شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

تلویزیون,خشونت,مخاطب


تلویزیون,خشونت,مخاطب

تلویزیون رسانه ای گروهی است که به دلیل ارتباط دایمی با خانواده ها و جذّابیت , تنوع و تکراری که در ارائه و تبیین مسائل اجتماعی دارد, قادر است اذهان را به خود مشغول داشته و تأثیرپذیری مخاطب را به طور نسبتاً زیاد سبب گردد , لذا چگونگی تأثیرپذیری مخاطب از مهم ترین نکاتی است که پژوهش گران مسائل اجتماعی را به خود مشغول داشته است

تلویزیون رسانه‌ای گروهی است که به دلیل ارتباط دایمی با خانواده‌‌ها و جذّابیت ، تنوع و تکراری که در ارائه و تبیین مسائل اجتماعی دارد، قادر است اذهان را به خود مشغول داشته و تأثیرپذیری مخاطب را به‌طور نسبتاً زیاد سبب گردد‎، لذا چگونگی تأثیرپذیری مخاطب از مهم‌ترین نکاتی است که پژوهش‌گران مسائل اجتماعی را به خود مشغول داشته است.

مسائلی از قبیل تأثیر تلویزیون بر معلومات، تفریح و لذّت، بزه‌کاری، اعتیاد، سلامت‌ روحی و ... افراد. لذا برآنیم تا در این مقال اولین سلسله مباحث پیرامون تلویزیون و تأثیر آن بر خشونت افراد را مورد بررسی قرار دهیم. اطفال و جوانان همواره شاهد صحنه‌های خشونت در قالب‌های طنز و کمدی می‌باشند که با شوق فراوان به تماشای آن می‌نشینند. فیلم‌های درام جنایی، وسترن، حادثه‌ای‌ ـ پزشکی، افسانه‌های علمی و حوادث روزمره از جمله فیلم‌هایی هستند که قدرت زیادی در القای خشونت در اطفال و جوانان دارند و صحنه‌های اکشن و بعضاً زد و خورد، سرقت، آزار به دیگران و سایر تخلّفات می‌توانند الگوی مناسبی را برای یک مخاطب کم سن و سال فراهم آورند. اما علت گرایش اطفال و جوانان به این قبیل فیلم‌ها ناشی از چیست؟ تحقیقات انجام شده توسط مجموعه‌ی یونسکو حاکی از این است که حدود ۵۹% اطفال و جوانان، علی‌رغم ابراز ترس از دیدن این قبیل فیلم‌ها اما هرگز حاضر به از دست دادن تماشای آن‌ها نمی‌شوند.

همزاد پنداری مخاطب با قهرمان اول فیلم از جمله‌ مواردی است که کشش اطفال را به سمت این قبیل فیلم‌ها سبب می‌شود. هرگاه قهرمان محبوب مخاطب با خطری روبه‌رو شود ، مخاطب نیز آن خطر را متوجه خود دیده و بنابراین علی‌رغم ترس و وحشت،‌ در دنیای واقع با تقلید از قهرمان محبوب خود، به نحوی سعی در برقراری ارتباط با وی می‌نماید و این اولین نکته‌ای است که تأثیرپذیری مخاطب از خشونت موجود در تلویزیون و فیلم را تبیین می‌دارد. جامعه‌شناسی به نام « شرام » طی تحقیقاتی ثابت نموده است که این گونه فیلم‌ها سبب می‌گردد که اطفال واقعیت زندگی خود را فراموش نموده و در حیات واقعی به دنبال آرزوهای دست نیافتنی خویش بگردند همان‌گونه که قهرمان محبوبشان به‌آن دست یافت.

هیجان بیش از اندازه‌ی فیلم، دلهره، کنجکاوی، و روحیه‌ی حقیقت‌پذیری در فیلم‌های جنایی،‌آشنایی بیشتر با جنایت‌کاران و استفاده از داستان‌های فیلم در گفت و گوی روزانه مواردی است که تماشای هر درامی را برای مخاطب نوجوان و جوان سبب می‌گردد. روان‌شناسان معتقدند که این گونه فیلم‌ها قادر است تمایلات خفته‌ی خشونت طلبانه‌ی مخاطب را برانگیزد و سعی در ارضای خویش توسط همزادپنداری با هیجان موجود در فیلم‌ها نموده و با استفاده از دو دفاع روانی « همانندی» و «‌ بیرون فکنی» آنچه را که از جهت روحی و روانی نیاز دارند بدست آورند‎، لذا در مرحله‌ی اول سعی در انطباق آمال و احساسات و تمایلات خویش با قهرمان فیلم نموده و سپس با تقلید از قهرمان فیلم و احساس نیرومند همانندی ایجاد شده ، سعی کنند تا همانند وی فکر و مثل آن‌ها عمل نمایند.

روانشناسانی که تماشای خشونت و شرارت را تسکین بخش هیجان و عقده‌های عاطفی می‌دانند، اساس فکر خود را از یک نظریه‌ی متداول قدیمی درباره‌ی درام یا نمایش گرفته‌اند. قدمت این نظریه به ادبیات یونان باستان و نوشته‌های ارسطو بازمی‌گردند. آن‌ها معتقدند که آن‌چه در روی صحنه‌ انجام می‌گیرد به بیننده این فرصت لذت بخش روانی را می‌دهد تا خود را از رنج و محنت و هیجانات درونی خلاص سازد. آزادی او از طریق همانندی با قهرمانان و حوادثی که در داستان یا نمایش مجسم شده، صورت می‌گیرد.

در واقع مخاطب که در ابتدا فرصت تجربه را در دنیای واقع در خود نمی‌بیند حال با فرصتی روبرو شده است که به راحتی می‌تواند حقایق موجود در فیلم را با واقعیت‌ها انطباق داده و به خود جرأت انجام آن عمل در دنیای واقع را بدهد. در واقع لذت حاصل از دیدن فیلم، غریزه ذاتی شخص و میل به ارضای هیجانات فروخفته خود و علاقه وافر مخاطب به قهرمان محبوب خویش از عواملی است که این انطباق را سبب می‌گردد. اما نظریه‌ای دیگر نیز وجود دارد و آن گرایش مخاطب به بزهکاری است، بدون اینکه هیجانات وی ارضاء شوند. اما آیا میزان تأثیرپذیری تمامی مخاطبان یکسان است؟ باید گفت نه. تحقیقات انجام گرفته نشان می‌دهد که مخاطبانی که قبلاً روحیه خشونت طلبی داشتند تأثیر بیشتری نسبت به مخاطبانی که روحیه خشونت طلبی نداشتند پذیرفتند. از آن گذشته ، برداشت‌های متفاوت مخاطب نیز در نوع تأثیرپذیری وی می‌تواند مؤثر باشد.

این که مخاطب خشونت موجود در فیلم را تنها راه مقابله با مشکلات خویش ببیند و یا آن را مشکل ساز برای خویش قلمداد کند در نحوه‌ی تأثیر پذیری وی مؤثر است. بنابراین باید با استفاده از راههایی که نتایج ثمربخش خود را آشکار ساخته‌اند، مخاطب را وادار به درک این حقیقت بزرگ کرد که بین دنیای مجسم شده در یک برنامه‌ی شیرین تلویزیونی و واقعیات جهان خارج، فاصله و تضادی گاه بیش از اندازه عظیم وجود دارد.

توسط محمد کریم رضایی

http://honar-computer.blogfa.com