چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اقبال از نگاهی دیگر
هجدهم آبان برابر است با صد و سی و پنجمین زادروز علامه اقبال لاهوری که شمیم فرهنگ و زبان و تاریخ ایران از میان آثارش به مشام میرسد. او با دیدگاهها و اندیشههای ژرف خویش که به زبان فارسی بیان داشت، جانی دوباره به این زبان در میان مردم شبهقاره دمید و به قول بهار یکتنه کار صد لشگر را انجام داد. از این رو محققان ایرانپژوه به آثار وی اقبال بسیار نشان دادهاند. از جمله این پژوهندگان دکتر محمد بقایی است که با تالیف و ترجمه ۳۴ اثر درباره این متفکر پرآوازه ایراندوست عنوان رسمی «برجستهترین اقبالشناس» را به همراه عالیترین نشان فرهنگی دولت پاکستان کسب کرده است. آنچه در اینجا به انگیزه زادروز اقبال آمده، چکیدهای است از مقدمه کتاب «فردوسی برون مرز» که بقایی ماکان درخصوص اقبال در دست چاپ دارد.
علامه اقبال را همانند عالیجناب مولوی میتوان به منشوری تشبیه کرد با انوار رنگین بیشمار، یا به دریای ناپیداکرانهای با چشماندازهای بیرون از شمار که در هریک از آنها جهانی از معنا نهان است. یکی از این انوار یا چشماندازهای دلفریب علاقه ستایشبرانگیز وی به زبان و ادب و فرهنگ ایرانی است. در این مورد میتوان شواهد بسیاری از میان آثار او ارایه داد:گمان مبر که به پایان رسید کار مغان /هزار باده ناخورده در رگ تاک است
در بیتی دیگر زبان فارسی را برتر از زبان مادری خود میشمارد و میگوید:گرچه هندی در عذوبت شکر است / طرز گفتار دری شیرینتر است
او از میان همه زبانهایی که بدان تسلط دارد، فارسی را تنها زبانی مییابد که میتواند بار اندیشههای او را برتابد. بنابراین با لحنی که یادآور شیوه بیان فردوسی است، میگوید: فارسی از رفعت اندیشهام /در خورد با فطرت اندیشهام
این مضمونی است که به صورتهای مختلف در شاهنامه، شناسنامه جمعی ایرانیان آمده است. اقبال را به لحاظ خدمتی که به فرهنگ و زبان فارسی در خارج از ایران کرد و کورسو شمع این زبان را که میرفت در شبهقاره رو به خاموشی بگذارد، بار دیگر تبدیل به شعلهای فروزان کرد و فرهنگ برآمده از آن را به چشم جهانیان کشید، میتوان فردوسی برونمرز دانست و حرکت او را در گسترش زبان و فرهنگ ایرانی در ادامه تلاشی دانست که فرزانه توس آغازید. حقیقت را اگر بخواهیم، تلاش اقبال در این طریق به عنوان یک غیرایرانی ستایشبرانگیزتر از آفریننده شاهنامه است که زاده و پروریده همین زبان و فرهنگ بوده و همانند هر ایرانی مهری فطری بدان داشته است. بنابراین اقبال را میتوان در طریق عاشقان فرهنگ ایرانی عاشقترین عشاق نامید و بیگمان روح فردوسی بزرگ، سپاسگزار و ستایشگر این فرزانه کمنظیری است که اگر در وصف مدینه، کعبه آمال هر مسلمان پاکباز، گفته است:شهر یثرب از دو عالم خوشتر است/ای خوشا شهری که در آن دلبر است
همین احساس را برای شیراز که نماد کلیت فرهنگ ایرانی است، بیان میدارد: تنم گلی ز خیابان جنت کشمیر/ دل از حریم حجاز و نو از شیراز است
اقبال چهرهای است که در همان زمان حیاتش تقریبا آوازهای جهانی داشت. زمانی که در اروپا میزیست به عنوان یک فیلسوف معروف بود. آثار او بلافاصله پس از انتشار مورد توجه مترجمان و شرقشناسان بزرگ غربی نظیر نیکلسون و آربری قرار گرفت و آنها را چندان عمیق یافتند که همانند مثنوی معنوی، منطقالطیر و دیگر آثار عرفانی طراز اول زبان فارسی به انگلیسی ترجمه کردند. آثار وی به تدریج در سراسر جهان بهخصوص در کشورهای اسلامی شناخته شد و خوانندگان بسیار یافت. در نزدیک به ۷۰سالی که از درگذشت اقبال میگذرد افراد متعددی در بسیاری از نقاط جهان آثار او را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی تطبیقی قرار دادهاند که در مجموع حجم قابل ملاحظهای را شامل میشود.
تخمین میزنند که تا سال ۱۹۸۷ بالغ بر ۱۸ هزار کتاب و رساله و مقاله درباره این اندیشمند به رشته تحریر درآمده باشد. اقبال در ایران نخستین بار از طریق مقالهای که شادروان محیط طباطبایی در مجله یغما به تحریر درآورد به مردم ایران شناسانده شد و رفتهرفته مورد توجه محافل فرهنگی کشور قرار گرفت. آثار او تاثیری عمیق بر ذهن بزرگترین منتقدان ادب فارسی از دهخدا و بهار و نفیسی گرفته تا مینوی و معین و صورتگر و بسیاری دیگر نهاد. چنان که او را «مولوی عصر» خواندند و ستایشهای بسیار از او کردند. وی در حوزههای دیگر نیز مورد تمجیدهای کمنظیر قرار گرفت. مرحوم شریعتی کتابی مستقل دربارهاش پرداخت و او را «علیگونهای در قرن بیستم» نامید. مرحوم مطهری صفت «معظمله» را در موردش به کار میبرد. شرقشناس پرآوازه آنه ماری شیمل به روشنی بیان میدارد که انوار چلچراغ وجود وی پس از مولانا چشمانش را خیره ساخته است.
در علاقهمندی این محقق و اندیشمند برجسته به علامه اقبال همین قدر بس که بخش قابل توجهی از فعالیتهای فرهنگی وی وقف تحقیق و تامل در آثار و افکار اقبال شده است که حاصل آن کتاب حجیم و دقیق بال جبرییل است که هنوز پس از گذشت ۴۰ سال به فارسی درنیامده است. شیمل همچنین منظومه جاویدنامه اقبال را به آلمانی ترجمه کرد که نویسنده نامدار آلمانی هرمان هسه، برنده نوبل ۱۹۴۸ و خالق آثار جهانی سیدارتا، دمیان، روزالده، تیزهوش و سفر به شرق ضمن ستایش اقبال مقدمهای بر آن نگاشت و او را آمیزهای دانست از فرهنگ اسلامی، فلسفه غرب و عرفان شرق.
محمد بقاییماکان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست