سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

بودن یا نبودن


بودن یا نبودن

پدیده «پارک زنان»

گرچه از طرح پدیده «پارک زنان» چند سالی می‌گذرد اما هربار که پارکی یا بوستانی از این دست در تهران یا دیگر شهرهای بزرگ افتتاح می‌شود یا خبری و گزارشی از این فضاهای سبز اختصاصی تهیه و منتشر می‌شود، حداقل دو دسته واکنش متضاد را موجب می‌شود. گروه موافق، پارک‌های زنان را فضاهایی ایمن و آسوده‌ و عاری از مزاحمت و خشونت برای زنان و دختران توصیف می‌کنند که در آن فرصتی هم مهیاست تا بتوان بدون حجاب اسلامی ورزش و تفریح کرد. در این تعبیر، جداسازی جنسیتی در خدمت زنان قرار می‌گیرد و به آنان فرصت‌ می‌دهد حضور متفاوتی را در جامعه تجربه کنند.

گروه مخالف، اما منطق جداسازی جنسیتی در فضاهای عمومی را موجب اعمال محدودیت‌های بیشتر برای تحرک آزادانه زنان در جامعه می‌دانند و استدلال می‌کنند که اختصاص دادن این پارک‌ها و اماکن تفریحی به زنان، امکان بهره‌گیری زنان از دیگر عرصه‌های عمومی را با حصارهای بیشتری مواجه می‌کند به‌گونه‌ای که از زنان و دختران انتظار می‌رود که تنها در مکان‌های اختصاصی‌شان حاضر شوند و فعالیت کنند. هر دو دسته نظرات ابرازشده واجد نکات قابل‌تاملی است اما شاید آنچه بیش از تحلیل‌های نظری و گمانه‌زنی درباره چند و چون اختصاص دادن بخشی از فضاهای شهری به یک جنس، اهمیت داشته باشد، و به کار ارزیابی موفقیت یا شکست طرح «پارک زنان» بیاید، تعداد زنان و دخترانی است که از این طرح استقبال می‌کنند.

اگر بپذیریم که فضای شهری، فضایی است که در آن حضور فعال و رفت و آمد و انتقال شهروندان در شهر صورت می‌گیرد، و افراد و خانوارهای ساکن در شهرها برای انجام فعالیت‌های مختلف خود با این فضاهای عمومی‌شهری سروکار دارند، مهم‌ترین عیار بررسی کارآمدی هر برنامه‌ریزی در خصوص طراحی و ایجاد فضاهای شهری، با تعداد استفاده‌کنندگان از فضاهای عمومی ایجادشده ارتباط می‌یابد. آنطور که بررسی‌های برنامه‌ریزان شهری هم نشان داده، مختصات فرهنگ عمومی و باورهای اجتماعی نقش تعیین‌کننده‌ای در نحوه استفاده عمومی از فضاهای شهری دارد و البته متغیرهایی چون سن، جنس، و حتی اقلیت قومی یا نژادی بودن بر چگونگی درک شهروندان از زندگی شهری و بهره‌بردن از فضاهای عمومی اثر دارد. هرگونه طراحی و فضاسازی بدون در نظر داشتن کیفیت زندگی اجتماعی و فرهنگ غالب در روابط اجتماعی، حتی اگر به‌منظور برآوردن نیازهای زنان در فضاهای شهری باشد، به نتایج از پیش در نظر گرفته‌شده منتهی نمی‌شود.

تجربه استفاده عمومی از وسایل نقلیه‌ای چون مترو، اتوبوس‌های شهری و... نشان داده که تفکیک جنسیتی در برخی حوزه‌ها برای زنان و دختران مقبول‌تر بوده‌است چنانکه در زمان شروع به کار متروهای درون شهری، برخی واگن‌ها مختص زنان و برخی دیگر مختص مردان بود و در همان حال واگن‌هایی نیز به خانواده‌ها یا حضور مشترک زنان و مردان اختصاص یافت اما حضور متراکم و پر ازدحام جمعیت در واگن‌های مترو و استقبال روزافزون از این وسیله جابجایی عمومی، میل زنان و دختران را به استفاده از واگن‌های خاص زنان بیشتر کرد و عملا به حذف واگن‌های مشترک منجر شد. بدیهی است که نمی‌توان جداسازی زنان و مردان در وسایل نقلیه عمومی را تجربه‌ای همیشه موفق دانست و از سرایت یافتن این تجربه به دیگر حوزه‌های عمومی دفاع کرد، زیرا هر یک از فضاهای شهری و هر نوعی از امکانات عمومی، ویژگی‌های خاص خود را دارد و شرایط و لوازم بهره‌برداری از آنها بسیار متنوع و متعدد است. در این میان آنچه اهمیت دارد، درک این واقعیت است که طراحی فضای شهری باید به گونه‌ای باشد که نیازهای زنان در شهرها را برآورده ‌و متغیر جنسیت را در برنامه‌ریزی‌ها داخل ‌کند. برای بسیاری از زنان، شهرهای بزرگ مکان‌هایی پر از تهدیدهای در کمین و خشونت‌های بالقوه‌اند که به شدت مانع از تحرک و حضور پررنگ زنان به‌ویژه در ساعات خلوت و در اماکن تفریحی چون پارک‌ها می‌شود.

در کشورهای در حال توسعه‌ای چون ایران، زنان از حضور در اماکن عمومی ترس‌های بیشتری را تجربه می‌کنند و یکی از مکان‌های عمومی ناامن که احساس وجود روابط خشن علیه زنان در آن شکل می‌گیرد، پارک‌ها است. کمبود امنیت در فضاهای تفریحی عمومی، مسائل بی‌شماری را پدید آورده و موجب شده خانواده‌ها و حتی بسیاری از زنان و دختران ایرانی به‌ویژه آنها که باورهای عرفی یا مذهبی عمیق‌تری دارند بدون همراهی اعضای مذکر خانواده از ورزش و تفریح در پارک‌های عمومی پرهیز داشته‌باشند. شاید به این دلیل است که برای بسیاری از زنان، اختصاص فضاهای عمومی ورزشی و ایجاد پارک‌های زنان در محیطی حفاظت‌شده و با وجود نگهبانان زن، تجربه‌ای هیجان‌انگیز و خوشایند است، جایی که بتوانند بدون پوشش اسلامی متداول و فارغ از مزاحمت‌های کلامی و فیزیکی که در خیابان‌ها و دیگر فضاهای مختلط شاهدند، اوقاتی از روز را سپری کنند.

پارک‌های زنان به‌عنوان اماکنی برای افزایش حق انتخاب زنان در کنار پارک‌ها و فضاهای عمومی، طرحی قابل دفاع به نظر می‌رسد اما تسری دادن این ایده و تلاش برای انحصاری کردن حوزه‌های عمومی و شهری به هر یک از دو جنس، که به اعمال محدودیت‌ها و کاهش انتخاب‌های زنان و دختران منتج شود، نه تنها کارآمد و موفق نیست و آثار بحران‌ساز متعددی به‌دنبال دارد، بلکه اساسا امکان‌پذیر هم نخواهد بود.

نوشین طریقی