چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آیا ممکن است
بشر همیشه در جستوجوی ناشناختههای خود بوده است و در تلاش آنکه دریابد حیطههای قدرت و اختیارش چه پهنهای از هستی را فرا میگیرد. آدمی تا چه حد قادر است سرنوشت خود را تغییر دهد و زندگی خویش را دگرگون سازد؟ حیطههای اختیارات ما در آفرینش و حیطه امکانات ما در تغییر مسیر این آفرینش تا به کجاست؟! در جستوجوی چنین کنکاشهایی است که انسان قرن بیستم از مرزهای ممکناتش فراتر میرود و سعی میکند خطوط نامرئی ممنوعه را پشت سر نهاده و کاشف اسرار خلقت باشد. از آن زمانی که مندل (پدرعلم ژنتیک)، اولین تلاشهایش را در جستوجوی یافتن پاسخی برای مسئله وراثت به سرانجام رساند تاکنون که انسان قرن بیست و یکم دغدغه به وجود آوردن انسانی جدید را بر حسب نقشه ژنومی مشخص دارد، همواره بحث اخلاقی این جستوجو و سرنوشت این تلاشها و ممارستها در میان عالمان دین و فلاسفه اخلاق و زیستشناسان از مهمترین مباحث بوده است. افسانه ژن، افسونی است که بسیاری را در کوره راههای خود به سرگردانی و خیالبافی مبتلا ساخته است، تصور دنیایی که در آن انسان، انسانی دیگر را- آنگونه که میخواهد- به وجود میآورد و برای همه امور زندگیاش، رفتارهایش و علایقش برنامهریزی میکند، رویای درمان بیماریهای علاجناپذیر و ناشناخته و باز آفرینی فرانکشتاینهای جدید، حجم عظیم فیلمها و داستانهایی که به این موضوعات میپردازند و صفحات بیشمار تحقیقات در این زمینه، گویای تقلا برای یافتن حقیقت این خیالبافیهاست. و البته که همه این تصورات و رویاها خیالبافی نیست.
حقیقت آن است که روز به روز بر طبیعت خودمان آگاهی بیشتری یافتهایم و این آگاهی دریچه ذهن ما را نسبت به بسیاری از مباحث و دغدغههای علمی و اخلاقی گشوده است. سرنوشت انسان و حیطه دخالت او در آفرینش و طبیعت خود و اطرافش، از مهمترین دغدغههایی است که اذهان فیلسوفان و علمای دین و اخلاق و دانشمندان را به کنکاش واداشته است. «تا کجا مجازیم که پیش برویم؟» آنهم پیش رفتن در راهی که به ناگزیر اخلاق در هر گوشهاش علمی برپا کرده است و رهروان را به انحراف از خطوط موجه و منطقی پذیرفته شده هشدار میدهد. شاید در هیچ قرنی علم و اخلاق چنین به رویارویی هم بر نخاسته باشند؛ از سویی دانشمندان در پی آنندکه با کشف راههای جدید و آزمودن آنها و کشف کامل نقشه ژنومی انسان، رموز خلقت را در یابند و از آن طریق به درمان بیماریهای لاعلاج، سرطانهای ناشناخته، ناهنجاریهای کروموزومی بپردازند و برای رسیدن به چنین جایگاهی ناگزیر از انجام آزمایشات و شبیهسازیهایی هستند و از سوی دیگر، فلاسفه و علمای اخلاق، مدام تخطی از مرزها و رفتارهای انسانی را یادآوری میکنند و جاهطلبی دانشمندان در این مسیر را نکوهش کرده و سعی میکنند تا با ادله دینی و اخلاقی جلوی این آزمایشات را بگیرند چراکه بر این باورند آنان میخواهند «نقش خدا را بر روی زمین» ایفا کنند و البته که اگر این ایفای نقش، تنها از سر دلسوزی باشد مشکلی نیست، «شاید اگر ما میتوانستیم وثوق و اطمینان داشته باشیم که انسانها نقش خدا را همانگونه ایفا میکنند که خدا خودش -یعنی با عشق و شفقتی بینهایت- دغدغههای خاطر کاهش مییافتند. اما آن بیم و هراسی که با عبارت «ایفای نقش خدا» ابراز میشود آن است که انسانها با همان شیوههای خودخواهانه خودشان به بازی کردن نقش خدا میپردازند» ۱ دانستههای ما، ما را امیدوار ساخته است که از طرفی قادریم حیطههای پنهان بسیاری را مکشوف سازیم و به گشودن رازهای حیات خوشبین باشیم و از طرفی منجر به آن شده است که سوالهای هزارسالهمان را دوباره نبش قبر کنیم و باز از نو در جستوجوی پاسخی بر آنان برآییم. سوالهایی از این دست که:
- انسان، تسلیم بیچون و چرای فیزیولوژی و ژنتیک خود است یا در رفتار و اعمال خود اختیار دارد؟! به بیان دیگر اعمال و رفتارهای انسانی از کجا نشات میگیرد و نقش ژنتیک ما، محیط ما، فرهنگ ما و اراده ما در انتخابها و گزینشهایمان چگونه است؟! ( که البته این، همان مسئله قدیمی جبر و اختیار است)
- مرزهای جدید اخلاقی در دنیای مدرن چگونه تعریف میشود؟
- انسان تا چه حد مجاز است که در ساختار آفرینش دست برد؟ آیا انسان اجازه دارد، ولو با دانستن علم و توانایی انجام کار، وارد حیطههایی شود که تاکنون قلمرو انحصاری خداوند به شمار میآمدند؟ و...
و کشف پاسخی برای همین سوالهاست که تد پیترز را وامی دارد تا در کتاب خود «بازی در نقش خدا» به تامل در این مسائل بپردازد. در حقیقت «نویسنده در این کتاب به بحث آفرینش میپردازد و این قدرت و توانایی شگفت و نوین آدمی را، همراه و در تلفیق با بحث قدیم جبر و اختیار به بررسی مینشیند.»۲
تد پیترز سعی میکند تا با بیان همه مباحث و صورت مسئلههای مطرح شده در این زمینه از دیدگاه الهیاتی خود به روشن کردن بیشتر وضعیت و یافتن پاسخی نسبی در این زمینه برآید.
او در خلال فصول کتاب به بررسی مسائل زیر میپردازد:
بحث جبر ژنتیکی، یافتن ژن همجنس بازی و خشونت، یافتن نقشه ژنومی انسان، بحث سلولهای پایه، حیوانات شبیهسازی شده، دخالت نطفهای، موضع کلیسا در برابر آزمایشات ژنتیکی، بحث دخالت در آفرینش و...
از جمله مباحث مهم کتاب، تشریح نظریات «جبرژنی» و «جبر محیطی» است که او به تفصیل مورد بررسی قرار میدهد و دیدگاههای دو طرف را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. او، نه این دیدگاه را که «ژنها همچون عروسکگردانهایی بر ما فرمان میرانند را قبول میکند و نه دیدگاهی را که بیان میکند «ژنها در نهایت باورهای ما را تعیین نمیکنند بلکه آنها مغز و ذهنها را به وجود میآورند که هر چیزی را میتوان به آنها آموخت. این نه یک DNA عروسکگردان۳، بلکه گزینش فرهنگی است که تعیینکننده باورهای ماست.» بلکه او بر این باور است که:
«جبرگرایی ژنتیک به همراه شریک و ملازم آن، جبرگرایی محیطی به خاک تعلق دارند و انسان همواره در تقلای رسیدن به آسمان است و در نقطهای قرار دارد که افلاطون آن را «متاکسی» مینامد، نقطهای که در آن ما از محدودیتهای خویش آگاه میشویم در حالی که در رویای فراگذشتن و تعالی یافتن بر آنها هستیم.»۴ و البته او به این نتیجه میرسد که: «ذات انسانیت نیز حاصل تعامل متقابل سه چیز است نه یکی و نه دو تا، بلکه سه چیر: وراثت و ژنتیک، محیط و اختیار و آزادی و اراده. غفلت ورزیدن از هر یک از این سه، به افتادن به کوره راهی از تفکر مبهم و مغشوش با پیامدهای خطرناک منجر میگردد.»۵
بحث جبرگرایی ژنتیک و پرسش از اینکه ژنها تا چه حد در سرنوشت ما موثرند و موضع ما در برابر آنها چیست، تنها بیان سوالی علمی نیست که کنجکاویهای زیستشناسانه ما را پاسخ دهد، این همان جوابی است که سرنوشت بسیاری از امور ما- از تعیین حیطههای اخلاقی، قضاوتها گرفته تا تصمیمگیریها برای بسیاری از امور یک جامعه و ملت- را معین میکند و منجر به انتخاب رفتارها و عملکردهای خاص در زندگی بشر میشود. برگزیدن دیدگاهی در این میان، نقشی تعیینکننده دارد، مگر فاجعه کورههای آدم سوزی و افسانه اصلاحنژاد چه بود جز رویای ایجاد آرمان شهری که در آن نسبت کودکان والدین هوشمند و سالم زیاد شود و از شمار کودکان سخیفالعقل و ناسالم کاسته شود؟!
فاجعهای که بر بنیان این نظر روی داده بود که بسیاری از تواناییها و ویژگیها در ژنها نهفته است و با از بین بردن صاحبان ژنهای ضعیف میتوان نسل برتری از ژنهایی که مفیدترند ایجاد کرد.
تمام موضوع این نیست، با توسعه امکانات و با پیشرفت زیستشناسی تکاملی و گسترش مباحث مطروحه در این میدان نقطه نظرات جالب توجهای مطرح شد از آن جمله که همه آن چیزهایی که ما «عشق، نفرت، خشونت، عطوفت و حتی عدالت مینامیم از شالوده استوار ژنتیکی برخوردارند.»چنین نگرشی البته عرصه را برای بسیاری از توجیهات و بیمسوولیتیها میگشود.
چنین به نظر میرسید که آدمی در کالبد خویش اسیر گشته است و هدایت این بدن از اختیار او خارج است و ژنها خدایانی هستند که خودخواهانه تنها آنگونه که میخواهند رفتار میکنند و گزینش طبیعی نیز میدان را برای جولاندهی آنها فراهم میسازد: «گزینش طبیعی از ما «میخواهد» که به شیوههای خاصی رفتار کنیم، اما تا وقتی که ما از آن اطاعت میکنیم هیچ اعتنایی ندارد که ما در جریان آن سعادتمند و خوشوقتیم یا اندوه زده و ناراحت، که آیا از نظر جسمی بیمار و ناتوان میشویم، یا حتی میمیریم. تنها چیزی که گزینش طبیعی در غایت «میخواهد» که به صورت خوب و مناسبی حفظ و نگهداری شود اطلاعات موجود در ژنهای ماست، و هر گونه رنج و محنت ما را در راه رسیدن به این هدف تایید میکند.» ۶ و چنین میشود که ساز و کار همه رفتارها و تصمیمگیریهای ما در ژن و یا ژن و محیط خلاصه میشود و اختیار، توهمی ذهنی و جهلی ناخودآگاه قلمداد میشود چنانکه کار تا جایی پیش میرود که محققی میگوید: «علت آنکه ما در سطح خودآگاه احساس میکنیم آزاد و مختار هستیم آن است که نسبت به همه عوامل جبرگرایانه در سطح ناخودآگاه زیستشناختیمان جاهل و ناخودآگاهیم.»۷
دغدغه پیترز هم البته کشف مرزهای جهالت و آگاهه ما در این موضوع است و در سراسر کتاب همواره در پی یافتن راهی روشن از طریق اجماع ژنتیک و مباحث اخلاقی آن است:
«بهرغم جبرگرایی DNA ما به عنوان اشخاص هنوز آزاد و مختاریم. ما همچنین از نظر اخلاقی مسوولیم. این مسوولیت بنا نهادن آیندهای بهتر از طریق علم ژنتیک را نیز شامل میشود؛ شکلی از خلاقیت بشری که بیانکننده تصویری از خداست که قادر متعال در نوع بشر باقیگذارده است.» ۸
البته او قصد هیاهو ندارد چنانکه در تمامی این چند سال اخیر، مباحث شبیهسازیها، کاشتن جنین در شکم مردها، کشف ژن همجنسبازی و ژن جنایت، سقط جنین، رحم اجارهای و... برای مدتهای مدیدی بسیاری از صفحات و اخبار را به خود اختصاص داده بود. او در نتیجهگیری کتابش بیان میکند که:
«کار و وظیفه این کتاب این نبوده است که یک بار دیگر جمعیتی را برای هورا کشیدن برای آزادی گرد هم آورد. بلکه ما کوشیدهایم تا به سوالی فروتنانه پاسخ دهیم: آیا دانش جدیدی که از مرزهای نوین تحقیقات ژنتیک نشات گرفته است ما را با یک جبرگرایی ژنتیک رویاروی میسازد که اعتماد ما را به آزادی و اختیار بشر در معرض تهدید قرار دهد؟»۹
و پاسخ او البته در انتهای کتاب منفی است. به عقیده او حتی «ایجابگرایی در سطح ژنتیک اراده آزاد و مختار در سطح شخص را منتفی نمیسازد.» و البته «خداوند نیز خود با آفریدن او {انسان} شبیه به خود و دمیدن روح خود در او به وی اجازه شریک شدن با خویش در خلقت صیروری و آفرینش مدام را بخشیده است.»۱۰
البته تد پیترز بعد از بیان تمام این مباحث و یافتن پاسخی الهیاتی برای آنها به این نتیجه میرسد که: «خدا نقش خدا را بازی میکند و ما انسانها باید نقش انسان را ایفا کنیم» در هر صورت خواندن این کتاب ما را در یافتن پاسخ بسیاری از پرسشهایمان در این باب یاری خواهد رساند و به ما کمک خواهد کرد تا افقی تازه به فیزیولوژی خود و مهرههای اصلی و ناپیدای آن- ژنها- بگشاییم و در برابر بسیاری از مسائلی که تا چند دهه بعد دغدغه مباحث علمی و اخلاقی ما نیز خواهد شد با آگاهی افزونتر، موضعی منطقی و در خور بگیریم.
سحر مازیار
پینوشتها:
٭ پرفسور تد پیترز، استاد الهیات نظام مند در حوزۀ علمیه دینی لوتری و اتحادیه تحصیلات تکمیلی الهیات در برکلی کالیفرنیا، ازموسسین تریبون آزاد مشورتی سلولهای پایه، سردبیر نشریه Dialog در حوزه الهیات می باشد.
۱- تد پیترز، بازی در نقش خدا؟ جبرگرایی ژنتیک و آزادی و اختیار بشر، عبدالرضا سالار بهزادی، نشر نی ،۱۳۸۶،ص۲۰
۲- همان، ص۱۳
۳- همان، ص۱۲۹
۴- همان، ص۱۴۶
۵- همان، ص۲۳
۶- همان، ص ۱۱۸
۷- همان، ص ۱۲۰
۸- همان، ص ۳۳
۹- همان ، ص۳۷۳
۱۰- همان، ص ۱۳
بازی در نقش خدا؟ جبر گرایی ژنتیک و آزادی و اختیار بشر
نویسنده: تد پیترز
مترجم:
عبدالرضا سالار بهزادی
نشر نی
۱۳۸۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست