جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

زن ایرانی درنقش های خاکستری


زن ایرانی درنقش های خاکستری

اگر این روزها به سینماها سری بزنید یا از طریق دستگاه های خانگی فیلم های اکران شده روی پرده و را مشاهده کنید به عنوان یک زن ایرانی برای خود متاسف می شوید که چرا این چنین شخصیت زن ایرانی به بازی گرفته شده است

اگر این روزها به سینماها سری بزنید یا از طریق دستگاه های خانگی فیلم های اکران شده روی پرده و... را مشاهده کنید به عنوان یک زن ایرانی برای خود متاسف می شوید که چرا این چنین شخصیت زن ایرانی به بازی گرفته شده است. در این گونه فیلم ها از زن به عنوان سردسته باند قاچاق، عضو باند دزدهای خبره، یا زنی که پایبند اصول خانوادگی نیست و سعی در سرک کشیدن به حریم خانواده دیگری دارد و با عشوه و طنازی سعی در بر هم زدن روابط زن و شوهری را دارد یا آن چنان در فقر فرهنگی به سر می برد که از دنیای اطراف خود بی خبر است یا چنان از حد گذرانده که به عروسک فرنگی تبدیل شده. با دیدن این دسته از فیلم ها این اندیشه در اذهان عموم تداعی می شود که آیا واقعا بانوی ایرانی مسلمان دارای چنین شخصیت پوچی است؟ البته پذیرفتنی است که گاهی باید برای نشان دادن معضلا ت جامعه درصدد ساخت چنین فیلم هایی برآمد. ولی نه به این صورت که تیشه ای برداریم و به ریشه بنیان خانواده بزنیم، صورت مهربان بانوی خانواده یا دختر خانواده را خاکستری نشان دهیم و نقش زن ایرانی را چه در خانواده و چه در جامعه آن چنان به تصویر بکشیم که با وزیدن نسیمی دچار فروپاشی شخصیتی و تزلزل در عقاید خویش می شود. دیر زمانی از ساخت فیلم های سازنده دوران دفاع مقدس نمی گذرد چرا که بیشترین و بهترین نقش مثبت و سازنده زن ایرانی مسلمان در آن سری فیلم ها به تصویر کشیده می شد.

کجا رفت آن حفظ حریم ها بین زن و شوهر، بین پدر و مادر و فرزندان و احترام به ارزش و بنیان خانواده اصیل ایرانی که زبانزد خاص و عام بود.

امروزه با گذشت ۲۹ سال از انقلاب اسلامی آیا رواست که زن ایرانی این گونه به تصویر کشیده شود؟ زنی که با عشق ازدواج کرده اما با دیدن مرد دیگری که از لحاظ مالی و فیزیک چهره سروگردنی از همسرش بالا تر است دلش بلرزد و بنیان خانواده اش را بر هم زند. کجا رفت حرمت عشق های پاک که موهبت پروردگار است که به امانت نزد بنده هایش نهاده؟ چرا با لگد کردن این موهبت الهی می خواهیم جیب های خود را پر کنیم؟ اگر نویسنده ای متنی بنویسد که زن ایرانی را به دور از تجدد غربی به تصویر بکشد از او یک زن با چهره تکیده با چادری رنگ و رو رفته می سازد که ترحم هر بیننده ای را برمی انگیزد و با آن چهره در هم و خسته آن قدر کار کرده کاملا بی رمق و در رختخواب می افتد و با خود زمزمه می کند «فردا روز دیگری خواهد بود» چرا که فردا باید یا با اعتیاد فرزندش یا همسرش بجنگد، یا با فقر مالی دست و پنجه نرم کند. او مجبور است ساعت ها دور از خانواده اش کار کند تا خرجی خانواده را به دست آورد. البته جدای از تجاری بودن این گونه فیلمنامه ها حال دیگر باید با وجدان خویش خلوت کنیم که آیا تخریب ارزش یک بانوی اصیل ایرانی به قیمت گیشه های شلوغ می ارزد، آیا نشان دادن یک زن ایرانی با تیپ فرنگی و آرایش زننده در شرکت ها و ادارات به عنوان منشی، زیر سوال بردن و بی احترامی به وجهه و شخصیت بانوانی نیست که باوقار و متانت در تمامی عرصه های این اجتماع مشغول به کار هستند. چرا که وقار یک بانوی ایرانی ناشی از تربیت ملی و مذهبی او است بانوانی که اگر هم در معرض طوفان سهمگین حوادث قرار بگیرند تزلزلی در شخصیت آنان به وجود نمیآید. چرا که سعی داریم با نشان دادن بی بند و باری ظاهری به عنوان فرهنگ و کلا س ضدارزش ها را به ارزش تبدیل کنیم. زن ایرانی که از دیر زمان بارها و بارها توانسته در عرصه های مختلف پزشکی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی به مقامات والا یی رسیده، آیا می تواند تصویر یک زن را به صورت فالگیر و رمال متجدد با آن آرایش های زننده که در حال گرفتن فال قهوه و... تحمل کند. دیدن این تصاویر چه تفکری را در اذهان عموم ایجاد می کند؟ چرا در تهیه و تولید فیلم ها شخصیت اصلی باید نقش جدای از تصویر عمده زنان ایرانی سالم جامعه را بازی کند؟ حال دیگر باید دست از تخریب وجهه بانوی ایرانی برداریم بانوی ایرانی آموخته شده مکتب مادرانی است که با تمامی سلول های خود درک کرده اند که مادر بودن مستلزم یک زندگی فداکارنه است و همسری نمونه بودن شایسته افراد ضعیف و سست عنصر نیست، لا زمه سلا مت زندگی کردن داشتن ایمان و اعتقاد راسخ است، اگر چه مهر سنتی بودن را به چهره دارد.

البته ناگفته نماند فیلم های انگشت شماری هم ساخته شده که با سبک و سیاق فرهنگی ایرانی منطبق است ولی کافی نیست، البته سیمای جمهوری اسلامی هم از سینما کمی ندارد چرا که روز به روز به تعداد سریال هایی از این دست که زنانی با شخصیت های خشن و مخرب به عنوان ستاره فیلم و سریال ایفای نقش می کنند افزوده می شود. اگر سازندگان سریال ها رجعتی به سال های گذشته نه چندان دور بفرمایند می بینند سریال هایی که بیانگر خانواده سنتی بودند از جذابیت خاصی برخوردارند. چنانکه بعد از چندین سال حتی تکرار آن هم بیننده را به خود جذب می کند. از جمله سریال هایی از این دست که در هفته های گذشته از شبکه دو پخش می شد آرایشگاه زیبا است. با عنایت به عمق این سریال ها و تفکر در دیالوگ های بازیگران می توانی درسی از آن بگیری که در زندگی مورد استفاده قرار بگیرد. به تصویر کشیدن مادری مهربان که از روی دوست داشتن شاید ناخواسته دست به کارهایی می زند اما وقتی متوجه می شود جبران می نماید. خواهری دلسوز که همه جا پابه پای مادر و برادر خود است و خانمی دردکشیده و زخم خورده با شخصیت مستحکم در برابر مشکلات زندگی که به هیچ وجه در برابر مشکلاتش سر خم نمی کند چقدر زیباتر و جذاب تر از سریال هایی است که جدیدا ساخته می شود. البته ممکن است سریال هایی که سال های پیش ساخته شده در زمان خود از این چنین جذابیتی برخوردار نبوده. چرا که در آن زمان خانواده ها به قول امروزی ها سنتی به فراوانی در سطح جامعه دیده می شد. اما متاسفانه به اشاعه فرهنگ خود محوری افراد خانواده که باعث تزلزل خانواده ها شده دیدن چنین صحنه هایی برای بیننده محبوب تر است امیدواریم در آینده نزدیک بتوانیم شاهد سریال ها و فیلم هایی باشیم که شجاعت زن ایرانی شهامتش در مقابل مشکلات عشق ورزی و ارتباط صحیح بانوی ایرانی به همسر و فرزندان خویش، میل به خدمتگزاری و ملاحظه حال اطرافیان (پدر و مادر خود همسر و...) که در قاموس هر زن مسلمان نوشته شده را به تصویر بکشد. نویسندگان محترم باید سعی کنند دورنمای زندگی به سبک و روش خانواده اصیل ایرانی مسلمان که سابقه تمدنش یکی از افتخاراتش است به نحو احسن به دنیا نشان دهند البته شاید برخی از صاحبنظران این گونه انتقادات را ناشی از تحجر و فقر فرهنگ بدانند ولی اینجانب به عنوان زن ایرانی مسلمان معتقدم اگر نشان دادن زیبایی ها و اصالت مترادف با تحجر و سنتی بودن است به مراتب آموزنده تر و شیواتر است از به تصویر کشیدن فرهنگ بی بند و باری اخلاقی و تجدد غربی که مساوی است با تخریب بنیان و اصالت بانوی ایرانی و در نهایت فرهنگ ایرانی مسلمان. چرا دوراندیشی و ژرف نگری را به همین امروز فروخته ایم؟ هر نویسنده وظیفه مهم و رسالتش او را مسوول افکار آیندگان می کند آیا فرزندان دهه ۱۳۹۰ همچون ما به مادران و خواهران خویش افتخار می کنند یا با دیدن این فیلم ها و سریال ها از خود می پرسند این است چهره واقعی بانوی با فرهنگ و مومن معتقد که در کتاب های تاریخ خوانده ایم؟

نویسنده : زهرا غفاری