پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شگفتی‏های قلب


شگفتی‏های قلب

لقد علق هذا الانسان بضعه هی اعجب ما فیه و ذلک القلب، و ذلک ان له مواد من الحکمه، و اضدادا من خلافها، فان سنح له الرجاء اذله الطمع، و ان هاج به الطمع اهلکه الحرص، و ان ملکه الیاس …

لقد علق هذا الانسان بضعه هی اعجب ما فیه و ذلک القلب، و ذلک ان له مواد من الحکمه، و اضدادا من خلافها، فان سنح له الرجاء اذله الطمع، و ان هاج به الطمع اهلکه الحرص، و ان ملکه الیاس قتله الاسف، و ان عرض له الغضب اشتد به الغیظ، و ان اسعده الرضی نسی التحفظ، و ان غاله الخوف شغله الحذر، و ان اتسع له الامر استلبته الغره، و ان افاد مالا اطغاه الغنی، و ان اصابته مصیبه فضحه الجزع، و ان عضته الفاقه شغله البلاء، و ان جهده الجوع قعد به الضعف، و ان افرط به الشبع کظته البطنه، فکل تقصیر به مضر، و کل افراط له مفسد.

به رگی از انسان، گوشتی آویزان است که شگفت‏ترین جزء او است و آن قلب است؛ زیرا در آن، مواد حکمت و ضد حکمت وجود دارد یعنی در آن جا ضدها با هم اجتماع کرده‏اند.

- اگر امید روی آورد، طمع، خوار سازد؛

- اگر طمع به جنبش آید، حرص هلاک نماید؛

- اگر یاس فرابگیرد، اندوه بکشد؛

- اگر غضب پدید آید، خشم شدت بگیرد؛

- اگر سعادت رضایت دست دهد، خودداری از مضرات فراموش شود؛

- اگر وحشت بگیرد، حذر کردن از منشاء ترس به خود مشغول کند؛

-اگر امنیت یابد، غرور آن را سلب نماید؛

-اگر مالی به دست آورد، توانگری او را به طغیان کشاند؛

-اگر مصیبتی برسد، بی‏تابی رسوایش کند؛

-اگر فقر آزارش دهد، بلا گرفتارش کند؛

-اگر گرسنگی او را به زحمت اندازد، ناتوانی او را از پا درآورد؛

-اگر سیری بیش از اندازه شود، پرخوری او را به زحمت اندازد.

پس برای قلب هر کوتاهی، زیان به دنبال دارد و هر زیاده‏روی، فساد آورد.