جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاه به زنان غیر مسلمان


نگاه به زنان غیر مسلمان

آیا تفاوتی كه در نگاه به زن مسلمان با زن غیر مسلمان وجود دارد, نمایانگر نوعی تبعیض در باره مسلمانان نیست اگر چشم پوشی نوعی حرمت نهادن است چرا این احترام در باره غیر مسلمانان رعایت نمی شود

بسیاری از فقیهان شیعه, در باره حرمت نگاه به زنان,تفصیلی را مطرح كرده اند, این تفصیل و تفاوت مربوط به ((عقیده دینی)) است. آنان ممنوع بودن نگاه را به زنان مسلمان اختصاص داده و نگاه به زنان غیر مسلمان را جایز دانسته اند. شیخ طوسی(۱), شیخ مفید(۲), محقق حلی(۳), و علامه حلی(۴), كه از نامآورترین فقهای شیعه هستند, این تفاوت را پذیرفته اند و برخی از فقها مانند ابن ادریس(۵) از سابقین و فاضل هندی(۶) از متإخرین, با آن مخالفت كرده اند.(۷)

مدرك اصلی این حكم, روایتی(۸) از امام صادق(ع) است كه به نقل از رسول خدا(ص) فرمود:

((زنان اهل ذمه برای نگاه كردن به موها و دستهایشان احترامی ندارند.))(۹)

این روایت هر چند در باره زنان اهل ذمه است ـ زنانی كه اهل كتاب بوده و با قرارداد ذمه در كشور اسلامی زندگی می كنند ـ ولی وقتی احترام این گونه زنان الغإ شده باشد, قهرا دیگر كفار كه نه اهل كتاب هستند و نه قرارداد ذمه با مسلمانان دارند نیز از این احترام محروم خواهند بود.

مفاد این روایت آن است كه نوع خاصی از ((احترام)) در باره زنان غیر مسلمان مطرح نیست, همچنین یك ((قاعده كلی تر)) نیز از آن استفاده می شود كه حرمت نگاه ریشه در ((حرمت زن مسلمان)) دارد و به عنوان یك ((احترام و ادب ویژه)) نسبت به او تلقی می شود. شخصیت زن مسلمان اقتضإ می كند كه ((حریم خاصی)) برای او وجود داشته باشد. چشم پوشیدن از او, نمادی از این احترام است.

●بررسی یك سوال

آیا تفاوتی كه در نگاه به زن مسلمان با زن غیر مسلمان وجود دارد, نمایانگر نوعی تبعیض در باره مسلمانان نیست؟

اگر ((چشم پوشی)) نوعی ((حرمت نهادن)) است چرا این احترام در باره غیر مسلمانان رعایت نمی شود؟

می دانیم كه زنان و مردان غیر مسلمان كه حاكمیت دولت اسلامی را می پذیرند, از امنیت كامل نسبت به جان, مال و حیثیت و آبروی خود برخوردارند. امیرالمومنین(ع) در دستورالعملی به یكی از فرمانروایان خود تإكید می كند كه مبادا با ((مشركان)) سرزمین خود, بدرفتاری كرده, آنها را از خود برانی و در حق آنها به خشونت رفتار كنی, چرا كه آنان عهد و پیمان با ما دارند.(۱۰)

حرمت شهروند غیر مسلمان برای امیرالمومنین در حدی است كه تعرض به یك ((زن غیر مسلمان)) در كشور اسلامی, از سوی غارتگران معاویه, چنان حضرت را اندوهگین ساخت كه فرمود: اگر در این ماجرا مسلمانی در اثر غصه جان دهد, نه تنها قابل ملامت نیست, بلكه از نظر من سزاوار است.(۱۱) این گونه نصوص نشان می دهد كه آبروی غیر مسلمانان نیز مانند جان و مالشان, كاملا در حمایت دولت اسلامی قرار دارد و هتك حرمت آنها در جامعه اسلامی غیر قابل قبول است. بر این اساس باید تإمل كرد كه چرا در موضوع نگاه, ((عدم حرمت)) آنها اعلام شده است؟ البته اگر ((جواز)) نگاه كردن به آنها, صرفا یك ((حكم تكلیفی)) بود, جای طرح این سوال نبود, زیرا آنان نظر به بیگانه ـ از هم كیشان خود یا دیگران ـ را جایز می شمارند, ولی وقتی كه این ((جواز)) به ((عدم احترام)) آنها مستند می شود, مسإله قابل بررسی است.

در فقه, در این باره بر نكته مهمی انگشت نهاده شده است, و دو گونه ((سلب احترام)) از یكدیگر تفكیك گردیده است: احترامی كه توسط ((قانون)), ((ابتدإ)) از كسی سلب می شود, و احترامی كه توسط خود ((شخص)), در اثر عدم اعتنا به حرمتها, سلب می شود.

نوع اول سلب احترام كه از آن به ((بی احترامی ذاتی شخص)) تعبیر می شود, نیاز به توجیه منطقی دارد, ولی نوع دوم كه شخص خود نوعی احترام را نمی پذیرد و با اراده خود آن را رها می سازد و عملا اعلام می كند كه چنین احترامی را نمی خواهد, از فلسفه روشنی برخوردار است و كاملا قابل قبول است. مثلا كسی كه ((علنا)) مرتكب فسق می شود, اعتنایی به ((آبروی)) خود ندارد, از این رو, دیگران نیز موظف به ((حفظ حرمت)) او نمی باشند و غیبت او جایز است:

((اذا جاهر الفاسق بفسقه, فلا حرمه له و لا غیبه)).(۱۲)

در باره جواز نگاه به زنان غیر مسلمان نیز باید توجه داشت كه آنان در زمینه ((پوشش و نگاه)) محدودیتهایی كه در ((شریعت اسلام)) وجود دارد, قبول ندارند و قهرا خود را بدان ملتزم نمی دانند, همچنین آنها رعایت این قیود و ضوابط را ((احترام)) تلقی نمی كنند, از این رو جواز نظر به ایشان, ریشه در سلب احترام توسط خود آنان دارد و نشان دهنده ((تبعیض قانونی)) نیست. بر این اساس برای آنها نیز این امكان وجود دارد كه با رعایت پوشش مناسب و كامل, پایبندی خویش را برای حفظ این حرمت,نشان دهند و در این صورت البته نگاه به آنها مجاز نخواهد بود.

برخی محققان در این باره چنین نظر داده اند:

((چون جامعه اهل ذمه به دستور حجاب عمل نمی كنند, می توان به آنها نگاه كرد, البته اگر وضعیت جامعه اهل ذمه تغییر كند و نوعا به دستور حجاب عمل كنند, حكم جواز نظر برداشته می شود.))

البته این نكته قابل بررسی است كه آیا ((ملاك)) تغییر وضع پوشش ((اغلب)) زنان اهل ذمه است و یا هر فردی از آنان كه پوشش كافی داشته باشد, چون ((حرمت خود)) را حفظ كرده است, نباید مورد نگاه قرار گیرد؟در عبارت فوق, ((جامعه اهل ذمه)) به صورت غالب و اكثریت, ملاك قرار گرفته است كه پذیرفتن آن بنا به دلایلی دشوار است,(۱۳) ولی ایشان در جای دیگر فرموده اند:

((اگر یك ذمیه اهل حجاب باشد و به آن عادت پیدا كرده باشد, نمی توان گفت كه احترام ندارد و نظر به او جایز است.))

به هر حال شاهد آنكه اسلام, با اجازه نگاه كردن به زنان غیر مسلمان, به سلب احترام ذاتی آنها نظر نداشته است(۱۴) آن است كه در برخی روایات علت جواز نگاه به آنها این گونه بیان شده است: زیرا وقتی نهی شوند, پرهیز نمی كنند:

((لانهم اذا نهوا لاینتهون)).(۱۵)

در این تعلیل, به یك علت عرضی, استناد شده است: یعنی بی اعتنایی آنها نسبت به حكم حجاب و پوشش.

●سه تحلیل دیگر

در باره جواز نظر به زنان غیر مسلمان, سه تحلیل دیگر نیز مطرح است:

▪تحلیل اول: نفی احترام ذاتی

بر مبنای این تحلیل, با توجه به ((لا حرمه)) كه پیامبر اكرم(ص) فرموده است, زنان غیر مسلمان در مسإله نگاه, از احترام ذاتی برخوردار نیستند, از این رو حتی اگر مقید به حجاب كامل هم باشند, باز هم نگاه كردن به آنها جایز است, زیرا شرع برای آنها در این زمینه احترامی قائل نشده است.

قبول این تحلیل از چند جهت دشوار است:

اول آنكه چگونه می توان باور داشت كه فردی در رفتار خود موازین قانونی را رعایت می كند, و ((مسلوب الحرمه)) می شود؟ با توجه به مناسبات حكم و موضوع, این روایت نمی تواند فراتر از سلب احترام از طرف خود شخص, چیزی را اثبات كند. به تعبیر دیگر سلب احترام در نگاه حتی با تقید به حجاب, نیازمند دلیل تعبدی است, و از این روایت, چنین تعبدی استفاده نمی شود.

دوم آنكه چنین برداشتی از روایت, با روایت دیگری كه منشإ جواز نظر را بی اعتنایی آنان به رعایت حجاب می داند, ناسازگار است.

سوم آنكه حكم به جواز نگاه ذاتا, با حكم ((جواز كشف)), در نزد فقها ملازمه دارد, لذا بر اساس این تحلیل كه نظر را ذاتا حلال می داند, باید گفت كه زنان غیر مسلمان تكلیفی نسبت به رعایت حجاب ندارند!

آیت الله خوئی كه از این نظریه تبعیت می كند, تصریح می كند كه نگاه به موی آنان, حتی اگر عادت بر پوشش هم داشته باشند, مانعی ندارد. ایشان در این باره یك گام جلوتر آمده و ((احترام آبروی اهل ذمه)) را منكر شده اند و حرمت آنها را در كشور اسلامی, به ((جان و مالشان)) اختصاص داده اند(۱۶) كه در نتیجه آن, تعرض به عرض كفار در بلاد اسلامی, مباح است.

ولی پرواضح است كه روایت سكونی صرفا بر ((عدم احترام در حد نگاه به كفار)) دلالت دارد و این قید خود گویای آن است كه كفار به طور كلی در جامعه اسلامی ((بی حرمت)) نیستند. از این رو تعرض به آبروی آنها و هتك حیثیتشان ظلم شمرده می شود.

محمد سروش

پی‏نوشت‏ها:

۱ـ شیخ طوسی, النهایه, ص۴۸۴.

۲ـ شیخ مفید, المقنعه, ص۵۲۱.

۳ـ محقق حلی, شرایع الاسلام.

۴ـ علامه حلی, قواعد الاحكام.

۵ـ ابن ادریس, السرائر, ج۲, ص۶۱۰.

۶ـ فاضل هندی, كشف اللئام, ج۱.

۷ـ اینكه در كتاب مسإله حجاب (ص۱۷۸) جواز نظر به زنان اهل كتاب مورد اتفاق نظر فقها قلمداد شده است, مسامحهآمیز است.

۸ـ سند این روایت هر چند سكونی ـ كه از عامه است ـ در آن قرار دارد, ولی معتبر است. شیخ طوسی در عده الاصول می گوید: ((عملت الطائفه بما رواه السكونی عن ائمتنا)) ر.ك. عده الاصول, ص۱۴۹.

۹ـ الحر العاملی, وسائل الشیعه, ج۱۴, ص:۱۴۹ لا حرمه لنسإ اهل الذمه إن ینظر الی شعورهن و ایدیهن. در كتاب مسإله حجاب (ص۱۷۸) روایت را چنین معنی كرده اند: حرام نیست كه به موها و دستهای زنان اهل ذمه نظر بشود. این ترجمه نسبت به تعبیر ((لا حرمه)) صحیح به نظر نمی رسد.

۱۰ـ نهج البلاغه, نامه ۱۹.

۱۱ـ همان, خطبه ۲۷.

۱۲ـ الحر العاملی, وسائل الشیعه, ج۸, ص۶۰۵.

۱۳ـ از آن جمله اینكه اگر نگاه به رعایت حرمت اشخاص توسط خودشان مربوط می شود, چگونه می توان گفت حرمت كسی كه حجاب را رعایت می كند, به دلیل آنكه دیگران بدان بی اعتنایند, نادیده گرفته می شود؟

۱۴ـ صاحب جواهر, بر سلب احترام ذاتی تإكید دارد و از ((لا حرمه)) چنین برداشتی را مطرح ساخته است (جواهر, ج۲۹, ص۷۰) كه اشكال آن را توضیح داده ایم.

۱۵ـ وسائل الشیعه, ج۵, ص۵۲۴. این روایت دارای نقلهای متفاوتی است. در فروع كافی (ج۵, ص۵۲۴) ((علوج)) ـ به معنی كفار ـ و در من لا یحضره الفقیه (ج۳, ص۳۰۰) ((بادیه نشینان از اهل ذمه و كفار)), و در علل الشرایع (ص۵۶۵) ((روستاییان از اهل ذمه)) ذكر شده است. ولی این ((تعلیل)) در همه آنها وجود دارد.

۱۶ـ محمدتقی خوئی, مبانی عروه الوثقی, ج۱, ص۳۶ و ۳۹.

۱۷ـ ر.ك جواهرالكلام, ج۲۹, ص۶۹.

۱۸ـ همان.

۱۹ـ برخی هم با افزودن قیدی دیگر: ((آنچه كه زنان كافر در عصر پیامبر معمولا نمی پوشاندند)) محدوده جواز نظر را تنگ تر كرده اند. این تقیید صرفا جنبه احتیاط دارد (ر.ك. تعلیقه آیت الله بروجردی و گلپایگانی بر عروه الوثقی, مسإله ۲۷) از این رو نباید آن را فتوی تلقی كرد (ر.ك مسإله حجاب, ص۱۷۸).

۲۰ـ محمدتقی خوئی, همان, ص۳۹.

۲۱ـ همان, ص۳۶.

۲۲ـ همان, ص۳۹.

ماهنامه پیام زن


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.