جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

«خاتمیت نبوی» در شعر فارسی


«خاتمیت نبوی» در شعر فارسی

اظهارمودت و محبت نسبت به ساحت مقدس پیامبر اعظم ص درنزد تمامی مسلمانان عموماً ایرانیان امری واضح و مبرهن است ولهذا این عشق و ارادت به آستان رفیع نبوی و علاقه مندی عشاق به ستایش معشوقی هم چون پیامبر اعظم ص باعث گردیده است که بخش زندگی شگفت انگیز و شخصیت شگرف و جریانات وحوادث مرتبط با ایشان از چشم ژرف اندیش و دقیق المنظر شاعران فارسی زبان دور نیفتاده باشد و کلک آنان درتوصیف این شخصیت عزیز دوانده نشده باشد

اظهارمودت و محبت نسبت به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) درنزد تمامی مسلمانان عموماً ایرانیان امری واضح و مبرهن است ولهذا این عشق و ارادت به آستان رفیع نبوی و علاقه مندی عشاق به ستایش معشوقی هم چون پیامبر اعظم (ص) باعث گردیده است که بخش زندگی شگفت انگیز و شخصیت شگرف و جریانات وحوادث مرتبط با ایشان از چشم ژرف اندیش و دقیق المنظر شاعران فارسی زبان دور نیفتاده باشد و کلک آنان درتوصیف این شخصیت عزیز دوانده نشده باشد.

از موضوعات مهم و ارجمندی که مورد عنایت شاعران فارسی زبان قرارگرفته است موضوع «خاتمیت نبوی» است. با تورق و مطالعه دیوان های شاعران فارسی گوی به این موضوع می رسیم که مسأله خاتمیت در ادب فارسی جایگاه ویژه و منحصر به فرد دارد.

تمامی پیامبران پیشین به حکم این که ممهد و مقدمه ظهور دین کامل و خاتم الهی که همان اسلام عزیز است، موظف بودند که مقدمه را برای چنین دین وپیامبری فراهم و به پیروان خویش نوید ظهور چنین دین وپیامبری را در دوره ختمیه اعلام و ظهور اسلام و جاودانگی آن و پایان یافتن دفتر نبوت و خاتمیت پیامبر اعظم را اعلام و نسخ شریعت های پیشین را اعلام نمایند.

یتیمی که ناکرده قرآن درست

کتب خانه چند ملت بشست

سعدی

شاهی که چو برافراشت لوای پیغمبری

بگسسته شد زخیمه پیغمبران طناب

ادیب فراهانی

در این مقاله برآنیم تا جایگاه خاتمیت پیامبر را در اشعار شعرا بررسی کنیم. جامی، بزرگ ترین شاعر و عارف عهد تیموری موضوع خاتمیت را در قالب ابیات زیر بیان می نماید:

یا خاتم النبیین یا سید الرسل

نعت تو فتح نامه ملک مؤبد است

سلام علیک ای نبی مکرم

مکرم تر از آدم و نسل آدم

سلام علیک ای زآغاز فطرت

به صورت مؤخر به معنی مقدم

سلام علیک ای به ملک رسالت

تو را خاتم المرسلین نقش خاتم

زهی از دو رخ، شاه دنیا و دین

به مهر کتف خاتم المرسلین

چراغ دین ابوالقاسم محمد

رسول خاتم و یاسین و احمد

کافی الوری، هادی السبیل، ختم اولواالعزم از رسل

مشکل گشای جزو و کل فرمان روای انس و جان

آن یکی برتر زجمله در علو مرتبه

چون پیمبر با حق او مهبط وحی خدا

حرز امان چیست نعت نام محمد

صلی علی سید الانام محمد

مسیح از مقدم او مژده گویی

کلیم از مشعل او شعله جویی

که بیت آخر اشاره به آیه «۶» سوره صف که در آن مژده دادن حضرت مسیح به بعثت و برانگیختگی پیامبر مورد توجه قرار گرفته است، دارد.

«سعدی شیرازی» در دیباچه بوستان و با عنوان «فی نعت سید المرسلین» و هم چنین در بخش های دیگر آثار منظوم و منثور خویش موضوع خاتمیت نبوی را مورد عنایت قرار داده است.

امام رسل، پیشوای سبیل

امین خدا، مهبط جبرئیل

امید رحمت است آری خصوص آن را که در خاطر

ثنای سید مرسل نبی محترم گردد

چندین هزار سکه ی پیغمبری زده

اول به نام آدم و آخر به نام مصطفی

آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی

آمده مجموع در ظلال محمد

که بیت آخر تلمیحی به حدیث شریفه «ما من نبی من ولد آدم الی محمد صلوات الله علیهم الا و هم تحت لواء محمد(ص)» دارد.

فریدالدین عطار نیشابوری شاعر بلندآوازه و عارف نامدار ایرانی در قرن ششم و آغاز قرن هفتم است که کلامی گیرا و آتش بار و همراه با حقایق عرفانی اش که گاه در قالب حکایات و تمثیلات ریخته شده است از او چهره ای ممتاز و برجسته در ساحت ادب فارسی ساخته است، موضوع خاتمیت را کرارا و در قالب الفاظ و ابیات گوناگون مورد توجه قرار داده است.

چو نورش را ودیعت داشت عالم

بیامد تا به عبدالله ز آدم

گذر کرد او ز چندینی پیامبر

ز جمله چون گهر افتاد بر سر

زهر منزل که سوی آن دگر شد

اگرچه پخته بود او پخته تر شد

چو آخر کارها پردخته آمد

اگرچه دیر آمد پخته آمد

به آخر چون به دعوت پیشرو گشت

شریعت نو شد و اسلام نو گشت

بلی از انبیا او بود مقصود

چو او آمد نبوت گشت مسدود

آن محمد ختم و خیرالمرسلین

آن محمد نور رب العالمین

مهترین و بهترین انبیا

رهنمای اصفیا و اولیا

جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف نظامی گنجوی، از شعرای بزرگ و مقتدای بسیاری از گویندگان بزرگ بعد از خود است که سرآغاز خمسه عظیم و ارزش مند خویش را با نعت و تحمید پیامبر اکرم آغاز نموده است. موضوع خاتمیت نبوی از دید این شاعر دین دار و مومن که در اشعارش الفاظ و کلمات مناسب و ترکیبات بدیع و معانی دقیق همراه با اصطلاحات و اصول و مبانی حکمی و عرفانی و علوم عقلی به وفور یافت می شود، غایب نبوده و به این موضوع توجه ویژه ای نموده است.

کنت نبیا چو علم پیش برد

ختم نبوت به محمد سپرد

مه که نگین دان زبرجد شده است

خاتم او مهر محمد شده است

ای گویا به زبان فصیح

از الف آدم و میم مسیح

همچو الف راست به عهد و وفا

اول و آخر شده بر انبیاء

شمسه نه مسند هفت اختران

ختم رسل، خاتم پیغمبران

احمدمرسل که خرد خاک اوست

هردوجهان بسته فتراک اوست

اول بیت ارچه به نام تو بست

نام تو چون قافیه آخر نشست

مهر شد این نامه به عنوان تو

ختم شد این خطبه به دوران تو

اساس شرع او ختم جهان است

شریعت ها بدو منسوخ از آن است

ای ختم پیمبران مرسل

حلوای پسین و ملح اول

نقطه خط اولین پرگار

خاتم آخر، آفرینش کار

و آخرین دورکاسمان راند

خطبه خاتمت هم او خواند

سرآمدترین همه سروران

گزیده تر جمله پیغمبران

نام او فلک ز راه رصد

گشته من بعدی اسمه احمد

جلال الدین محمدبلخی، عارف بزرگ و شاعر توانای ایرانی است که مثنوی معنوی ارزشمندش، دریای عظیم و معارف الهی و عرفانی است. او به موضوع خاتمیت نبوی با ابیات زیر اشاره نموده است.

بهر این خاتم شده است او که به جود

مثل او نی بود و نی خواهندبود

درگشاد ختم ها تو خاتمی

درجهان روح بخشان حاتمی

هست اشارات محمدالمراد

کل گشاد اندرگشاد اندرگشاد

امیرخسروبن امیر سیف الدین دهلوی از عرفا و شاعران فارسی زبان هندوستان است که در غزل پیرو شیخ شیراز و درقصیده مقتدای سنایی غزنوی و خاقانی و در مثنوی مقتفی نظامی است که در دیوان اشعارش به موضوع خاتمیت اشاره نموده است.

ای رسالت را علم افراخته

دست تو تیغ شریعت آخته

میم احمد را گزیده بعد از آن

خاتم مهر نبوت ساخته

میم که در احمد است چون به خرد بنگری

هست به نقش احد خاتم پیغمبری

خواجوی کرمانی، شاعر و عارف نام دار ایرانی در قرن هفتم در قصیده ای در دیوان اشعارش با عنوان «فی نعت رسول الثقلین و نبی الخافتین» خاتمیت پیامبر را متذکر و در ابیات مبحث خاتمیت را مورد عنایت قرار داده است.

بشنو ز مرغ از شاخ گل، کای پیشوایان سبل

صلوا علی ختم الرسول اعنی النبی المصطفی

تاج ده پیمبران، باج ستان قیصران

کارگشای مرسلین، راهنمای انبیا

سیداولین رسل، مرسل آخرین زمان

صاحب هفتمین قران، خواجه هشتمین سرا

جمال الدین سلمان علاءالدین محمدساوجی از بزرگترین قصیده سرایان و غزل گویان شیرین بیان قرن هشتم هجری است که بعضی غزل های او با غزل های خواجه شیراز مشتبه گردیده است. او به خاندان نبوی و شخصیت شخیص پیامبراعظم(ص) عنایت و ارادت ویژه ای داشته است. کثرت اشعار ایشان در مدح و ستایش و ذکر مناقب، پیامبراعظم موید این موضوع است. اشاره او به موضوع خاتمیت در این مقال موردنظر ماست که در ابیات زیر به آن اشاره می شود.

او خاتم انبیاء است، ز آن سنگ

برسینه ببست همچو خاتم

از عیسی مریمی مؤخر

بر عالم و آدمی مقدم

سنایی غزنوی شاعر شیعی مذهب و عارف مشرب نامدار در اواسط قرن پنجم هجری است که در ابیات او مسائل حکمی و عرفانی و اشارات مختلف به احادیث، آیات قرآنی و کلمات سبحانی و قصص و تمثیلات و استدلالات عقلی مشحون و آکنده است. او در دیوان اشعارش قصاید مطولی درمدح و منقبت رسول مهربانی سروده و در اثنای آن به موضوع خاتمیت پیامبر اشاره و توجه ویژه دارد.

مهتر اولاد آدم خواجه هردوجهان

آن که یزدانش امامت دارد بر کل امم

میان اولیا صدری و بدری

میان انبیا مهری و خاتم

همتش «الرفیق الاعلی» جوی

عزتش «لانبی بعدی» گوی

در رسالت تمام بود تمام

در کرامت امام بود امام

به جهت پرهیز از اطاله کلام به پاره ای از ابیات شاعران فارسی زبان که صراحتا به موضوع خاتمیت پیامبر مرتبط است اشاره می شود.

انبیا را پادشاه و سرور اوست

اولیا را مقتدی و رهبر اوست

نام حیدر بد چو نقش خاتمش

خواند یزدان در نبوت خاتمش

صفی علی شاه

چراغ دین ابوالقاسم محمد(ص)

رسول خاتم و یاسین و احمد

فخرالدین اسعدگرگانی

ای انبیا به سایه تو کرده التجا

آن کیست کش به سایه جاه تو کار نیست

هرچه انبیا همه پیش از تو آمدند

چون پس روان همه کردند به تو اقتدا

کمال الدین اسماعیل اصفهانی

پادشاه مدنی، شاهسوار مکی

راسخ دین مبین، ناسخ ادیان و ملل

مشتاق اصفهانی

زهی نور تو بزم افروز عالم

وجودت زبده اولاد آدم

شخص او دستخوش پنجه تقدیر به طوع

این چنین است، بلی کامده نامش خاتم

سرور هاشمی و شاه قریش کآمد

زیرحکمش همه آفاق، عرب تا به عجم

وصال شیرازی

علی خوشه چرخ آرانی