یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

ای کاش همه جرا ت داشتند


ای کاش همه جرا ت داشتند

خاتمی, خاتمی است, چه رئیس جمهور باشد و چه تنها سوژه ای برای بعضی عقده گشائی های داخلی پس چه بهتر که خاتمی جز گزیده و سنجیده سخن نگوید – که معمولاً هم, چنین است

سخنرانی چندی قبل سیدمحمد خاتمی، بازتاب‌های فراوان داخلی و خارجی داشت. البته این سخنرانی، نه اولین نمونه از اظهارات خاتمی بود که در کانون توجه رسانه‌ها قرار گرفت و نه آخرین آنها خواهد بود. بر همین اساس، هم خاتمی باید قبل از بیان هر کلام خود، بازتاب‌های آن – و حتی احتمال بهانه جوئی‌ها – را مدنظر قرار دهد و هم کسانی که در داخل هیچ‌گاه به جایگاه رفیع خاتمی در عرصه بین‌المللی اعتراف نکردند، باید اکنون بپذیرند که: خاتمی، خاتمی است، چه رئیس جمهور باشد و چه تنها سوژه‌ای برای بعضی عقده گشائی‌های داخلی! پس چه بهتر که خاتمی جز گزیده و سنجیده سخن نگوید – که معمولاً هم، چنین است – و مخالفان غیر منصف هم به جای کینه جویی در برابر او، از این ظرفیت بزرگ و استثنایی کشور برای کاهش تهدیدها و بهره‌گیری هر چه بهتر از فرصت‌ها، استفاده نمایند. این نکته‌ای است که متأسفانه در زمان تصدی ریاست جمهوری توسط خاتمی مورد غفلت واقع شد و اکنون هم مورد بی توجهی قرار می‌گیرد.

پس از سخنرانی اخیر خاتمی و توضیحات او در خصوص دیدگاه رهبر فقید انقلاب پیرامون صدور گفتمان انقلاب، بعضی از رسانه‌های خارجی این سخنان را بهانه ای برای متهم ساختن ایران قرار دادند. خاتمی نیز در اقدامی شجاعانه، شخصاً به چالش بـا آن رسـانـه‌هـا پـرداخـت و ضـمن رفع شبهات مطرح شده، به رسانه‌های پرنفوذ جهانی یادآوری کرد که در عصر حاضر کدام قدرت‌ها، با استفاده از خشونت و سلاح، دیدگاه‌های خود را به دنیا تحمیل می‌کنند.

پس از توضیحات خاتمی، برخی از منتقدان داخلی او، جانب انصاف را نگه‌داشتند و حتی از وی تقدیر کردند. اما گروهی دیگر، این توضیحات را نیز به سوژه‌ای برای حمله به شخصیت خاتمی – و نه شخص او – تبدیل کردند و با عبارات تحقیرآمیزی همچون <خاتمی حرف خود را ‌ ‌پس گرفت>، به استقبال اظهارات تکمیلی رئیس جمهور پیشین ایران رفتند. در حالی که با مراجعه به اظهارات خاتمی، می‌توان به این نتیجه رسید که بهانه جوئی‌های دشمنان خارجی، ارتباطی منطقی با اظهارات اولیه خاتمی نداشت. اما حتی اگر این فرض نیز صحیح باشد که <خاتمی، سخن خود را اصلاح کرده باشد> آیا باید با استخدام عبارات کوچک کننده ، این خبر را اعلام کرد؟ آیا اصلاح‌سخن یک سیاستمدار برجسته، آنقدر قـبـیـح اسـت کـه بـایـد او را تحقیرکرد؟ البته از کسانی که بعضی شـخـصـیـت‌هـای اجـرائـی مـحـبـوب خـویـش را تـا حـد قدیس بـالا می‌برند و در برابر ادعاهایی همچون <جاری شدن کلام امام زمان بر زبان مسئولان اجرائی> سکوت پیشه می‌کنند، جز این توقعی نمی‌رود. زیرا به نظر برخی از آنها، اگر گوینده سخن، از شخصیت‌های محبوب و هم جناح باشد، حتی فرض ارتکاب اشتباه توسط او، فرض محال است. اگر هم از جناح مقابل کسی سخن بگوید، پیشاپیش باید سخن او را حمل بر همراهی با ضد انقلاب و دشمنان خدا و پیامبر دانست که تنها اگر مجبور شوند <حرف خود را پس خواهند گرفت.>‌

اکنون می‌توان با ارائه چند نمونه به ارزیابی این موضوع نشست که کدام رفتار صحیح‌تر است:

‌ ۱) ‌روزی ادعا شد که نمایندگان مجلس هفتم، مؤید به تاییدات آسمانی هستند و لیست آنها متبرک به امضای وجود مقدس امام عصر <عج> می‌باشد. اگر سران جناح پیروز در مجلس هفتم همان روز به میدان می‌آمدند و به نیابت از گوینده بزرگوار، این سخن را پس می‌گرفتند قاعدتاً در پایان دوره ناچار نمی‌شدند که برای سـرپـوش گـذاشـتـن بـر ضـعف‌های بی سابقه مجلس هفتم، به توجیهاتی از این قبیل متوسل شوند که <بعضی نمایندگان این مجلس، فرق بین میلیون‌ و میلیارد را نمی‌دانند.>‌

‌ ۲) ‌یـک روز عده‌ای از اصولگرایان امروز، مخالفت با رئیس جمهور اسبق را دشمنی با پیامبر دانستند.اگر در آن روز، برخی سران آن جبهه، مانند خاتمی جرا‌‌ت به خرج می‌دادند و به نیابت از طرف برخی کم خردان، این حرف را پس می‌گرفتند، قطعاً بسیاری از ضعف های دولت سازندگی مخفی نمی‌ماند و در نتیجه، امروز عده‌ای از همان اصولگرایان برای سلب مسئولیت از خویش – علیرغم همراهی رسمی و غیررسمی با دولت سازندگی – ناچار نمی‌شدند که در اتهام افکنی علیه رئیس آن دولت ، مرزهای انصاف را زیرپا بگذارند.

‌ ۳) ‌یـک روز، در صفحه اول مهمترین روزنامه‌حامی احمدی نژاد، این جمله سخن رئیس جمهور فعلی – و کاندیدای آن روز ریاست جمهوری – جلب توجه می‌کرد که <پول نفت باید سر سفره‌های مردم دیده شود.> اگر همان روز احمدی‌نژاد رسماً این حرف را پس می‌گرفت امروز ناچار نمی‌شد که به صورت مکرر انتساب این شعار به خود را تکذیب کند.

‌ ۴-) روزی اکثر روزنامه‌های این کشور، منعکس کننده جمله منتسب به رئیس کنونی مجلس بودند که <ایران را به ژاپن اسلامی تبدیل خواهیم کرد.> اگر او همان روز این حرف را پس می‌گرفت یا انتساب آن به خود را تکذیب می‌کرد پس از حدود ۲ سال ناچار به تکذیب این سخن نمی‌شد و در برابر هزاران نفر که این سخن در ذهن آنها <حک> شده بود، احساس بدهکاری نداشت.

۵‌ ) ‌کمتر از یکسال قبل، تعدادی از نمایندگان مجلس تلاش کردند با استیضاح وزیر آموزش و پرورش، اداره بزرگترین و مهمترین تشکل آموزشی و اداری کشور را به فردی قوی‌تر بسپارند. در آن روز، احمدی نژاد به دفاع از فرشیدی پرداخت و عملکرد او را منجر به موفقیت‌های بی‌نظیر در آموزش و پرورش دانست. اگر همان روز، مشاوران رئیس جمهور به او یادآوری می‌کردند که در توصیف وزیر، مبالغه شده و او هم با پذیرش این توصیه، حرف خود را پس می‌گرفت، احتمالاً چند ماه بعد ناچار نمی‌شد به طور ناگهانی وزیر را برکنار و سوالات مربوط به فاصله <موفقیت‌های بی‌نظیر تا برکناری ناگهانی> را بی‌پاسخ بگذارد.

‌ ۶‌) از دو سال قبل اکثر رسانه‌های کشور، از وجود گرانی‌های بــی ســابـقــه در کـشــور خـبـر دادنـد و افـزایـش گـرانـی‌هـا را پیش بینی کردند. پس از آن، یک مقام عالیرتبه اجرائی، گرانی را ساخته و پرداخته رسانه‌ها دانست و مدعی شد که <رسانه‌های ملی و غیر ملی به جو کاذب گرانی‌ها دامن می‌زنند.> اگر آن روز، مشاوران امین از او می‌خواستند که بلافاصله این حرف را پس بگیرد یا آن را تعدیل کند، احتمالاً او ناچار نمی‌شد که برای توجیه گرانی، به دنبال مقصرانی بگردد که در کنار استخرهای شمال شهر تهران، دستور گرانی را صادر می‌کنند. یا در امریکا برای گرانی در ایران برنامه‌ریزی می‌نمایند.

۷) در اوج اظهار نگرانی‌ها در خصوص بلا‌تکلیفی سهم ایران درخزر، وزیر امور خارجه ایران سخنی نسنجیده بر زبان راند که <ادعای سهم ۵۰ درصدی ایران در خزر، توسط دشمنان ملت ایران مطرح می‌شود.> اگر آن روز مقامات پایین‌تر یا بالا‌تر، از او می‌خواستند که بلا‌فاصله حرف خود را پس بگیرد، احتمالا‌ًمقامات روسیه و سایر کشورهای همسایه ایران در خزر، با خیال آسوده به سایر حوزه‌های منافع ملی ایران چشم طمع نمی‌دوختند و با امریکا و سایر مخالفان دولت ایران ،در موضوعات گوناگون همراهی نمی‌کردند.

۸ ) روزی یک رسانه غیر خصوصی، ادعاهایی در خصوص بحرین مطرح کرد. این ادعاها اگر چه به واقعیت بسیار نزدیک بود اما ظاهراً با سیاست‌های رسمی جمهوری اسلا‌می تطبیق نداشت.اگر دستگاه‌های مسئول به این روزنامه فشار می‌آوردند که از هر سخنی که مغایر سیاست‌های رسمی است خودداری کند تا هزینه آن بر نظام تحمیل نشود، قاعدتاً وزیر امور خارجه و حتی رئیس جمهور ناچار نمی‌شدند در سفری غیر متعارف به این سرزمین کوچک بروند و دست در دست مقامک‌هایی بگذارند که قبل و بعد از سفر مقامات ایرانی، ادعایی علیه ایران مطرح کرده و می‌کنند.

۹) یک مقام عالیرتبه ایرانی، به صورت مکرر در تریبونها از وجود مافیا سخن گفت و از وجود لیستی در اختیار خود خبر داد که تنها به توصیه دوستان شفیق از افشای آن خودداری کرده است. اگر آن روز به او توضیح داده می‌شد که شناسایی و معرفی مفسدان، نه در حوزه مسئولیت‌های آن مقام اجرائی است و نه از اختیارات او، لا‌بد او برای احترام به قانون حرف خود را پس می‌گرفت. اما چون آن توصیه و این اقدام انجام نشد، بازپس‌گیری این حرف به یک مقام دست چندم از دفتر همان مقام اجرائی سپرده شد که بگوید: <اعلا‌م اسامی مفسدان اقتصادی، نه در شأن دولت است نه مثمرثمر.>

۱۰) چند ماه قبل، رئیس جمهور ایران بدون توجه به طرح ادعاهای ضد ایرانی برخی سران عرب در بیانیه پایانی اجلا‌س خود، این بیانیه را بسیار مثبت دانست. اگر آن روز به او یادآوری می‌شد که بلا‌فاصله سخن خود را اصلا‌ح کند و آن را پس بگیرد، قاعدتاً در نشست‌ بعدی همان سران ، مدعی هم پیمانی با ایران - دولت سوریه - پای همان ادعاهای ضد ایرانی را امضا نمی‌کرد.

البته نمونه فراوان است اما همه نمونه‌ها نشان می‌دهد که اگر سایر سیاستمداران ایرانی هم مانند خاتمی به موقع سخن ناقص خود را تکمیل کنند و حتی در صورت لزوم به ادعای رسانه‌ای که ظاهراً با دیروز، امروز و فردای خاتمی مشکل دارد حرف خود را پس بگیرد، آنگاه بازپس‌گیری حرف سیاستمداران بانفوذ ایرانی، با پرداخت هزینه بیشتر از جیب ملت ایران صورت نخواهد گرفت.