پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

«کرامت» در مقابل «کینه توزی»


«کرامت» در مقابل «کینه توزی»

گویند در سیاست جایی برای اخلاق نیست و چه انبوه سیاست ها و سیاستمداران که این گزاره را اثبات کرده اند, اما عجب آنکه آدمی هرگز از بی اخلاقی در سیاست به وجد نمی آید و هنوز هم رقیبان خویش را به مدارا و ملاحظه دعوت می کند

گویند در سیاست جایی برای اخلاق نیست و چه انبوه سیاست ها و سیاستمداران که این گزاره را اثبات کرده اند، اما عجب آنکه آدمی هرگز از بی اخلاقی در سیاست به وجد نمی آید و هنوز هم رقیبان خویش را به مدارا و ملاحظه دعوت می کند، با اینکه خلایق نیک دریافته اند که دروغ و فریب سکه رایج بازار سیاست است ولی هیچ کس به دروغ و بهتان مباهات نمی کند و آشکارا بدان تمسک نمی جوید، گویی ته مایه یی از اخلاق در سیاست همواره وجود دارد و دروغگویان و تهمت زنندگان و لجن پراکنان هم از روی ناچاری بدان چنگ می زنند و چه بسا آرزو داشته باشند که بساط قدرت شان به هزینه صداقت مخدوش و ملکوک نشود.اگر اوضاع بدین منوال است آیا ممکن است که از رقیبان تمنای اخلاق کنیم و دعوت به راستگویی و انصاف را چون «معروفی» امر شده و بایسته منهاج عمل خویش قرار دهیم.

اگر سیاست، سیاست است و به جز در اوضاع آرام توان درک و هضم اخلاق را ندارد پس چه باید کرد و چه سان می توان از غرق شدن در فریب و نیرنگ و کینه ورزی و دشنام و ترور نرم جلوگیری کرد.به نظر می رسد در برابر توفان افترا و دشمنی آنان که دل در گرو سلامت جامعه دارند و از سقوط هنجارهای راستگویی و اعتماد در هراسند چاره یی ندارند جز اینکه به ریسمان فداکاری و نجابت و سکوت و فروخوردن خشم و گریستن تن در دهند.

اگر دشنام بشنوند سکوت پیشه کنند و اگر تهمت خوردند کریمانه پاسخ گویند.در دور باطل و مبتذل و شرم آور «دشنام در مقابل دشنام» پایه های اخلاقی جامعه در معرض هدم و نابودی قرار می گیرد و به عکس سکوت و کرامت در مقابل تهمت و لجن پراکنی حس انسانی را تحریک می کند و حق را نشان می دهد و آرامش می آورد و کینه توزی را به انزوا می کشاند.شاید امروز جامعه ملتهب و مواج ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند فداکاری زخم خوردگان و سکوت مظلومانه افترادیدگان باشد.

بگذاریم خدا و روزگار و طبیعت کار خود را بکنند، تزریق کینه توزی و دشمنی به جامعه شمشیر دودمی است که به سرعت سراغ شمشیرگردانان خواهد آمد، در مقابل بزرگواری و کرامت پیشگی آرامش و اخلاق را به ارمغان خواهد آورد و اگرچه کمی دیر ولی کرانه های حقیقت آشکار خواهد شد.جامعه بالنده آن جامعه یی است که آموزگاران صبور و مظلوم داشته باشد، این جامعه بزرگ می شود، عمیق می شود، به سوی سلامت حرکت می کند و از دور باطل خشونت لفظی و عملی خارج می شود. جامعه بزرگ و بالنده آن جامعه یی است که دوران گذار خود را در می یابد و از بی قراری دوری می گزیند. اگر یک جامعه به دور باطل نزاع و دوگانگی و درگیری گرفتار شد شاید به اندازه عمر یک نسل لازم باشد که از آن خلاصی یابد، سختی، زحمت و مشقت «تحمل» و «مدارا» میوه های ماندگار آرامش و پیشرفت و سلامت به بار خواهد آورد.

جعفر گلابی