وسایل اضافی را به راحتی دور بیاندازید

بسیاری از مردم بالاخص خانمها دور ریختن وسایل باریشان مشکل است و به سختی می توانند از وسایل قدیمی دست بکشند, که البته این خود باعث آزار و رنششان هم می شود

بسیاری از مردم بالاخص خانمها دور ریختن وسایل باریشان مشکل است و به سختی می توانند از وسایل قدیمی دست بکشند، که البته این خود باعث آزار و رنششان هم می شود. و دائم در این تردید هستند که شاید روزی به کارشان بیاید.

آیا تاکنون از خود پرسیده‌اید که چرا گرفتار چنین تردیدهایی می‌شویم؟ واضح است، زیرا «معیارهای» دقیق و مشخصی برای تعیین ارزش وسایل خود نداریم. حداقل تا به حال که چنین بوده است. در چنین شرایطی برای اینکه راحت‌تر بتوانید وسایل به درد نخور خود را دور بیاندازید،‌ بهتر است به چند سوال دشوار پاسخ دهید:

ـ آخرین باری که از این وسیله استفاده کردم چه زمانی بوده است؟

اگر طی دوازده ماه گذشته به این وسیله دست نزده‌اید، احتمال اینکه در دوازده ماه آینده نیز به آن دست نزنید، وجود دارد. لباس‌ها، وسایل ورزشی و کارت پستال‌های قدیمی ظاهرا پردردسرترین وسایلی هستند که ما را دچار تردید و دودلی می‌کنند. البته گاهی بعضی از وسایل برای ما یادآور خاطرات خوش گذشته هستند؛ مسلما در چنین مواردی باید آنها را به عنوان یادگار روزهای شیرین زندگی حفظ کرد. اگر فکر می‌کنید که برخی وسایل را می‌خواهید برای نشان دادن به نوه‌های خود نگهدارید، بهتر است یک صندوق یا جعبه در دار تهیه کنید و آنها را درون این جعبه بگذارید. فقط مراقب باشید انباری خود را با خرت و پرت و وسایل به دردنخور پر نکنید تا رفت و آمد برایتان آسان شود.

ـ آیا باز هم از این وسیله استفاده خواهم کرد؟ سعی کنید به این سوال صادقانه پاسخ دهید و نسبت به آن واقع‌بین باشید!

ـ یک تشت مسی چه نقش حیاتی می‌تواند در ادامه زندگی شما داشته باشد؟ اگر نتوانید برای نگهداری آن تشت مسی (با وجودی که اخیرا یک ماشین لباسشویی آخرین سیستم خریده‌اید) دلیل موجه و منطقی پیدا کنید، شاید ارزش نگهداشتن نداشته باشد. البته اگر فکر می‌کنید می‌توانید از آن به عنوان یک شیء قدیمی استفاده دکوراتیو کنید بهتر است تحت هر شرایطی آنها را حفظ کنید. در پاسخ به سوال «آیا باز هم از آن استفاده خواهم کرد؟» پنج سوال فرعی دیگر نیز مطرح می‌شود که برای تعیین تکلیف خود و رهایی از شک و تردید، ملزم به پاسخ دادن به آنها نیز هستید. سعی کنید به آنها نیز پاسخ‌های منطقی و موجه بدهید:

۱) چرا به این وسیله نیاز پیدا می‌کنم؟ صرف این پاسخ که شاید روزی به دردم بخورد، چندان قانع‌کننده نیست که این همه خرت و پرت را تلنبار کنید.

۲) چه جایی به آن نیاز پیدا می‌کنم؟ اگر وسیله مورد نظر برای آب و هوا و شرایط زندگی در مناطق شمالی کشور مناسب است و شما در جنوب کشور زندگی می‌کنید، بهتر است هرچه سریع‌تر آن را از زندگی خود خارج کنید. اگر وسیله موردنظر مناسب یک محیط کاری خاص است و در حال حاضر شما برای خودتان و شخصی کار می‌کنید، هیچ دلیلی برای نگهداری آن وجود ندارد.

۳) برای انجام چه کاری به آن نیاز پیدا می‌کنم؟ وسیله مورد نظر در چه موقعیتی به کارتان می‌آید؟ آیا هنوز هم درگیر انجام آن کار هستید؟ به طور مثال اگر بازی اسکیت را کنار گذاشته‌اید، کفش‌های مخصوص اسکیت در خانه شما، وسیله اضافی است.

۴) چه زمانی به آن نیاز پیدا می‌کنم؟ درست است، شاید «روزی» به‌آن وسیله نیاز پیدا کنید اما آن روز کی می‌رسد؟ سه ماه دیگر یا سه سال دیگر؟ آیا ارزش آن را دارد که سال‌ها بماند و خاک بخورد؟

۵) اگر بخواهم آن را دور بیاندازم باید پاسخگوی چه کسی باشم؟ بعضی‌ها همه چیز را از باارزش‌ترین تا بی‌ارزشترین وسایل نگهداری می‌کنند، زیرا نگران هستند که مبادا یک روز درباره آنها مورد بازخواست قرار گیرند.

ـ اگر این وسیله را دور بیاندازم، آیا می‌توان چیزی دیگری را جایگزین آن کرد؟ فرض کنیم وسیله‌ای را دور می‌اندازید و شش ماه بعد متوجه می‌شوید که به آن نیاز دارید. قدیمی‌ترها همیشه می‌گویند در بیرون ریختن وسایل اضافی تأمل کنید، شاید بعدها پشیمان شوید. در چنین مواردی از خود بپرسید که چه وسیله دیگری را می‌توانم جایگزین آن کنم. مسلماً در مورد اشیای گران‌قیمت یا وسایل نادر و کمیاب نباید عجله کنید و قبل از دور انداختن، به آن فکر کنید و با دلیل موجه چنین کاری را انجام دهید. همیشه ارزش وسایل خود را با منافع و استفاده‌ای که از آن دارید، مقایسه کنید. به طور مثال یک لباس فاخر و گرانقیمت، اگر پوشیده نشود فایده‌ای ندارد.

ـ در صورت بیرون انداختن آن وسیله، بدترین پیشامد ممکن چه خواهد بود؟ بعضی‌ها وسایل اضافی خود را از زندگی جدا نمی‌کنند زیرا نگران پیامدهای آن هستند. چنین نگرانی و ترسی ناشی از ناآگاهی و عدم اطمینان به آینده است. اما بهتر است اجازه دهید تمامی آن تشویش‌ها و نگرانی‌ها به طور طبیعی بروز کنند و حتی بدترین پیشامد احتمالی را نیز تصور کنید.

در بیشتر موارد، بدترین وضعیت، آنقدرها هم بد نیست. به طور مثال آیا دنیا به آخر می‌رسد اگر آن کلاسور کهنه دوره دانشگاه را دور بیاندازید؟ مطمئناً نه، چنین حسی گاهی به شما کمک می‌کند تا ترس‌ها و تردیدهای خود را دور بریزید و زندگی را با آرامش بیشتری بگذرانید.