جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

شمع هایی برای آینده


شمع هایی برای آینده

برای کودکان کمتر از ۲سال تولد بگیریم یا نه

اگر آلبوم‌های خاک‌گرفته را از گوشه کمد خارج کنی و دستمالی نمدار روی صفحه‌هایش بکشی، تصویر کیک تولدی جلوی چشمت می‌آید که تو را دوباره به خوشبخت‌ترین کودک جهان تبدیل خواهد کرد. چرا؟ فقط به این دلیل که یک روز، خانواده‌ات به مناسبت تولد تو در کنار یکدیگر کلاه رنگی سر کرده‌اند ولی تو احتمالا آنقدر کوچک بوده‌ای که هیچ‌کدام از آن تصویرها را به خاطر نداری اما توی عکس، تو حواست‌ به یکی از کادوهای تولدت پرت است و به قسمت‌های دیگر مراسم توجهی نشان نمی‌دهی...

از بزرگ‌ترهایت اگر سراغ بگیری، می‌گویند حوصله‌مان سر رفته بود و خب، تولدت بود. به همین سادگی، تاریخ تولدت ماندگار می‌شود، اما آیا به خاطر چند عکس ساده می‌توان دوست و آشنا را به خانه دعوت کرد تا تولدبازی راه بیندازیم؟ آن هم برای کودکی که قرار است سال‌ها بعد به خاطر این مهمانی از ما تشکر کند؟

تصویرهای باقیمانده از تولدهای دوران کودکی ما، نشان می‌دهد که تولدهایمان را ساده برگزار کرده‌اند. با کیک و شمع و اندکی مخلفات ساده که به مذاق بچه‌ها خوش بیاید. پای ثابت این تولدها، بزرگ‌ترهایی مثل خاله و عمو هستند که شادمانی بیشتری نسبت به پدرومادرها به خرج می‌دادند و کادوهایشان را هم دست و دلبازانه‌تر می‌خریدند اما وقتی که خودمان با مساله تولد گرفتن برای بچه‌هایمان روبرو می‌شویم، چه برخوردی داریم؟ آیا این تولدها برای ما مهم هستند یا برای بچه‌هایمان؟ آیا به زبان عامیانه‌، می‌صرفد که خودمان را به دردسر بیندازیم تا تولدی بگیریم و بعدتر به کودکان مان ثابت کنیم که پدر و مادرهای خوبی بوده‌ایم؟ بله! جواب این سوال با جدیت هر چه تمام‌تر مثبت خواهدبود و تاثیر آن در آینده‌ای بسیار نزدیک به چشم خواهد آمد.

این سوال را ابتدا با یکی از آشنایان در میان می‌گذارم. فردی که کودکی ۲ ساله در خانه دارد و ۲ ماه پیش تولد کودکش را برگزار کرده است. اسمش مینا معینی است و نام دخترکش را «رومینا» گذاشته است. می‌گوید: «من برای هر دو تولدی که تا امروز گذشته، برنامه‌ریزی‌های زیادی کرده‌ام. برایم مهم است که چند سال دیگر به این عکس‌ها نگاه کند و متوجه شود که روز تولدش برای من و پدرش مهم بوده است.» اما نگاه به آینده، تنها نگاهی نیست که به پدیده تولد می‌توان داشت.

دکتر محمود ابراهیمی می‌گوید: «بچه‌ها ممکن است با چرایی توجه کاری نداشته باشند اما توجه و جلب‌توجه را به خوبی متوجه می‌شوند. به همین دلیل الزاما تولد گرفتن برای کودکان زیر ۲ سال به این معنی نیست که آنها به واسطه عکس‌ها از این اتفاق لذت می‌برند. آنها از اتفاق تولد سر درنمی‌آورند و احتمالا تلاشی که والدین برای یاد دادن «فوت کردن» به خرج می‌دهند، آنها را به گریه می‌اندازد اما از صحبت‌هایی?که خودشان محور آن هستند، به خوبی متوجه می‌شوند که اتفاق خوبی برایشان در حال وقوع است.»

از سوی دیگر، افرادی نیز هستند که به عنوان خاله و عمو برای این کودک نوپا کادوهایی تهیه کرده‌اند و می‌خواهند در یک زمان مشخص آن را به کودک دهند. می‌توانیم اسمش را شادمانی شخصی بگذاریم چون به هر حال برای همه‌مان مهم است که اسباب‌بازی ما محبوب‌تر از دیگران باشد و کودک با آن بیشتر بازی کند. هرچند که بچه‌ها گاهی به این اسباب‌بازی روی خوش نشان می‌دهند و ثانیه‌ای دیگر به سراغ دیگری می‌روند. محمد دین‌پرور، ۳۲ ساله، معلم ابتدایی و پدر یک کودک یک سال و نیمه است. او درباره تولد سال گذشته فرزندش می‌گوید: «بعضی کارها را برای شادمانی خودمان انجام می‌دهیم. مثلا تولد سورمه برای من یکی از مهم‌ترین اتفاق‌های زندگی‌ام بوده، اتفاقی که به خاطرش شادمانم و آن را فراموش نمی‌کنم. پس چرا این شادمانی را به روی خودم نیاورم؟» او از زبان همسرش نیز توضیح بیشتری می‌دهد. «وقتی که تولد یک سالگی سورمه نزدیک بود، هیچ‌کدام از خواهر و برادرهای ما تهران نبودند. نزدیکی‌های پایان تعطیلات نوروز بود و همه به مسافرت رفته بودند. تا حدی که گفتیم تولدش را با تاخیر برگزار می‌کنیم و به شوخی می‌گفتیم او که متوجه نمی‌شود! اما همسرم گفت خودمان هیچ‌وقت خودمان را نمی‌بخشیم. شده یک کیک کوچک بخریم و برویم توی پارک تا شمع را فوت کند، این کار را انجام دهیم.» آنها برای تولد سال گذشته، چند عکس هم از شادمانی‌شان و از تلاش برای بادکردن بادکنک‌های رنگی گرفته‌اند. دین‌پرور درنهایت می‌گوید: «لحظه شادمانی با هیچ‌چیز عوض نمی‌شود. ما برای روزهای آینده‌، خاطره‌های قشنگی از عکس‌ها داریم که می‌توانیم برای فرزندمان تعریف کنیم.»

● نظریه‌پردازی برای یک مناسبت

در نظریه‌ای که به نام «ارتباط متقابل» وجود دارد، آمده است که کودک توانایی ضبط اتفاق‌های اطراف خود را دارد و می‌تواند به خوبی نخستین واکنش‌های اطرافش را احساس و از آنها الگوبرداری کند. کودک به خوبی نخستین تغییر صدا و چهره پدر و مادرش را متوجه می‌شود و دلیلش، احساس نیازی است که به آنها دارد. با این ویژگی‌ها اگر به مهمانی تولد کودک یک یا دو ساله‌مان نگاه بیندازیم، تکلیف?مان با تصمیم آری یا نه، روشن‌تر می‌شود.

کودک ۲ ساله می‌تواند آشنایان نزدیک را بشناسد و به تنهایی با آنها صحبت کند. می‌تواند درباره خواسته‌هایش حرف بزند، با اطرافیانش بازی کند و حتی برای خوردن کیک پیشقدم شود. او به احتمال زیاد توانایی فوت کردن شمع‌های تولدش را دارد و حتی اگر در سال‌های آینده آن روز را به وضوح به یاد نیاورد، در روزهای بعد از جشن تولد با توجه به کادوهایی که دریافت کرده و با عکس‌هایی که می‌بیند، به خوبی می‌داند چه اتفاقی افتاده است و «تولد» به واژه‌ای خوشایند برای او تبدیل می‌شود. با همین دورهمی کوچک، کودک متوجه می‌شود اطرافیانش تا چه اندازه او را دوست دارند و برایش هدیه می‌گیرند و زمانی که او شمع‌ها را فوت می‌کند، برایش دست می‌زنند. این تشویق‌ها، باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس بیشتری برای آغاز راه داشته باشد. چون طبق همان نظریه «ارتباط متقابل»، ممکن‌است بچه‌ها چرایی اتفاق‌ها را متوجه نشوند، اما آنها را به خوبی احساس می‌کنند و احساس شان، تا آخر عمر با آنها باقی خواهد ماند.

● پدر و مادرها در گذار

خیابان سنایی تهران، بورس لباس کودک است. افرادی که آنجا رفت‌و‌آمد می‌کنند، نه آنقدر پولدار هستند که فقط از برندهای مطرح برای کودکان?شان لباس بخرند و نه آنقدر کم‌درآمد که کاری به کار جنس لباس‌ها یا مارک آنها نداشته باشند. البته پدر و مادری که در ابتدای گزارش درباره کودکان?شان صحبت کرده بودند نیز در گشت و گذار در خیابان سنایی پیدا شدند، با این حال در میان پاسخ‌هایی که به سوال «آیا برای کودک?تان تولد می‌گیرید؟» به دست آمد، به جز یک پاسخ منفی، تقریبا ۱۵ خانواده‌ای که با آنها صحبت کردیم، به این سوال پاسخ مثبت دادند. هیچ‌کدام نیز دلیل خاصی به زبان نیاوردند. خانمی گفت: «اگر براش تولد نگیرم، بابابزرگ‌هاش منو می‌کشن»، خانمی دیگر با خنده گفت: «یاد بگیره شادی کنه» در این میان، فقط یک پاسخ منفی وجود داشت و آن هم به‌وسیله آقایی بود میانسال که دختر بزرگش ۵ ساله بود و دختر کوچکش به گمانم ۱۰ یا ۱۱ ماه داشت و در بغلش به خواب رفته بود. او گفت: « وقتی بچه‌ها ۲ تا می‌شوند، همه‌چیز عوض می‌شود. اگر برای بچه کوچک تولد بگیرم، لابد بچه بزرگ‌تر فکر می‌کند او را بیشتر دوست دارم.» سوال دوم مشخص است؛ «چرا برای دختر بزرگ?تان تولد نگرفتید؟» و او جواب ساده «فرصت نشد» می‌دهد.

دکتر محمود ابراهیمی، روان‌شناس می‌گوید: «خانواده‌های ما باور نکرده‌اند که شادمانی‌هایی از این دست تا چه اندازه می‌تواند در روحیه بچه‌ها در بزرگسالی نقش مثبت داشته باشد. آنها همچنان میان خواسته‌هایی که در جایگاه سنتی داشته‌اند، با خواسته‌هایی که در جایگاه مدرن برای خود دست و پا کرده‌اند، معطل مانده‌اند و نمی‌توانند میان این ۲ گروه از خواسته‌ها به نتیجه‌ای واقعی برسند. مخصوصا زمانی این تفاوت جایگاه‌ها مشخص می‌شود که بدانیم دغدغه «تولدگرفتن» برای بچه‌ها، به دغدغه‌ تازه گروهی از والدین تبدیل شده است و آنها که از بحران‌های اولیه جان سالم به در برده‌اند، درباره شکل تولد دچار مشکل هستند.»

● مواد لازم برای جشن تولد کودکانه

برای کودکان کمتر از ۲ سال، آنچه اهمیت دارد فضای شادمان است و البته کادوهایی که بتواند با آنها سرگرم شود. هرچند ممکن است به خاطر نیاورند که چه کسی کدام کادو را آورده و چرا باید او را بیشتر از دیگر آشنایان دوست داشت، اما رنگارنگی فضا و صدای موسیقی شاد و احتمال حضور بچه‌های دیگر، می‌تواند آنها را سر حال بیاورد.

اول. ساعت مهمانی، یکی از مهم‌ترین مواردی است که باید در نظر داشته باشید. نمی‌توانید انتظار داشته باشید کودک ۱ یا ۲ ساله‌تان ساعت ۱۰ شب مثل آدم‌بزرگ‌ها شمع تولدش را با شادمانی فوت کند. او در چنین ساعتی شما را به چشم بزرگ‌ترین مزاحم جهان می‌بیند. به همین دلیل اگر می‌خواهید به مناسبت تولد او، مهمانی‌ای با حضور آدم‌بزرگ‌ها ترتیب دهید، بهتر است فوت کردن شمع، بریدن کیک و باز کردن کادوها را به نخستین برنامه‌های آن شب تبدیل کنید و کیک تولد را با چای پیش از شام سرو کنید.

دوم. اگر کودکانی را به مهمانی تولد دعوت می‌کنید، بهتر است هدیه‌ای به رسم یادگاری برای آنها در نظر بگیرید. در این صورت آنها مشکلی با دادن هدیه به فرزندتان نخواهند داشت و احساس خوبی از حضور در چنین تولدی می‌کنند.

سوم. بهتر است پیش از آغاز مهمانی با کودک?تان تمرین فوت کردن را انجام دهید. وگرنه او از فریاد شما در جمع و ناتوانی‌اش در انجام این کار احساس بدی پیدا می‌کند. به گریه می‌افتد و آرام هم نمی‌گیرد.

چهارم. بهتر است هدیه‌های گران‌قیمت نخرید. فایده‌ای ندارد که هدیه‌ای زیبا و گران برای فرزندتان بخرید که اجازه نداشته باشد با آن بازی کند. اگر هدیه‌ای بخرید و اجازه بازی کردن با آن را بدهید، پدر و مادر بهتری هستید.

پنجم. اگر تعداد کودکان در مهمانی‌تان بیشتر از بزرگسالان است، مهمانی را با ظروف پلاستیکی رنگارنگ برگزار کنید و غذاهای گرم سرو نکنید. اسنک‌های ساده و ساندویچ‌های متفاوت، گزینه بهتری هستند. این ظرف‌ها هم سبک‌تر هستند، هم آزادی عمل بیشتری به بچه‌ها می‌دهند و هم شکستن ظرف‌ها را از میان دلنگرانی‌های آن شب شما خط می‌زند.

ششم. برنامه‌ریزی داشته باشید. مهمانی‌های کودکان، به همان اندازه که می‌تواند به خاطره‌ای خوشایند تبدیل شود، می‌تواند فاجعه از آب دربیاید. به همین دلیل بهتر است برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشید. مثلا موسیقی شاد کودکانه آماده کنید، اسنک‌ها را به موقع سر میز بیاورید و اگر کسی را می‌شناسید که موسیقی کودکانه می‌نوازد، از او دعوت کنید تا در مهمانی حضور داشته باشد. حتی می‌توانید بازی‌های ساده‌ای ترتیب دهید یا در نهایت انیمیشنی انتخاب کنید تا بچه‌ها با هم آن را تماشا کنند.

هفتم. اگر تعداد کودکان در مهمانی‌تان بیشتر از بزرگسالان است، از مادر یکی دو تا از بچه‌ها بخواهید در کنار شما باشند و کمک?تان کنند.

● آلبوم بسازید

به روزهای کودکی خودتان فکر کنید و عکس‌هایی که از آن روزها دارید. پیشنهاد می‌دهیم پس از برگزاری یک تولد خوشایند، آلبومی از عکس‌های تولد یک سالگی فرزندتان تهیه کنید. عکس‌های دیجیتالی را چاپ و در آلبومی مخصوص نگهداری کنید. حتی اگر دست به جیب هستید، به مناسبت یک سالگی فرزندتان به آتلیه بروید و عکس‌هایی با کیفیت و حرفه‌ای تهیه کنید. هر آنچه از دست?تان برمی‌آید برای ثبت این لحظه‌ها انجام دهید. چرا که خودتان باورتان نمی‌شود بچه‌ها چقدر زود بزرگ می‌شوند و در روزهای آینده فرزندتان نیز شما را کلافه می‌کند از بس خاطره‌های بچگی‌اش را از شما می‌پرسد. پس هر چه سریع‌تر برای ثبت این لحظه‌ها دست به کار شوید.