سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
وقتی که شما تغییر کنید, همه چیز تغییر می کند
بعد از چند سال که از تحصیلم در شهر دیگری میگذشت برای ازدواج به شهر دیگری رفتم. زمانی که به شهر خودم برگشتم، یک کودک یک ساله و همسری داشتم که دانشجوی داروسازی بود. شاید در آن زمان تغییرات خیلی به نظرم نمیآمد.
ولی از اینکه به خانه و شهرم بازگشته بودم احساس خوبی نداشتم، ولی چرا؟ چرا که حدود بیش از سه سال بود که از این محیط دور بودم. چرا که یاد خاطرات قبل از مدرسه افتاده بودم و اینکه باید با حدود ۴۰۰۰ دانشآموز جدید مواجه میشدم. از دست پدرم خیلی عصبانی بودم که به خاطر خواست خودش ما را به این شهر آورده بود و در واقع با این کار تمام زندگی من را خراب کرده بود. هر چند که پدرم سعی کرد من را متقاعد کند که کار اشتباهی انجام نداده و حتی از من خواست که به خاطر شرایط پیش آمده از او تشکر کنم، ولی گوش من به این حرفها بدهکار نبود.
ویژگیهای ما بر احساساتمان تأثیر میگذارند و فکرمان بر احساسمان تأثیرگذار است. البته تغییر بسیار مشکل است و زمانبر.
پس چرا من از محیط جدید این قدر بیزار بودم؟ مدرسهای که میرفتم به اندازهی کافی بزرگ بود (حداقل در مقایسه با مدرسهی قبلی!) اگر میخواستم در کلاس آواز شرکت کنم این امکان محیا بود، پس مشکل کجا بود؟ شاید یکی از دلایل من برای اینکه شهر دیگری را برای ادامهی تحصیل انتخاب کردم این بود که میخواستم خودم باشم و توانایی تصمیمگیری برای زندگی را داشته باشم. ماندن در آن شرایط چیزی را برای من تغییر نمیداد!
تا موقعی که به این موضوع فکر نکرده بودم که چقدر عاشق اسکیت روی یخ هستم، همیشه از هوای سرد و آسمان خاکستری محل زندگیم بیزار بودم. از بهار هم خوشم نمیآمد چرا که در ابتدای بهار با برفی که از زمستان باقیمانده بود و همه جای خیابان را پوشانده بود، مواجه میشدم ولی دقتی به شاخههای زیبای زعفران و بنفشهها نداشتم. خانوادهام زیاد اهل بیرون رفتن از خانه نبودند و من حتی تابستان را هم دوست نداشتم. چون تابستانها به اندازهی کافی گرم نبود که بتوانم برنزه بشوم. من در آن سن توجهی به زیبایی دریاچهها در هنگام غروب خورشید در فصل تابستان نداشتم. برای اینکه خوشحال باشم دنبال دلیل میگشتم و ناخودآگاه تمام چیزهای خوبی که در اطراف داشتم را نادیده میگرفتم.
زمان خیلی زود گذشت و من دوباره به جایی بازگشتم که دوست نداشتم. به جایی بازگشتم که از نظر زیبایی فوق العاده است. شاید هر کسی آرزوی زیستن در چنین محیطی را داشته باشد!
حالا نظرم به محیط اطراف کاملا" عوض شده بود و یک جورایی مانند پدرم به اطراف مینگریستم. به این فکر کردم که پدرم چقدر زحمت میکشید تا ما راحت زندگی کنیم و متأسفانه الان در کنارمان نیست تا ببیند که چقدر به او افتخار میکنم. اولین هفتهای که به این مکان آمده بودیم را به یاد میآورم که پدرم دوست داشت اطراف را به من نشان بدهد و من را متوجه کند که به بهترین مدرسهی دولتی آن محل میروم. راست میگفت چون همان مدرسه نقش مؤثری در ادامهی تحصیل من در رشتهی دانشگاهی مورد علاقهام داشت.
در محل آرامی زندگی میکردیم که احتیاجی به قفل کردن درب نبود. دسترسی به همه چیز بسیار راحت و در کوتاهترین زمان ممکن بود. پارک زیبایی هم نزدیک خانه بود که دریاچهای داشت که در زمستان یخ میزد و جای مناسبی برای اسکیت بود.
زمانی که از ده میگذشتم، نور خورشید از لابهلای درختان به صورتم میخورد و یاد حرف پدرم میافتادم که میگفت: "نمیشود به مردم گفت که دربارهی نسل آینده فکر نکنند. کسی این درختان را برای آیندگان کاشته که هرگز آنها را نخواهد دید."
حالا که بازگشتهام فکر میکنم این مکان زیباترین جایی در دنیا است که تا به حال دیدهام و چهگونه روزی از این مکان بیزار بودم؟ حالا که خودم صاحب فرزند هستم، فکر میکردم روزی این مکان بهترین جا برای رشد فرزندم خواهد بود. گاهی اوقات دلمان برای چیزهایی تنگ میشود که حتی فکرش را هم نمیکنیم. گاهی اوقات واقعیات بدون اجازه وارد میشوند. زمانهای خوبی را گذراندهایم ولی یادمان نمیآید که چگونه آن زمان گذشته است.
وقتی که یاد گذشته میکنم، یاد قایق زیبایی که در دریاچه کناره گرفته بود، موزههایی که با بچههای دبیرستان رفته بودیم، معلمهای مدرسه و ... میافتم.
جابهجایی تمام مشکلاتی را که با آن ها روبهرو میشوید را حل نخواهد کرد، چرا که شما همواره با چنین مشکلاتی مواجه خواهید شد. تنها محیط پیرامونتان است که شرایطی را برای شما ایجاد میکند تا خودتان را بهتر بشناسید و راه حلهای خوبی برای مشکلاتتان پیدا کنید.
درسی که از گذشته میگیرم این است که: "چگونه ویژگیهای ما بر احساساتمان تأثیر میگذارند و چگونه فکرمان بر احساسمان، تأثیرگذار است. البته تغییر بسیار مشکل است و زمانبر. من و همسرم طبق رسم خانوادگی هر سه سال یک بار جابهجا شدیم. ولی برای دومین بار که جابهجا شدیم، دلمان برای زیباییها، آرامش و همسایگان جایی که بودیم تنگ شد. یاد گرفته بودیم که اگر چیزی را دوست نداریم راحت نظرمان را بدهیم.
زمانی که به جاهای شلوغتر میرفتیم، دلمان برای محلههای دنج، دریاچه، پارکهای زیبا تنگ میشد. ولی ما دیگر فرزند داشتیم و باید موقعیتهای بهتری را با زندگی کردن در شهرهای بزرگ، برای او ایجاد میکردیم. این تنها یک روی سکه بود.
هر جایی که میرفتیم، دلمان برای فصلهای چهار رنگ، ازدیاد رستورانها و چند فرهنگی بودن جاهای دیگر تنگ میشد. اولین توفان، مار زنگی، عقرب و عنکبوتی که من را بسیار ترساند باعث شد تا تدابیری را برای اینکه به فرزندم آسیبی نرسد، اتخاذ کنم. بدین ترتیب یاد گرفتم که چگونه با تغییرات کنار بیایم و تحولات را مدیریت کنم.
متوجه مواردی که دل تنگشان شده بودم، شدم و برای تغییرات آتی خوشبینانهتر حرکت کردم و برای اتفاقات خوب شاکر بودم. در حقیقت لیستی را از مواردی که هر روز دلم برایشان تنگ میشد، بهطور ذهنی در نظر داشتم و بر روی آنها تمرکز میکردم و حس لذتم را بدین طریق افزایش میدادم.
زمانی که با خانوادهام زندگی میکردم، همیشه مادرم از دست من شاکی بود ولی من بسیاری از خصوصیات را در کنار مادرم یاد گرفته بودم. البته آدم خوششانسی بودم که چنین فرصتی را در جوانی برای یادگیری بسیاری خصوصیات داشتم. الان که فکر میکنم زندگی آن دوره با مادرم را هم با وجود تمام گله و شکایات بسیار دوست دارم. بهتر است که مکانهایی که دوست داریم را همیشه در ذهن داشته باشیم و راجع به آن فکر کنیم.
جابهجایی تمام مشکلاتی را که با آنها روبهرو میشوید را حل نخواهد کرد، چرا که شما همواره با چنین مشکلاتی مواجه خواهید شد. تنها محیط پیرامونتان است که شرایطی را برای شما ایجاد میکند تا خودتان را بهتر بشناسید و راه حلهای خوبی برای مشکلاتتان پیدا کنید.
نویسنده: Susan Dunn
منبع: وبگاه sideroad.com
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی
تهران کنکور هواشناسی شهرداری تهران شورای شهر تهران تعطیلی مدارس هلال احمر قوه قضاییه پلیس سیل بارش باران آموزش و پرورش
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا یارانه بورس خودرو دلار بازار خودرو سایپا حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازنشستگان
شهادت رئیس جمهور داریوش ارجمند پیام تسلیت تلویزیون لیلا حاتمی سینمای ایران آیت الله سید ابراهیم رئیسی سینما شعر زری خوشکام رسانه ملی نمایشگاه کتاب
کنکور ۱۴۰۳ دانش بنیان دانشگاه پیام نور تلسکوپ فضایی هابل
رژیم صهیونیستی اسرائیل ترکیه امیرعبداللهیان روسیه غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیورپول لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی رئال مادرید منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت تبلیغات گوگل سامسونگ موبایل اپل اینترنت آیفون فناوری
رژیم غذایی آلزایمر طول عمر سلامت روان کاهش وزن افسردگی مغز انسان