شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اصغر فرهادی, هر روز تنهاتر می شود


اصغر فرهادی, هر روز تنهاتر می شود

اصغر فرهادی, فیلمساز موفقی است موفقیت این فیلمساز که انگار این روز ها در اوج قرار دارد را می توان از آنجایی خیلی خوب متوجه شد که فیلم هایش هم در گیشه فروش, موفق هستند و هم جوایز جشنواره های هنری را می گیرند این بدان معناست که فرهادی توانسته نظر اقشار مختلف را به خود جلب کند

اصغر فرهادی، فیلمساز موفقی است؛ موفقیت این فیلمساز که انگار این‌روز‌ها در اوج قرار دارد را می‌توان از آنجایی خیلی خوب متوجه شد که فیلم‌هایش هم در گیشه فروش، موفق هستند و هم جوایز جشنواره‌های هنری را می‌گیرند. این بدان معناست که فرهادی توانسته نظر اقشار مختلف را به‌خود جلب کند. اصغر فرهادی متولد ۱۳۵۱ در اصفهان است. فرهادی فعالیت سینمایی‌اش را از سال ۶۵ در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز‌کرد. نخستین حضور حرفه‌ای او در سینما در فیلم ارتفاع پست به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در سال ۸۰ به‌عنوان فیلمنامه‌نویس بوده است. او در سال‌های ۸۴، ۸۷ و ۸۹ جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم فجر و خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین را به‌عنوان بهترین کارگردان برای فیلم «درباره‌الی» و خرس طلایی بهترین فیلم را برای «جدایی نادر از سیمین» از آن خود کرده است. در رابطه با علل توفیق فرهادی حرف‌های خودش شاید در این ارتباط جالب‌تر باشد:

● مطالعه

حدس می‌زنم این نگاه اجتماعی که همواره با من بوده از دوران نوجوانی‌ام نشات می‌گیرد و خواندن رمان‌ها و داستان‌هایی با نگرش اجتماعی در آثار نویسندگانی چون صادق چوبک، دولت‌آبادی، آل‌احمد، هدایت و.... در ادامه آشنایی با ادبیات نمایشی جهان در دوران دانشگاه وخواندن آثار چخوف، ایبسن، ویلیامز، پینتر و... من را با درام و اهمیت جزئیات در شکل دادن آن آشنا کرد و مجموعه این آشنایی‌ها شاید مسیر من را واضح‌تر کرد. (گفت‌وگو با همشهری جوان)

● احترام به تماشاگر

اصغر فرهادی یکی از ارکان موفقیتش را‌ دادن اطلاعات کم به تماشاگر می‌داند که این خود احترام به شعور مخاطب است: «من هرچه اطلاعات بیشتری درباره قصه‌های نانوشته درون فیلمنامه بدهم تخیل تماشاگر را محدود می‌کنم. این اطلاعات مفید و مختصر دایره خلاقیت تماشاگر را وسیع‌تر می‌کند.»

● نظم در زندگی

خودم دلم می‌خواهد این میزان نظمی که در کارم دارم را در بقیه قسمت‌های زندگی هم داشته باشم. مثلا می‌خواهم در رانندگی آدم منظمی باشم که نیستم. مسیر‌ها را همیشه اشتباه می‌روم و وقتی سارینا (دخترش) سوار ماشین‌پدرش می‌شود می‌گوید: «می‌دانی از کدام مسیر می‌خواهی بروی؟» آن قدر که کار را جدی می‌گیرم بقیه اتفاقات را جدی نمی‌گیرم.

● سینما

اولین دغدغه من سینماست. قبل از این‌که فکر کنم چه چیزی را می‌خواهم بگویم، این‌که آن را از طریق سینما می‌گویم دغدغه اصلی من است. به این دلیل فیلم نمی‌سازم که در مورد اخلاق صحبت کنم، من به‌دلیل خود سینما فیلم می‌سازم. این مهم‌ترین دلیل کار من است که قابل کتمان هم نیست.

(نشست خبری جدایی نادر از سیمین –پردیس ملت)

● تنهایی

من در زمان سریال «داستان یک شهر» حضور بیرونی بیشتری داشتم اما الان ۴-۳ سال است که اهل جمع نیستم و کنار کشیده‌ام. کاملا هم فکر می‌کنم ارثی است یا شاید برای همه همین‌طور است، این‌که سن بیشتر می‌شود به‌دنبال مکان خلوت هستیم تا جمع. الان به سختی می‌توانم وارد یک جمع بشوم. هرچه تنهاتر باشم برایم بهتر است. مثلا یک زمان دسته جمعی می‌رفتیم کوه ولی الان دنبال این هستم که در تنهایی و در شب بروم کوه. (گفت‌وگو با چلچراغ)