جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
بهشت
![بهشت](/web/imgs/16/45/ftdya1.jpeg)
راهبی در نزدیکی معبد زندگی می کرد. در خانه رو به رویش، یک روسپی اقامت داشت. راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند، تصمیم گرفت با او صحبت کند.زن را سرزنش کرد: "تو بسیار گناهکاری.روز و شب به خدا بیاحترامی می کنی.
چرا دست از این کار نمیکشی؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی؟"زن به شدّت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشایش خواست. همچنین از خدای قادر متعال خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان دهد.امّا راه دیگری برای امرار معاش پیدا نکرد. بعد از یک هفته گرسنگی دوباره به روسپیگری پرداخت.امّا هر بار که بدن خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد، از درگاه خدا آمرزش می خواست.راهب که از بی اعتنایی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود، فکر کرد: "از حالا تا روز مرگ این گناهکار می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند."و از آن روز کار دیگری نکرد جز اینکه زندگی آن روسپی را زیر نظر بگیرد.
هر مردی که وارد خانه او میشد، راهب هم ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت.مدّتی گذشت. راهب دوباره روسپی را صدا زد و گفت: "این کوه سنگ را می بینی؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیرهایست که انجام دادهای، آن هم بعد از هشدار من. دوباره می گویم: مراقب اعمالت باش!" زن به لرزه افتاد. فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است. به خانه برگشت، اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد: "پروردگارا ! کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقّت بار آزاد می کند؟"خداوند دعایش را پذیرفت. همان روز، فرشته مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت. فرشته مرگ به دستور خدا، از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد.روح روسپی بی درنگ به بهشت رفت، امّا شیاطین، روح راهب را به دوزخ بردند. در راه راهب دید که چه بر روسپی گذشته است و شکوه کرد: "خدایا ! این عدالت است ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذراندهام، به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرده، به بهشت می رود !"یکی از فرشته ها پاسخ داد: "تصمیمات خداوند همواره عادلانه است. تو فکر می کردی که عشق خدا یعنی فضولی در رفتار دیگران. هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی، این زن روز و شب دعا می کرد. روح او، پس از گریستن، چنان سبک می شد که می توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم. امّا آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم."
نیره ملک لو
انتخابات ریاست جمهوری 1403 انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مسعود پزشکیان انتخابات 1403 سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ایران پزشکیان جلیلی ریاست جمهوری
تهران هواشناسی قوه قضاییه پلیس آموزش و پرورش وزارت بهداشت شهرداری تهران قتل اربعین سلامت تب دنگی سازمان هواشناسی
خودرو حقوق بازنشستگان همستر کامبت قیمت طلا قیمت خودرو بازنشستگان قیمت دلار بانک مرکزی سهام عدالت دولت سیزدهم مسکن قیمت سکه
بهاره رهنما هنرمندان رامبد جوان محرم تلویزیون بازیگر سینما سینمای ایران الناز شاکردوست
دانش بنیان
انگلیس فلسطین جنگ غزه رژیم صهیونیستی روسیه آمریکا غزه جو بایدن حماس دونالد ترامپ ولادیمیر پوتین فرانسه
پرسپولیس فوتبال یورو 2024 استقلال علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ترکیه تیم ملی اسپانیا نقل و انتقالات لیگ برتر سپاهان کریستیانو رونالدو
سامسونگ هوش مصنوعی اینستاگرام ایلان ماسک ناسا گوگل هواپیما اپل
آلزایمر دیابت کاهش وزن خواب فشار خون اضطراب