یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خیلی دور, خیلی نزدیک


خیلی دور, خیلی نزدیک

نگاهی به تضاد دیدگاه داوران و منتقدان در انتخاب بهترین فیلم جشنواره فجر

مقایسه آرای داوران و منتقدان همیشه جذاب به‌نظر می‌رسد چرا که به دلیل‌های متفاوتی گاه این نظرها منطبق بر هم می‌شوند و گاه کاملاً در تضاد با هم قرار می‌گیرند.

دلیل این تضادها در بیشتر موارد آن است که داوران جشنواره فجر علاوه بر مسائل تخصصی و هنری، سیاستگذاری‌های کلان سینمایی را هم در نظر می‌گیرند ولی منتقدان از این محدودیت برخوردار نیستند و می‌توانند حتی فیلمی بسیار شخصی و دارای ارزش‌های خاص هنری را انتخاب کنند؛ هر چند برخی از اوقات داوران شاید به دلیل ترکیب داوری خاصشان، خارج از سیاستگذاری‌ها عمل می‌کنند و نظر داوران و منتقدان به هم نزدیک می‌شوند تبلور آرا داوران جشنواره و منتقدان در بخش بهترین فیلم نمایان می‌شود. (که در این مقاله هم به همین بخش پرداخته شده است) رای‌گیری منتقدان بعد از جشنواره به‌طور متمرکز از سال ۱۳۶۸ به بعد انجام گرفته است بنابراین نگارنده هم از این تاریخ به بعد به مقایسه آرای داوران و منتقدان پرداخته است.

در این مقاله به تفاوت‌های این نظرها پرداخته شده است بنابراین به سال‌هایی که نظر منتقدان و داوران یکی بوده یا بسیار به هم نزدیک بوده، پرداخته نشده است و سعی شده که تفاوت‌ها و دلیل این تفاوت‌ها تحلیل شود تا تضاد دیدگاه داوران و منتقدان در سال‌های اشاره شده مورد بررسی قرار گیرد.

در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر بار دیگر نظر اکثریت منتقدان با انتخاب داوران هم سو شد . فیلم «به همین سادگی » به کارگردانی رضا میرکریمی هم از سوی منتقدان و هم از سوی داوران مورد تحسین قرار گرفت.با این توضیح بازمی گردیم به گذشته تا این روند را بررسی کنیم.

● هشتمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۶۸)

▪ تفاوتی بسیار چشمگیر

در هشتمین جشنواره فیلم فجر فیلم «مهاجر» (ابراهیم حاتمی‌کیا) به عنوان بهترین فیلم برگزیده شد درحالی که فیلم برگزیده منتقدان «دندان مار» (مسعود کیمیایی) بود و در عین شگفتی، «دندان مار» در هیچ رشته‌ای جایزه‌ای به دست نیاورد می‌توان اوج تفاوت دیدگاه داوران و منتقدان را در همین دوره از جشنواره دید. دلیل این مساله را می‌توان در همان سیاستگذاری‌های جشنواره دنبال کرد. ابراهیم حاتمی‌کیا فیلمساز متعهد و جنگی سینمای ایران بعد از فیلم «دیده‌بان» فیلمی ساخته بود که نشان از پیشرفت فراوان او داشت.

شخصیت‌پردازی ملموس رزمندگان در این فیلم که نقاط ضعف و قدرت را با هم داشتند در کنار نقش

تحول یابنده هواپیمایی کوچک به‌نام مهاجر که به تدریج بدل به یک پیام‌آور مهر و عشق و دوستی می‌شود داوران را سر ذوق آورد تا این فیلمساز دفاع مقدس را مورد تشویق خود قرار دهند. در مقابل «دندان مار» با انتقاد تند اجتماعی‌اش به عوارض جنگ معلوم است که نمی‌تواند مورد توجه قرار بگیرد و این ظلمی به فیلم کیمیایی بود چرا که هنوز هم بسیاری «دندان مار» را بهترین فیلم پس از انقلاب کیمیایی می‌دانند. «دندان مار» با نگاهی موشکافانه و انتقادی به تهران پس از جنگ و نسل تازه جنوبی‌های جنگ‌زده در آن می‌پرداخت، این نگاه تیره و تلخ به عوارض جنگ در «دندان مار» در مقابل نگاه عارفانه و معنوی حاتمی‌کیا به دفاع مقدس در «مهاجر» قرار گرفت. مشخص است که داوران در این میان کدام فیلم را خواهند پسندید.

● یازدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۱)

▪ ملودرام جنگی در مقابل فیلمی جمع و جور

در یازدهمین جشنواره فجر، فیلم «از کرخه تا راین» (ابراهیم حاتمی‌کیا) جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد و فیلم «سارا» (داریوش مهرجویی) فیلم برگزیده منتقدان بود.

فیلم «از کرخه تا راین» قبل از اکران در جشنواره سر و صدا به راه انداخته بود به‌خصوص شایعه شده بود که صحنه فریاد زدن رزمنده کنار رود راین قرار است سانسور شود که البته سانسور نشد. نگاه غمخوارانه و ملودراماتیک حاتمی‌کیا به آدم‌های جنگ، داوران را مجاب کرد که به او رای بدهند، در مقابل فیلم کوچک و جمع‌وجور سارا چندان به چشم نیامد. در «سارا» مهرجویی نقبی به دل جامعه سنتی ایران می‌زند و اقتباسی هنرمندانه از نمایشنامه «خانه عروسک» ایبسن ارائه می‌کند. سارا فیلمی زن‌محور است که زن در انتها مقابل شوهرش می‌ایستد و به نوعی نگاهی انتقادی به سنت‌های خانوادگی دارد. مشخص است که چنین نگاه موشکافانه به جامعه سنتی در مقابل یک ملودرام جنگی متعهد شکست بخورد.

● دوازدهمین جشنواره فجر (۱۳۷۲)

▪ دهن‌کجی به جشنواره کن

در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر درحالی که فیلم خوب «زیر درختان زیتون» (عباس کیارستمی) در جشنواره شرکت داشت. هیات داوران، فیلمی را شایسته انتخاب ندانست و به فیلم‌های «حماسه مجنون» (جمال شورجه) و «تیک‌تاک» (محمدعلی طالبی) سیمرغ بلورین داده شد. این در حالی بود که «زیر درختان زیتون» در بخش مسابقه جشنواره کن پذیرفته شده بود و داوران آشکارا با بی‌اعتنایی به این فیلم به این موفقیت «زیر درختان زیتون» دهن‌کجی کردند. جالب آن است که «تیک تاک» که فیلم‌های سال‌های دور کیارستمی را به یاد می‌آورد، سیمرغ بلورین گرفت و فیلم «زیر درختان زیتون» که برخی آن را بهترین بخش سه‌گانه «پشته ـ کوکر» (روستایی که «خانه دوست کجاست» در آن ساخته شد) کیارستمی می‌دانند مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت.

این در حالی بود که «زیر درختان زیتون» شخصیت بسیار قدرتمند کارگر جوانی را در خود داشت که در دل ویرانه‌های زلزله به دنبال عشق می‌رود. فیلم با پلان ـ سکانس درخشانی که پسر در پهنه دشت به دنبال محبوبش می‌رود، پایان می‌یابد. پلان ـ سکانسی که خود به تنهایی به دریافت یک سیمرغ بلورین می‌ارزید.

● سیزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۳)

▪ فیلمی عاشورایی در مقابل درامی اجتماعی

در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر، «روز واقعه» (شهرام اسدی) که تا آن زمان بهترین فیلم تاریخی ـ مذهبی سینمای ایران محسوب می‌شد، مورد تشویق قرار گرفت و به عنوان بهترین فیلم برگزیده شد. این در حالی بود که درام، متفاوت و عمیق «روسری آبی» (رخشان بنی‌اعتماد) که توسط منتقدان برگزیده شد، از جایزه بهترین فیلم بی‌نصیب ماند.

فیلم «روز واقعه» فیلم تاریخی ـ مذهبی خوش ساخت و قابل تاملی بود که از امکانات فراوانی که در اختیارش قرار گرفته بود به نحو احسن استفاده کرد. «روز واقعه» فیلمی قابل ستایش از واقعه کربلا براساس فیلمنامه قدرتمند بهرام بیضایی بود.

● چهاردهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۴)

▪ بیان مستقیم و غیرمستقیم عشق

در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر، فیلم «پدر» (مجید مجیدی) جایزه بهترین فیلم را گرفت. این در حالی بود که فیلم «گبه» (محسن مخملباف) فیلم منتخب منتقدان بود. «پدر» دومین فیلم بلند مجیدی پس از فیلم «بدوک» بود. هرچند «پدر» نشان از استعداد مجیدی داشت ولی آشکارا از فیلم‌های شاخص بعدی او «بچه‌های آسمان» و «رنگ خدا» ضعیف‌تر است.

«پدر» پیام آشکار و مستقیمی دارد. آن هم نیاز آدمی به محبت و عشق است ولی این پیام و انسانگرایی در فیلم تعمیق نمی‌شود و در سطح باقی می‌ماند. گویی این پیام آشکار و مستقیم «پدر»، داوران را خوش آمده است و بیان عاشقانه و خلاقانه «گبه» را که عشق را شاعرانه و به‌گونه‌ای غیرمستقیم و نمادین در بستر روایتی شبه مستند تصویر می‌کند، تحت‌الشعاع قرار داده است.

● شانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۶)

▪ روایت بازمانده‌های جنگ در مقابل درامی شخصی

در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر، فیلم «آژانس شیشه‌ای» (حاتمی‌کیا) فیلم برگزیده داوران بود. این در حالی بود که «درخت گلابی» (داریوش مهرجویی) از جانب منتقدان انتخاب شد.

حاتمی‌کیا در «آژانس شیشه‌ای» درامی پرکشش در فضای محدود یک آژانس هواپیمایی خلق می‌کند که نگاهی حق‌طلبانه به وضعیت امروزین رزمندگان دارد. رزمندگانی که در چنبره روابط آزمندانه و مادی جامعه به فراموشی سپرده شده‌اند.ناگفته مشخص است که این مضمون در کنار ساخت حرفه‌ای اثر تا چه حد می‌تواند روی داوران تاثیرگذار باشد.

در طرف مقابل «درخت گلابی» فیلم شخصی داریوش مهرجویی قرار دارد که یکی از عاشقانه‌ترین فیلم‌های سینمای ایران است. «درخت گلابی» با نوستالژی که در خود دارد و ترسیم دنیای کودکانه‌ای از سال‌هایی دور همراه با فضایی رمانتیک، منتقدان را به خود جذب کرد ولی مشخص است که این ویژگی‌های خلاقانه و درونگرایانه در مقابل ویژگی‌های برون‌گرایانه «آژانس شیشه‌ای» نظر داوران را به خود جلب نمی‌کند.

● هفدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۷)

▪ جدال دو زن

در هفدهمین جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین فیلم به «هیوا» (رسول ملاقلی‌پور) داده شد. از سویی دیگر «دو زن» (تهمینه میلانی) به عنوان فیلم منتخب منتقدان انتخاب شد.

فضای دوران اصلاحات باعث شد که فیلم «دو زن» به‌طور کامل نادیده گرفته نشود. بنابراین به جهت مضمونی و قدرت فیلمنامه «دو زن» جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت اما در بخش بهترین فیلم همان سیاستگذاری‌های کلان سینمایی گذشته به چشم می‌خورد و فیلم «هیوا» برگزیده شد.

تداخل زمان حال و گذشته در روایت را که ملاقلی‌پور در «سفر به چزابه» تجربه کرده بود، در «هیوا» در فصل انتهایی فیلم در سنگرهای زیرزمینی بازآفرینی می‌شود. مضمون زنی که در باران گلوله‌ها هنوز بعد از گذشت سالیان به دنبال عشق گمشده‌اش در خاطراتش از همسر شهیدش می‌گردد، می‌تواند به تنهایی برای داوران مجاب کننده باشد. هرچند «هیوا» فارغ از دیدگاه داوران هم فیلمی قدرتمند و به‌یادماندنی در عرصه دفاع مقدس است.

● بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۱)

▪ دو نسل ، دو دیدگاه

در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر،‌ «دیوانه‌ای از قفس پرید» (احمدرضا معتمدی) جایزه بهترین فیلم را به دست آورد و «نفس عمیق» (پرویز شهبازی) بهترین فیلم از دیدگاه منتقدان بود. در آن سال‌ها که تنش میان سینمای ایران و صدا و سیما به‌خصوص در زمینه پخش تیزرهای فیلم‌ها، پیش آمده بود داوران جشنواره بیست و یکم فیلمی که سیما تهیه کرده بود فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» تولید سیما را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کردند.

فیلمی درباره سرخوردگی‌های یک نسل در مقابل «نفس عمیق» به گونه‌ای هنرمندانه، مشکلات نسل جوان را تصویر می‌کرد مشکلاتی که گاه آنها را به سمت عصیان سوق می‌داد. این تصویر خلاقانه از نسل جوان باعث شد که پرویز شهبازی جایزه بهترین فیلمنامه را برای «نفس عمیق» بگیرد ولی گویی نگاه شهبازی به اندازه دیالوگ‌های پرطمطراق و شخصیت‌پردازی‌های پرتکلف «دیوانه‌ای از قفس پرید» برای داوران جذاب نبوده است.

● بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۴)

▪ و توجه به سینمای جنگ

در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر «به نام پدر» (ابراهیم حاتمی‌کیا) جایزه بهترین فیلم جشنواره را کسب کرد و فیلم «چهارشنبه‌سوری» (اصغر فرهادی) فیلم برگزیده منتقدان بود.

این در حالی بود که «به نام پدر» در کارنامه سینمایی حاتمی‌کیا فیلمی متوسط محسوب می‌شد و مضمون تقابل و تعامل بین نسل‌ها در آن هرگز تعمیق نمی‌شد اما گویی مضمون «به نام پدر» در مورد دفاع مقدس و دغدغه‌های همیشگی داوران در این مورد کار خود را کرد و جایزه به این فیلم رسید و درام قدرتمند «چهارشنبه‌سوری» نادیده گرفته شد.

فیلمی که بهترین اثر اصغر فرهادی به شمار می‌آید. فیلم در درام‌پردازی بسیار موفق است و هر لحظه نکته داستانی جدیدی را نمایان می‌کند. اصغر فرهادی با «چهارشنبه‌سوری» نشان می‌دهد که یک فیلمساز اجتماعی موفق است که بدون قصد شرکت در جشنواره‌های رنگارنگ خارجی مشکلات اجتماعی را تصویر می‌کند تا با انبوه تماشاگران ارتباط برقرار کند.

● بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۵) انتخابی خارج از کادر

در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر،‌فیلم «روز سوم» (محمدحسین لطیفی) جایزه بهترین فیلم را گرفت اما فیلم برگزیده منتقدان «خون‌بازی» (رخشان بنی‌اعتماد) بود البته فیلم «روز سوم» در شرایطی نابرابر با «خون‌بازی» جایزه بهترین فیلم را گرفت چرا که رخشان بنی‌اعتماد به دلیل شرکت در بخش مسابقه جشنواره شهر از شرکت در بخش مسابقه سینمای ایران کنار کشید. به همین دلیل «خون‌بازی» که می‌توانست در صدر بخش بهترین فیلم جای بگیرد جایش را به «روز سوم» داد.

به‌خصوص آنکه دوره‌های قبلی جشنواره نشان داده بود که در بخش جوایز توجه ویژه‌ای به فیلم‌های رخشان‌ بنی‌اعتماد می‌شود. «روز سوم» با روایتی تازه از دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفت. روایتی جدید که از رزمندگان ایرانی چهره‌ای طناز و ملموس تصویر کرده و شخصیت‌پردازی به‌ویژه در مورد افسر عراقی هم در آن قابل توجه بود.

در مقابل «خون‌بازی» روایتی مدرن دارد و خط داستانی در آن کمرنگ است و همه فیلم متمرکز به موقعیت‌های دختر معتاد است. این نگاه آسیب‌شناسانه به مقوله اعتیاد و مشکلات جوانان باعث شد که «خون‌بازی» در بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره فجر جایزه بگیرد.

حسین آریانی



همچنین مشاهده کنید