یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

وقتی دیو تنوره می کشد


وقتی دیو تنوره می کشد

جایگاه دیو در اسطوره های جنوب کشور ـ بوشهر

اسطوره‌ها و داستان‌هایی که سینه‌به‌سینه در مناطق مختلف کشور نقل می‌شود، در بر دارنده داشته‌های فرهنگی آن منطقه و وابستگی‌های قومی گویندگان و سرایندگان چنین اسطوره‌های داستانی است.

این اسطوره ها چنان قدمتی دارد که در بسیاری از موارد با پژوهشی اندک در آنها، می توان به یافته های بزرگی رسید و بدون شک از دل آنها رساله های دکتری و پایان نامه های کارشناسی ارشد در حوزه تاریخ پژوهی، اسطوره شناسی و مردم شناسی بیرون آورد.

در بخش شبانکاره واقع در شهرستان دشتستان استان بوشهر، بسیاری از این داستان ها که ریشه در اسطوره های ایرانی دارد، وجود دارد و سینه به سینه نقل شده است. در بررسی ای که با استاد برجسته تاریخ دکتر خیراندیش در زمینه این داستان ها داشتم، موارد متعددی مورد اشاره قرار گرفت و دکتر خیراندیش با قاطعیت این داستان ها را جزو میراث فرهنگی منطقه برشمرده و بر حفظ و بازنویسی آنها تاکید داشت.

به باور دکتر خیراندیش، وجود برخی شخصیت ها در روایت ها و داستان های شفاهی در بوشهر که به آنها در اصطلاح محلی «روات» گفته می شود، یکی از شاخصه های بررسی آن است. به عنوان مثال ما بر مساله «دیو» در داستان ها تاکید زیادی داشتیم، دیوها با اسامی بسیاری در داستان های شفاهی جنوب روایت می شود و مظهر خیر و شر به شمار می رود.

در داستان معروف «چهل گیسو» دو برادر دیو وجود دارد، که یکی مظهر روشنی، نیکوسرشتی و خوبی است و نام او «کاپالون» است و دیگری مظهر تاریکی، زشت خویی و بدی و نام او «غرغشه» است. این دو مدام در این داستان با هم درگیر هستند که عملا نبرد میان خوبی و بدی است.

داستان دیگری که می توان به آن اشاره کرد، «کره اوره باد» است. علاوه بر این، باید به حضور طبیعت در روایت های شفاهی در این منطقه اشاره کرد. تاثیری که طبیعت بر مردمان این منطقه گذاشته است، در نوع خود بسیار جالب است. یکی از این عوامل دریا است؛ دریا محل رفت و آمد، تجارت و بازرگانی مردم این منطقه بوده است، کوه نیز در این میان حضوری پررنگ دارد و نشان دهنده پیوند کوه و دریا در سرنوشت اجتماعی این مردم است.

داستان موسوم به «برادر کوهی و برادر دریایی» تقریباً روایتی است از جدایی کوه و دریا. دو برادر که از هم دور افتاده اند، یکی در کوه زندگی می کند و دیگری در دریا. این دو نفر فقط با گذشت زمان است که با هم ارتباط پیدا می کنند و رابطه برقراری ارتباط میان این دو نفر هم بازرگانی است که بین دریا و کوه در رفت و آمد است.

این دست روایت ها سرشار است از نشانه های فرهنگی خاص که بسیاری از آنها را در مناطق دیگر کشور می توان یافت. شاید تاکید این نوشته بر موجودیتی به نام «دیو سفید» و «دیو سیاه» خالی از لطف نباشد که همچنان به عنوان یک ضرب المثل بسیار پر کاربرد در مناطق جنوبی کشور از آن بهره می گیرند.

در پایان باید گفت آنچه به عنوان روایت های اسطوره ای در منطقه شبانکاره وجود دارد در حقیقت، همان روایت هایی است که ایل شبانکار ه پس از مهاجرت خود از استان فارس با خود به این منطقه آورده اند و در یک تداوم بلند، به نسل کنونی رسیده است. پژوهشی در این روایت ها می تواند گوشه های مختلف زندگی اجتماعی مردم این منطقه، باورها، آداب و رسوم و تفکرات آنها را بیش از پیش مشخص کند.

کریم جعفری