جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جای خالی منتقدان در سینما


جای خالی منتقدان در سینما

به بهانه حضور انجمن منتقدان سینما در نمایشگاه مطبوعات

شاید یکی از جالب ترین نکات چهاردهمین نمایشگاه مطبوعات برای علاقه مندان به سینما و هنر هفتم، حضور انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در آن باشد که البته جایگاه و غرفه یی که به آن تعلق گرفت غربت و هویت آن را برای بازدیدکنندگان و بیش از همه خود منتقدان به اثبات مضاعف رسانده است، اینک اما بحث بر سر این انجمن به عنوان یک تشکل و نهاد مدنی و صنفی نیست که این خود بحث مفصلی را می طلبد و مستلزم دغدغه مشترک و تخصصی میان نگارنده و مخاطبان است اما آنچه بیش از ماهیت این انجمن مورد تهدید جدی قرار دارد هویت حرفه یی منتقدان سینما است.

در معرفی این انجمن به نویسندگان و منتقدان و خبرنگاران سینمایی حرفه یی اشاره شده است در حالی که حرفه یی ترین منتقدان ما به لحاظ علمی نیز حرفه و شغل شان نقد فیلم نیست و هرکدام برای تامین معیشت و مدیریت اقتصادی زندگی خویش به کار دیگری اشتغال دارند. همین دغدغه نان موجب شده است نقد سینمایی به یک سرگرمی فانتزی و فعالیتی حاشیه یی بدل شود که نه به بدعتی شدن ادبیات سینمایی کمک می کند و نه در افزایش سواد سینمایی مخاطبان تاثیری می گذارد.

به عبارت دیگر نقد فیلم در کشور ما در مقام یک شغل و حرفه هنری به رسمیت شناخته نمی شود و شاید تنها صنف سینمایی از ۲۹ صنف خانه سینما است که اعضای آن هیچ کدام حرفه اصلی شان این نیست و هرکدام در اداره و وزارتخانه و سازمان دیگری مشغول به کار هستند و از سر ذوق و علاقه به حوزه سینما با یک یا چند نشریه، همکاری می کنند. حق التحریرهایی که بابت نقدنویسی دریافت می کنند آنقدر ناچیز است که دردی از آنها درمان نمی کند، بدیهی است حرفه یی شدن نقد فیلم و ارتقای سطح کیفی آن مستلزم تعریف حقوقی و صنفی از منتقدان است تا سقف معیشت زندگی شان بر ستون نقدهای آنان استوار و ارتزاق نویسندگان سینمایی به واسطه نوشتن تامین شود. همین فوتبال نیم بند حرفه یی در کشور ما زمانی توانست از رشد مطلوب نسبی برخوردار شود که به لحاظ اقتصادی و صنفی، مستقل شد و بازیکنان آنان مجبور نبودند همچون گذشته برای تامین هزینه های زندگی به کاری دیگر مشغول شوند. در واقع میان حرفه یی شدن و حرفه شدن هنر افراد همبستگی معناداری وجود دارد. بدون حرفه شدن یک مهارت نمی توان انتظار داشت به استانداردهای مطلوب در آن حوزه رسید.

نقد فیلم در ایران از دو منظر دچار بحران شده که یکی همین مسائلی بود که در بالا ذکر شد و به عنوان عوامل بیرونی این حرفه می توان از آن نام برد که کم و بیش دامنگیر اکثر مشاغل هنری در کشور ما است و اساساً یکی از ویژگی های جوامع در حال توسعه همین تضاد و کشمکش میان هنر و اقتصاد است و دیگری به عوامل درونی خود سینما در کشور ما برمی گردد . اصلاً مفهوم نقد در ذهن ما دارای بار منفی بوده و مصداق تخریب و تهدید و عقده گشایی است. شاید اگر عنوانی دیگر برای منتقدان وضع می شد آینده بهتری را برای آنان رقم می زد، گاهی واژه ها، قاتل جان مفهوم می شوند و به آن خیانت می کنند. البته این تنها نقد فیلم نیست که با چالش های تاریخی مواجه است. به طور کلی نقد و فرهنگ انتقادی در ادبیات حرفه یی ما محلی از اعراب ندارد به ویژه در وادی هنر که مظهر احساس و زیبایی شناسی است. به عبارتی دیگر نقد هنری از وضعیت پارادوکسیکال بیشتری برخوردار است چرا که در ساحت حس و شهود می خواهد با زبان عقل سخن بگوید.

این البته به این معنی نیست که هنر را با عقل و استدلال کاری نیست ولی بالاخره یکی از وجوه ماهوی آن، حس و ادراک حسی است. خلاصه کلام اینکه به تناسب رشد شاخص های مدرنیته در جامعه، پایه های نقد و نقادی در ساحت های فرهنگی نیز شکل می گیرد و استحکام می یابد. نقد فیلم نیز از این قاعده دور نیست اما هیچ یک از دلایل برای هویت مند کردن منتقدان سینما در وضعیت کنونی، بهانه و مانعی نیست، جامعه سینمایی ما باید بپذیرد که حضور پررنگ و قدرتمند منتقدان در عرصه سینمایی کشور در نهایت به توسعه یافتگی این صنعت جذاب منجر خواهد شد و بیش از آن، مدیران فرهنگی کشور باید به این مساله اهتمام ورزند و نه تنها بسترهای علمی را برای افزایش دانش تخصصی منتقدان فراهم آورند بلکه برای هویت بخشی به جایگاه شغلی این صنف محروم، سرمایه گذاری و برنامه ریزی کنند. مهمترین اقدام رسمی در این زمینه، به رسمیت شناختن حقوقی پایگاه حرفه یی برای منتقدان در چارت ساختاری سینما است.

منتقد سینما باید به عنوان یک شغل تمام تعریف شود و پشتوانه اقتصادی آن به اندازه یی باشد که برای تامین نیازهای معیشتی اش به شغل دومی وابسته نباشد. هر چند طرح این موضوع برای برخی خنده دار به نظر می رسد چرا که اساساً برخی هنر و نقد را علم نمی دانند، در جامعه یی که هر کس به خودش اجازه می دهد درباره هر چیز از سیاست و اقتصاد گرفته تا ورزش و سینما اظهار فضل کند، سره از ناسره قابل تشخیص نیست و کسی هم برای منتقد سینما، تره خرد نمی کند چه برسد به اینکه حق و حقوقی هم برایش قائل شود.هر چه از اهمیت نقد و منتقدان سخن گفته شود و کنفرانس و سمینار برگزار شود، گرهی از مشکل باز نمی شود مگر اینکه تعریف عملیاتی با ردیف و اعتباری مشخص در چارچوب ساختاری شغلی برای منتقدان سینما در نظر گرفت تا ابتدا این حرفه به عنوان یک شغل به رسمیت شناخته شود و پا روی زمین سفت بگذارد تا بعد از این بتواند بدون غم نان، جان در کف سینما و تحلیل و نقد آن بگذارد. در اهداف طرح شده برای انجمن منتقدان نیز تلاش در جهت گسترش زمینه فعالیت حرفه یی و تامین شرایط و امکانات تداوم کار و فعالیت به منظور فراهم کردن امکانات رفاهی، جبران خسارات ناشی از بیکاری، حوادث، بیماری و از کارافتادگی ذکر شده است اما تا زمانی که هویت حرفه یی منتقدان سینما به ثبت حقوقی و اجرایی نرسد همه این اهداف روی کاغذ باقی می ماند. حرفه یی شدن نقد فیلم تنها از طریق حرفه شدن آن ممکن می شود ولاغیر. . .

سیدرضا صائمی