یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست


تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست

به مناسبت ۲۷ فروردین, زادروز محمدعلی بهمنی شاعر محبوب کشورمان

سال‌ها پیش دوستی در سالروز تولدم به من کتاب شعری هدیه داد. شعرهای آن کتاب در اوج خستگی‌ها و روزمرگی‌ها غزل به غزل خنکای صبحی بود که روح خسته‌ام را نوازش می‌کرد... آن غزل‌های ساده و صمیمی آن قدر با دلم همراهی می‌کرد که خیال می‌کردم دوستی بی‌تکلف کنارم نشسته است و درد دل‌هایم را با او مرور می‌کنم... بعدها دیدم این حس مشترک بسیاری از مخاطبانی ا‌ست که این کتاب را خوانده‌اند. نام کتاب: «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود» بود و شاعرش «محمدعلی بهمنی». آن روز یادم می‌آید نتوانستم کتاب را روی زمین بگذارم و تا پایان اشعارش را خواندم. احساس می‌کردم شاعر این غزل‌ها باید روحی داشته باشد به صفا و صمیمیت و سادگی شعرهایش.

● شاعری متولد می‌شود

محمدعلی بهمنی ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ در دزفول به دنیا آمد. واقعه‌ای که خود بهمنی در یکی از شعرهایش که در همین ذهن زیبا چاپ شده، به زیبایی به آن اشاره داشته است. در ۷ سالگی کارگر ساده یک چاپخانه بود. کودکی که تمام دل‌خوشی‌اش خواندن صفحه شعر مجله «هفت تار چنگ» بود که با نظارت فریدون مشیری چاپ می‌شد. در کودکی توانست با نشان دادن استعداد و طبع شاعرانه‌اش مورد تشویق فریدون مشیری قرار گیرد. مشیری به او گفت تو می‌توانی شعر بگویی و این باور برای بهمنی به اندازه یک عمر شاعری به یادگار ماند. اولین شعری که از او به چاپ رسید، شعری بود که در ۱۰ سالگی برای مادرش سروده بود. این شعر در مجله «روشن فکر» چاپ شد و این ورود بهمنی به دنیای شاعری بود.

● بهمنی در آیینه آثارش

سال ۱۳۵۰ نخستین مجموعه شعرش به نام «باغ لال» و سال ۱۳۵۱ «در بی وزنی» به چاپ رسید. پس از آن سال ۱۳۵۲ با ورود به رادیو ایران و رادیو تهران، ترانه‌های زیبا و ماندگاری را خلق کرد. سال ۱۳۵۳ بود که «عامیانه» چاپ شد و ۲ سال بعد کتابی برای کودکان با نام «گیسو، کلاه و دفتر» و «شعرخوانی (ده شب) گوته» را چاپ کرد. اما سال ۱۳۶۹ کتابی از غزل‌های محمدعلی بهمنی منتشر شد که با استقبال بسیار گسترده جوانان همراه بود: «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود» کتابی که بعد از آن بارها تجدید چاپ شد و نام سراینده‌اش را بر سر زبان ها انداخت. بسیاری از شاعران از سبک بهمنی تاثیر پذیرفتند. به‌گونه‌ای که حتی شاعر بنامی مثل سهیل محمودی در کتاب «فصلی از عاشقانه‌ها»که در برگیرنده نخستین مجموعه کامل غزل‌های اوست به این تاثیرپذیری اعتراف می‌کند:

● آه بگذار که من نیز به جادوی غزلبهمنی وارترین شاعرِ دنیا باشم

بهمنی، سال ۷۰ برنامه «صفحه شعر» را در مرکز صدا و سیمای خلیج فارس و ۴ سال بعد نیز صفحه‌ای به نام «تنفس در هوای شعر» را در هفته‌نامه ندای هرمزگان آغاز کرد و سال ۱۳۷۸ تندیس خورشید مهر به عنوان «برترین غزل‌سرای ایران» به وی تقدیم شد. از دیگر آثار محمدعلی بهمنی می‌توان به «شاعر شنیدنی‌ست»، «عشق است»، «نیستان»، «این خانه واژه‌های نسوزی دارد»، «من زنده‌ام و هنوز غزل فکر می‌کنم» نیز اشاره کرد.

● بهمنی و نوگرایی در غزل

محمدعلی بهمنی اگر چه نامش با غزل و غزل‌سرایی پیوند خورده است اما در اغلب قالب‌ها چون کلاسیک، سپید و نیمایی شعر سروده است. او غزل را به عنوان قالبی برای شعر نمی‌پذیرد و بر این باور است که روح شعر خواستار رهایی ا‌‌ست و قالب چون قفسی غزل را محدود می‌کند. غزل چون موجودی زنده قابل تغییر است که با خلاقیت شاعران در زمان می‌تواند به شکلی نو تبدیل شود. بهمنی، جسارتی ستودنی در نوگرایی در غزل داشته است که از آن میان می‌توان به دیالوگ‌گویی در غزل و شروع نیمایی‌وار اشاره کرد.

● بهمنی و روح نیمایی اشعارش

غزل‌های بهمنی وام‌دار سبک و سیاق نیماست. او به نیما عشق می‌ورزد و بر این باور است که نباید ویژگی‌های شعر نیما و قدرت آن را از یاد برد و دغدغه این را دارد که مبادا در شعر شاعران جوان، نیما و سبک نیمایی فراموش شود. بد نیست بدانید که هر سال جایزه‌ای نیز با عنوان جایزه شعر «محمدعلی بهمنی» به شاعران جوان جنوب تعلق می‌گیرد و این جایزه یکی از افتخارات ارزشمند برای شاعران جوان و نوجوان جنوبی‌ است. محمدعلی بهمنی هنوز هم کار در چاپخانه را دوست دارد. در حال حاضر نیز در بندر عباس چاپخانه‌ای به نام دنیای چاپ دارد و مدیر انتشارات «چی‌چی‌کا» است. او هم‌چنان به غزل فکر می‌کند.

نویسنده: ملیحه جهانبخش