جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سیری در مکتب یوگا


سیری در مکتب یوگا

مکتب یوگا یکی از مکاتب معروف فلسفه هند و حتی می توان گفت فلسفه شرق است که در جهان معاصر بسیار مطرح است و شاید بتوان گفت اسم هیچ یک از مکاتب فکری هندی به اندازه این مکتب در میان افواه مردم جهان جریان ندارد و البته شکی نیست که این اشتهار و اعتبار بیشتر از آنکه مدیون جنبه های فکری و نظری مکتب یوگا باشد وامدار جنبه های عملی و به نوعی ورزشی آن است

مقاله سیری در مکتب یوگا صرفاً به جهت بالا بردن آگاهی خوانندگان است و چاپ آن به منزله تایید و ترویج این مکتب نیست.

مکتب یوگا یکی از مکاتب معروف فلسفه هند و حتی می توان گفت فلسفه شرق است که در جهان معاصر بسیار مطرح است و شاید بتوان گفت اسم هیچ یک از مکاتب فکری هندی به اندازه این مکتب در میان افواه مردم جهان جریان ندارد و البته شکی نیست که این اشتهار و اعتبار بیشتر از آنکه مدیون جنبه های فکری و نظری مکتب یوگا باشد وامدار جنبه های عملی و به نوعی ورزشی آن است. با توجه به اقبالی که در چند سال اخیر به این مکتب در جامعه ما پدید آمده است ضرورت آشنایی اجمالی با مکتب یوگا و ابعاد گوناگون آن احساس می شود نگارنده بر این اساس عنوان پژوهش را «سیری در مکتب یوگا» در نظر گرفته است تا با مطالعه و بررسی منابع گوناگون فارسی و بازتعریف آن به هدف پژوهش نزدیک شده و قدمی هر چند اندک و ناکافی در وصول به این مهم بردارد.

بنیادگذار یا تدوین کننده مکتب یوگا که چند هزار سال قدمت دارد حکیم پاتان جالی است که کتاب یوگاسوتره را تالیف کرده است. این مکتب با فلسفه سانک هیا نزدیکی زیادی دارد و اکثر مبانی معرفت شناسی و متافیزیک آن را غیر از خداناباوری می پذیرد. مواجهه با رنج و نادانی از مباحث عمده آن است. این مکتب ابعاد گوناگون فلسفی، فکری، روانشناختی، اخلاقی، کاربردی و عملی دارد. توجه ویژه این مکتب به انجام تمرین های ذهنی و بدنی یوگا معطوف است که آن را تنها وسیله نیل به یک معرفت ممتاز می داند که پیش شرط لازم برای رسیدن به درجه رهایی و آزادی است. مفهوم رهایی و آزادی در یوگا عیناً همان است که در مکتب سانک هیا وجود دارد و به معنای توقف کامل کلیه کنش های ذهن است.

ذهن دارای پنج سطح کنش است؛

۱) وضعیت پراکندگی و درهم پاشیدگی که ذهن در میان اشیا سرگردان و در رفت و آمد است.

۲) وضعیت بی هوشی و رخوت مانند ذهن هنگام خواب

۳) وضعیت نسبتاً آرام و بی تحرک و فرونشسته ذهن

۴) وضعیت تمرکز ذهن روی برخی موضوعات تفکر (حالت اندیشه و مداقه)

۵) وضعیت بازایستادن از حتی عمل یا کارً فکر کردن (حالت توقف کامل اندیشیدن).

یوگا در سه وضعیت اول ممکن نیست اما دو سطح آخر ذهن، برای یوگا مناسب و ضروری است.

دو نوع یوگا وجود دارد؛

۱) یوگای سام پراج ناتا که به معنای تفکر و تعمق کامل ذهن روی موضوع تفکر و متضمن درکی واضح و کامل از شیء مورد تفکر است.

۲) یوگای اîسام پراج ناتا که کلیه فعالیت ها، تغییر و تبدیل ها و عملیات ذهنی متوقف شده و در نتیجه به غیبت کامل و تمام عیار همه دانش ها، از جمله در خصوص شیء مورد تفکر منتهی می شود.

یوگا هشت گام برای سالک دارد؛

۱) Yamaیا اجتناب و خودداری از صدمه و زیان زدن به زندگی دیگر موجودات زنده، پرهیز از دروغ و نادرستی، دزدی، هرزگی و حرص و آز

۲) niamaیا پرورش اخلاق و عادات نیک مانند تزکیه نفس از صفات بد، توبه و انابه، خواندن وداها، تفکر درباره خدا

۳) asanaیا ایجاد وضعیتی استوار و آسوده در ظاهر بدن و پرورش اندامی نیرومند و مقاوم

۴) pranayamaیا کنترل تنفس و تنظیم عمل دم، بازدم و حبس نفس

۵) Pratyaharیا کنترل حواس. در این مرحله توجه حواس از اشیای مربوط به آنها بازگرفته می شود، چنان که چشم دیدنی ها را نمی بیند، گوش صداها را نمی شنود و شامه بوها را ادراک نمی کند و...

۶) dharanaبا تمرکز دادن ذهن روی یک شیء. عطف توجه کامل می تواند روی یکی از اندام های تن باشد مانند نوک بینی یا روی چیزی بیرونی مانند قرص ماه.

۷) dhyanaیا مراقبه که به معنای تفکر بی وقفه و مستمر در ژرفنای یک شیء است.

۸) Samadhiیا تمرکز کامل و تام که وضعیت و مرتبتی است که در آن، شعور و آگاهی اندیشه ورز و متفکر انسان، در شیء مورد تفکر محو و مستحیل و مستغرق می شود، به نحوی که از خود بی خبر و بیخود می شود. در این مرحله تفاوت میان دل و شیء ناپدید و ذهن در عین گم می شود. با توجه به مشابهت های فراوان یوگا با سانک هیا و اختلاف شان در مساله خداوند، به یوگا، سانک هیای خداباور گفته می شود. مکتب یوگا معتقد است والاترین و برترین موضوع تفکر برای نیل به مشاهده و تجلی نفس، خداست. خدا وجود کامل، لازم و سرمدی، قاهر و چیره بر هر چیز و از هر نقص و کاستی برکنار است. در فلسفه یوگا وجود خدا چنین اثبات می شود؛ هر چه ذومراتب باشد باید دارای حد اعلا هم باشد. از آنجا که علم و معرفت هم ذومرتبت و متدرج است پس باید حد اعلایی داشته و چیزی به نام علم محض و معرفت تام وجود داشته باشد. آن کس که دارای این علم و معرفت و دانایی مطلق است، خداست. تکوین و تکامل جهان از هم بسته شدن پوروشا و پراکرتی آغاز می شود و با گسسته شدن این دو از هم جهان از هم می پاشد. لیکن نه این هم بستگی و نه آن گسستگی میان پراکرتی و پوروشا به طور طبیعی و خود به خود روی می دهد. پس باید وجودی متعالی باشد که بتواند این دو رابطه (پیوستگی و گسستگی) میان پراکرتی و پوروشا را طبق شایستگی و استحقاق اخلاقی روح های فردی ایجاد کند.

● تاریخچه یوگا

یوگا یکی از مکاتب فلسفی عرفانی رایج در هند است که مبتنی بر آداب خویشتنداری، ورزش بدنی و ذهنی است. هر یک از مکاتب بنا به روش خود تزکیه نفس و اصول اخلاقی را به پیروان خود تعلیم می دهند.

یوگا تاریخچه یی چندین هزارساله دارد (بین دو تا پنج هزار سال قبل از میلاد را آغاز یوگا می دانند). با آنکه کلمه یوگا برای نخستین بار در نوشته های آریایی ها آمده است ولی تاریخ شناسان عقیده دارند یوگا پیش از آریایی ها در هند وجود داشته است.

استادان یوگا بر این عقیده اند که یوگا از مکتب شمنیسم باستان منشأ گرفته است. هدف اولیه شمنیسم که از مکاتب هند باستان است، شفا دادن مردم و در عین حال سوق دادن آنها به مذهب بود. اولین شواهد یوگا از اشکال حک شده بر سنگ در کوه های هندوستان به دست آمده است. سپس نوشته هایی در مورد یوگا در سنگ نوشته های «ساراواتی» که بزرگ ترین تمدن شناخته شده هند در سه هزار سال قبل از میلاد مسیح است، یافت شد که به یک قدرت بزرگ اشاره داشت و راه رسیدن به این قدرت بزرگ یوگا بود. هنوز به خوبی روشن نشده است که فنون و آداب یوگا اولین بار به وسیله چه کسانی تدوین و به کار برده شده، ولی تاریخ پیدایش یوگا را کهن تر از زمان تدوین کتاب «یوگا سوترا» می دانند تا آنجا که در اساطیر و افسانه ها این تعلیمات را به خدایان هندی (مظاهر احدیت) نسبت می دهند، اما اتفاق رای محققان بر این است که تقریباً چهار قرن قبل از میلاد، حکیم، دانشمند و فیزیکدان و فیلسوف هندی پاتان جالی مبانی آیین یوگا و مراحل هشت گانه یوگا را که اساس یوگای امروز است در رساله خود به نام یوگا سوترا تدوین کرده است.

● واژه شناسی یوگا

شایگان در کتاب ارزشمند خود می گوید؛ «یوگا» یا به عبارت فارسی «جوگ» بیشتر شامل فنون و آداب مربوط به نجات و رستگاری است تا یک آیین فلسفی. از این رو یوگا را نه می توان یک مکتب نظری صرف به حساب آورد و نه کیش دینی و مذهبی قومی خاص، بلکه یوگا طریق آزاد و رویه یی صادقانه برای وصول به معرفت و راهی عملی برای تحقق بخشیدن به شناخت خویشتن و آگاهی به اسرار نفس آدمی است. (شایگان، ۱۳۶۲؛۶۲۵)

اصطلاح یوگا تعریفی از یک گروه محدودی از تمرینات یا حالت معینی نیست، بلکه بیشتر اشاره به مجموعه یی از فنون، از ساده تا بسیار پیشرفته و احوال باطنی مختلف و در واقع یک سیر و سلوک کامل دارد.

روشن بینان و دانایان بسیاری، به ویژه در هند، در پس سال ها تزکیه نفس و مراقبه های ژرف، حالاتی متفاوت از آگاهی را کشف و تجربه کردند. مجموعه این حالات و فنون و تعالیمی که برای درک و وصول به این احوال توسط آن مردان خردمند طراحی و دریافت شد «یوگا» خوانده می شود توجه ویژه این مکتب به انجام تمرین های یوگا معطوف است که آن را یگانه وسیله نیل به یک معرفت ممتاز می داند که پیش شرط لازم و نهادین برای رسیدن به مرتبت رهایی و آزادی شبیه مکتب سانک هیا است. یوگا در این مکتب به معنای توقف کامل کلیه کنش های ذهن است. البته در تعاریف و توضیحات مشروحی که درباره یوگا در متون گوناگون آمده تفاوت هایی وجود دارد و این در حالی است که متون کهن و مختلف یوگا، تعاریف متنوع یکدیگر را تایید کرده اند.

ولی در واقع هیچ تعریف مشترکی پیرامون این تجربه عمیق ارائه نشده است. ظاهراً در اکثر موارد، زاویه دید استادانی که یوگا را تعریف کرده اند با یکدیگر متفاوت بوده است. یوگا از طرفی به معنای «کنترل کردن» آمده است که در این صورت می توان یوگا را علم کنترل امواج فکر و علم مهار قوای تن و ذهن به منظور تسلطی همه جانبه بر توان بالقوه خود دانست. در این صورت بر «روش» این دانش که همانا کنترل قوای تن و فکر است، تاکید می شود چراکه یوگا شناختی مستقیم و بی واسطه از ژرفای هستی خویش و هماهنگی با قوانین طبیعت است و این معرفت شهودی در پی سلوکی پیگیر و عشقی صادقانه حاصل می شود و در پی این سلوک، فرد تسلطی همه جانبه بر قوای تن، احساسات و افکار خود پیدا می کند و در نهایت می تواند خود را از حیطه تغییرات احساسی و نگرانی های فکری فراتر برده و در عمق قلب خود قرار یابد؛ جایی که تلاطمات فکری و محیط خارجی قادر نیست تاثیری بر آن داشته باشد.

با توجه به چنین درکی، یوگا در کتاب شاندیلیوپانیشاد این گونه تعریف شده است؛ «یوگا عبارت از کنترل امواج ذهنی است.» از طرف دیگر می توان یوگا را به معنای نظاره کردن و دیدن در نظر گرفت که در نتیجه یوگا علم نظاره خود و خودشناسی است. به این ترتیب غایت این دانش آشکار می شود یعنی واقع شدن در طبیعت اصیل خویش و شکافتن تمامی حجاب های نفسانی. بر همین اساس در بهگود گیتا اوج یوگا، رویت ذات درونی از طریق ذهن پاک و خالص شده توصیف شده است.

یوگا را به معنی «وصل و یکی شدن» نیز ترجمه کرده اند که در آن صورت غرض از انجام تمرینات یوگا آشکار و هویدا می شود. یوگا در این معنا، عبارت است از عملکرد هماهنگ قوای فردی و اتحاد قوای ذهنی با قوای حیاتی تن و حواس که منجر به تلخیص انرژی، توسعه آگاهی و در نهایت اتحاد با آگاهی متعال خواهد شد. بنابر این تصور، در رودرایا مالاتانترا گفته شده؛ «یک یوگی، فقط در اتحاد با آگاهی متعال، به تجربه یوگا نائل می شود.» به این ترتیب هر کدام از معانی واژه یوگا قسمتی از این معرفت عمیق باطنی را آشکار می سازد و اختلاف ذاتی در میان آنها دیده نمی شود.

نویسندگان کتاب «معرفی مکتب های فلسفی هند» معتقدند؛ فلسفه یوگا ارمغان گرانبهای پاتان جالی حکیم بزرگ هندی است به همه کسانی که در جست وجوی تحقق و تجلی معنویت اند. این فلسفه کمکی است بزرگ به کسانی که خواستار شکوفا کردن و نمایان ساختن وجود روح، به عنوان حقیقتی مستقل و منزه از همه محدودیت ها و قیدهای جسمانی، حسی و ذهنی هستند. این مکتب را به نام منظومه یی که پاتان جالی نوشت، یعنی یوگا- سوترایوگا نام داده اند. (چاترجی داتا، ۵۴۵؛۱۳۸۴)

این عمده مطالبی بود که در منابع مختلف در خصوص معنی اصطلاحی یوگا ارائه شده بود اما در مورد واژه «یوگا» و معنای لغوی آن اختلافاتی دیده می شود. عده یی آن را به معانی «اتحاد و وصال»، «رویت و نظاره» و «کنترل و به زیر یوغ آوردن» به کار برده اند که بعضی از آنها را در بالا ذکر کردیم.

مسیح عقیلی خراسانی