقدس سنگ بنای اولیه خودش را به عنوان شعارهای آراسته شده، شعارهایی كه توجه مخاطب را جلب كند، سعی داشت از تاكتیك های ساده بهره ببرد و از صراحت ویژه ای برخوردار بود تا آن وظیفه و رسالتی كه بر دوش شعر گذاشته شده بود تا در جهت خدمت به منافع موردنظر حركت كند. این وضعیت وقتی تشدید می شود كه بدانیم شعر دفاع مقدس شعری است كه در ادامه شعری متأثر از وقوع انقلاب اسلامی شكل گرفته است. شعری با آن خواصی كه برایش برشمردیم در ذات خودش دارد و تا می آید از این خواص فاصله بگیرد و به آن تعادل برسد مجدداً واقعه اجتماعی - سیاسی عظیم دیگری اتفاق می افتد كه رسیدن به این تعادل را مدت ها به تأخیر می اندازد. لذا در همان سال های اولیه جنگ، ما در قدم های اول با شعارهای آراسته ای در حوزه شعر روبرو هستیم كه از ساده ترین تكنیك ها و شگردهای زبانی بهره می برد چون وظیفه خودش می داند به یاری رزمندگان بیاید. از جمله معروف ترین این شعرها همان شعر «یاران چه غریبانه ‎/ رفتند از این خانه» بود كه بر سر زبان ها افتاد. یعنی ضمن احترام به این شعر و شعرهایی از این دست باید بپذیریم كه این شعرها پیش از این كه و بیش از این كه شاعرانگی اش را به اثبات برساند و منعكس كند، تهییجی بودنش را نشان می دهد. هر چه كه از نقطه اولیه فاصله می گیریم طبیعی است كه شاعر یا هنرمند از یك فاصله دورتر به واقعه جنگ نگاه می كند و نمای كلی تری از آن به دست می دهد و به جزئیات بیشتر تسلط پیدا می كند و به حواشی آن هم می پردازد و از آن هیجانات و احساسات خاص كه در آن مقطع خاص در آثارش متبلور بود، وقتی فاصله گرفت، طبیعی است كه باید انتظار داشت در آفرینش های بعدی، آثار بهتر و ماندگارتری را خلق كند. البته در همان سالهای جوش و خروش و در همان شرایط بحرانی هم آثار خوب و ماندگاری خلق شده كه قابل انكار نیست. هر چه زمان بگذرد شعرهای جدیدتر با انرژی های بیشتر پیدا می شود. از این گذشته، چهره هایی كه كمتر در این عرصه حضور داشتند و كمتر ارجاعات این وقایع در شعرشان نمایان است، شاعران مطرحی مثل سیدعلی صالحی یا فرشته ساری آثار سالهای اخیرشان نشان می دهد كه دارند به این فضاها نزدیك می شوند. حتی شاعرانی كه به شاعران انقلابی منتسب نبودند، آنها هم حتی با موضوع دفاع مقدس در این دوران شعرهایی دارند. این شاعران در یك مقطع زمانی این ضرورت را احساس كردند و در این زمینه آثاری خلق كردند و به دست چاپ سپردند. شاید خیلی از این آثار، در ادبیات ایران ماندگار نباشند.

سایر محمدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.