جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گرفتار خاطرات


گرفتار خاطرات

برنامه چهارم توسعه, سند فراموشی

دهه ۴۰ هنوز به پایان نرسیده بود که نیمی از ایران شب‌های روشن را سپری می‌کردند و نیمی دیگر با خاموشی کلنجار می‌رفتند. شب‌های روشن اما در دهه ۵۰ به ارمغان آمد. زمانی که دیگر وزرای فرنگ‌رفته کابینه‌های بحران‌زده را ترک می‌کردند ولی از خود یادگارهایی به ارمغان گذاشته بودند که سال‌ها بعد به عنوان میراث ماندگار آنان در خاطره‌ اقتصاد ایران به ثبت رسید. هنوز عالیخانی وزیر اقتصاد بود که اولین نیروگاه خصوصی ایران کلید خورد و هنوز خانواده خلیلی یاران سفر کرده خود را به آغوش نکشیده بود که روشنایی به جنوب ایران نیز هدیه شد. سال‌ها گذشت ولی یادگا‌رها باقی ماند. موسم انتصاب ایران را فرا گرفته بود که باز هم اولین نشانه‌های خاموشی رخ عیان کرد. دوران نبرد با خاموشی همراه شد. دهه ۶۰ یادگارهای بسیاری را در ذهن‌ها به ثبت رساند ولی به طور حتم خاموشی و کمیابی کالاهای مصرفی در ژرفای ذهن نسل اول و دوم انتصاب به ثبت رسید. برنامه اول توسعه در دورانی تدوین شد که جدال میان راست‌ها و چپ‌ها کلید خورده بود گروهی برای ساخت زیربناهای اقتصادی تمایلی از خود بروز نمی‌دادند و عده‌ای دیگر در جست‌وجوی برنامه‌نویسانی بودند که مزمن را با تخصص گرده زده باشند. برنامه اول توسعه با کمترین اشاره به ساخت زیربناهای اقتصادی تدوین شد. اما داستان برنامه دوم و سوم نقل دیگری بود. این بار برنامه‌نویسان چنان به سوی زیرساخت‌ها رفتند که اداره کشور را فراموش کردند. آنان تعدیل ساختاری را بنیان گذاشتند تا تورم ۴۸درصدی را پایه‌ریزی کرده باشند. گرانی کام شهرنشینان را تلخ کرده بود، خاموشی‌ها نیز همچنان ادامه داشت ولی این بار روزگار همچون دهه ۶۰ نبود چه صنایع بزرگ و کارخانه‌ها همچون شهروندان گرفتار خاموشی نمی‌شدند. دهه ۷۰ اوج‌گیری صنعتی ایران آغاز شده بود. گروهی سازندگی نیمه‌کاره را حاصل فعالیت‌های کابینه‌ هاشمی می‌دانستند و گروه دیگری روایت می‌کردند سازندگی شعاری به شمار می‌آمد که برای افتتاح فروشگاه‌های زنجیره‌ای گرفته تا کارخانه‌های صنعتی به کار می‌رفته است. اما شاید چندان تفاوتی نداشت که صنعتگران میزبان سازندگی شده باشند یا بازیگردانان سیاست ایران چراکه حداقل چند کارخانه‌ای متولد شد و با خاموشی به ورشکستگی نرسید. دهه ۷۰ با دولتی دیگر آغاز شد، این بار عصر سیاست باز بود. سیاستمداران در کنار صنعتگران همزیستی جدیدی را تجربه کردند. کارخانه‌های تازه‌ای هم متولد شدند که نه در خاموشی ورشکسته می‌شدند و نه در گرانی و تورم غرق می‌شدند.

دهه ۷۰ به میانه رسید که باز هم دولتی جدید آمد، این بار فرقی نمی‌کرد که سیاستمداران نسل نوین چه می‌خواستند. آنان شعار ژاپن اسلامی سر داده بودند ولی از انتشار آمار کارخانه‌های ورشکسته هراس داشتند. بحران نقدینگی بازار را فرا گرفته بود ولی صنعتگران در هجران نقدینگی کرکره فعالیت‌های خود را پایین می‌کشیدند. کارخانه‌داران دوران تازه‌ای را تجربه کردند که نمایش سازندگی هم نبود. آنها نیمه اول دولت را با شعار ژاپن اسلامی آمدند سند چشم‌انداز ۲۰ساله را در اختیار داشتند. برنامه چهارم توسعه نیز از سوی رئیس مجلس هفتم به امضا رسیده بود. نمایندگان اصولگرا هم چند باری برنامه را به دولت فرستادند و جداول آن را دگرگون ساختند تا شاید راهکاری هم برای اجرایش مهیا کرده باشند. دو سند مکتوب راه پیش‌روی اقتصاد ایران را روشن ساخته بود دولت نهم براساس برنامه چهارم توسعه باید تورم را تا سال ۸۸ به عدد ۹/۹درصد می‌رساند و رشد نقدینگی را در عدد ۱۰درصد متوقف می‌کرد.

از شمار کارمندان دولت ۵۰ درصد می‌کاست، واگذاری‌های دولتی را تا آستانه‌ ۵۰ درصد پیش می‌برد، نرخ بیکاری را به عدد ۱۰درصد می‌رساند ولی آنچه رخ داد تحولی دیگر بود. خاموشی‌های مدام کارخانه‌های صنعتی را نه یاد دهه ۷۰ که به روزگار دهه ۶۰ برد. ۲۳۰میلیارد تومان خسارت به بنگاه‌های فولادی وارد شد تا آنان تلخ‌ترین دوران فعالیت‌های خود را سپری کرده باشند. برنامه سوم توسعه بر ساخت نیروگاه‌های برقی تاکید داشت و دولت هم در راه تحقق آن قدم گذاشت اما برنامه چهارم توسعه بر ساخت نیروگاه‌های تازه تاکید کرد و صادرات برق به کشورهای منطقه، ولی دولت نهم راه دیگری را پیش گرفت. این بار نه برقی صادر شد و نه نیروگاهی جدید به شبکه برق کشور افزوده شد. سال ۷۸ همچون سال ۷۴ هم نبود که در کنار افزایش تورم حداقل بنگاه‌های صنعتی جدید متولد شدند. روایت‌های مدیران بسیاری از کارخانه‌های صنعتی نمایان می‌سازد که قطع برق زیان‌های مالی بسیاری برای آنان به ارمغان آورده است. آنان اما سخت‌تر از دهه ۶۰ رنج می‌کشند چراکه همگی جلدی از برنامه چهارم توسعه را در اتاق‌های کاری خود دارند که اکنون تنها کتابچه‌ای خاک‌خورده به شمار می‌آید. نویسندگان برنامه چهارم توسعه آنقدرها خوشبین بودند که صادرات برق را پیش‌بینی کرده بودند ولی شاید مردان دولت نهم خود نسخه‌ای از این برنامه را در اختیار نداشته باشند.

احمد کشاورز