دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

ظهور و اعتلای جلوه هایی از سینما که ویژه هستند


ظهور و اعتلای جلوه هایی از سینما که ویژه هستند

در همان اوایل قرن بیستم که سینماتوگراف تازه داشت به عنوان یک سرگرمی عام مورد توجه قرار می گرفت جورج ملی یس, شعبده باز فرانسوی, حیله هایی که در تردستی های خود به کار می برد و مبتنی بر گول زدن مخاطب بود را وارد سینما کرد

● دهه ۱۹۰۰ و ۱۹۱۰

آغاز راه

در همان اوایل قرن بیستم که سینماتوگراف تازه داشت به عنوان یک سرگرمی عام مورد توجه قرار می‌گرفت جورج ملی‌یس، شعبده‌باز فرانسوی، حیله‌هایی که در تردستی‌های خود به کار می‌برد و مبتنی بر گول زدن مخاطب بود را وارد سینما کرد. اساسا در فیلم‌های او تقریبا همه جلوه‌های ویژه‌ای که امروز می‌شناسیم به‌نحوی ابتدایی وجود دارند. مثلا یک نفر دیگری را با شمشیر می‌زند و او ناپدید و به دود تبدیل می‌شود یا سفینه فضایی می‌رود و روی سطح ماه می‌نشیند و غیره. در همین دهه رابرت پاول و ادوین پورتر نیز توانستند تکنیک جدیدی را اختراع کنند که در آن با تلفیق چند تصویر مختلف بر روی یک فریم نگاتیو، تصاویر متفاوتی از واقعیت ارایه می‌شد و در فیلم‌های سرقت بزرگ قطار ۱۹۰۳و موتوریست ۱۹۰۶ به کار رفت.

● دهه ۱۹۲۰

ایده‌های ساده و فیلم‌های بزرگ

در اواسط این دهه امکاناتی جدید در حوزه سینما پا به عرصه ظهور گذاشت. فیلم دنیای گمشده (۱۹۲۵) ساخته ویلیس اوبرایان نخستین فیلمی بود که با تکنیک استاپ موشن ساخته شد و امکان خلق دنیایی غیرواقعی را فراهم آورد که در آن دایناسورها در عرصه گیتی زندگی می‌کردند. در این تکنیک از عروسک دایناسورها عکس گرفته می‌شد و سپس با تغییر حالت و موقعیت عروسک در صحنه عکس بعدی را می‌گرفتند و سپس با نمایش این عکس‌ها در پی یکدیگر بیننده احساس می‌کرد دایناسورها حرکت می‌کنند. از این تکنیک امروزه نیز در پویانمایی‌هایی نظیر بره ناقلا، والاس و گرومیت و عروس مرده استفاده شده است. سال ۱۹۲۶ تکنیکی جدید توسط یوجین شوفتان ابداع شد که در سراسر نیمه اول قرن ۲۰‌ام رواج داشت و به نام پدیدآورنده‌اش فرآیند شوفتان نام گرفت. این تکنیک نوعی نمای ترفندی است که در آن الگو‌های مینیاتوری بر روی شیشه آینه‌ای و درشت‌نما با زاویه ۴۵ درجه منعکس می‌شوند. از آن‌ها فیلم‌برداری می‌کنند و سپس پس‌زمینه و اطراف را پاک می‌کنند و به‌جای آن دکورهای واقعی با نورپردازی مناسب می‌گذارند. در همین سال‌ها استفاده از اصول پرسپکتیو برای القای فاصله و بزرگی اشیاء نیز باب شد. در سطحی پیشرفته‌تر شرکت مترو گلدوین مه‌یر (MGM) این امکان را فراهم آورد که تصویرهایی که از قبل گرفته شده بود را بتوان در بخش‌هایی از تصویر دیگر وارد کرد. از این تکنیک در فیلم‌هایی مثل ده فرمان (۱۹۲۳)، گوژپشت نوتردام (۱۹۲۳) و بن هور (۱۹۲۶) استفاده شد.

● دهه ۴۰-۱۹۳۰

تکامل حقه‌های قدیمی

در این دهه تکنیک جدیدی عرضه نشد و صرفا دستاوردهای قبلی پیشرفت کردند. استفاده استادانه از اصول پرسپکتیو و ماکت و لنزهای مناسب شاهکاری به نام کینک‌کونگ ۱۹۳۳ را رقم زد که بسیاری از بزرگان سینمای امروز، تماشای آن را بر پرده سینما عامل و محرک اصلی علاقه خود به این عرصه می‌دانند. هم‌چنین نخستین پویانمایی سینمایی جهان در سال ۱۹۳۷ توسط استودیوی والت دیزنی ساخته شد. در سفید برفی و هفت کوتوله برای اولین بار روتوش فریم به فریم صورت گرفت که در آن یک آرایشگر در هر نما سفید برفی را با لوازم آرایش واقعی، آرایش می‌کرد. دهه ۱۹۴۰ به علت درگیری‌های مربوط به جنگ‌های جهانی اول و دوم جایی برای عرض اندام هنر سینما وجود نداشت.

● دهه ۱۹۵۰

پرده آبی از راه می‌رسد

سال‌های پس از جنگ جهانی سینما بیشتر روی فضا سرمایه‌گذاری کرد. استفاده از لوکیشن‌های مصنوعی و آکسسوار مورد توجه قرار گرفت. هم‌چنین در این دهه برنامه برای تعقیب هواپیماهای جنگی دشمن در طول جنگ سرد، طراحی و ساخته شد که سرآغاز نخستین جلوه‌های گرافیک رایانه‌ای در فیلم‌هایی نظیر مقصد: ماه، جنگ دنیاها (۱۹۵۳) و سیاره ممنوعه (۱۹۵۶) بود. هم‌چنین در این دهه بود که تکنیک پرده آبی به شکل امروزی اختراع شد که این امکان را مهیا می‌کرد که شخص یا چیزی را در مقابل پرده آبی، سبز یا گاهی قرمز فیلم‌برداری کنند و سپس با جدا کردن قسمت رنگی، پس‌زمینه جدیدی را پشت سوژه جایگزین کنند.

● دهه ۱۹۶۰

سر و کله رایانه‌ها پیدا می‌شود

در این دهه تکنیک جدیدی در عرصه جلوه‌های ویژه ایجاد نشد ولی تعدادی از بهترین نمونه‌های استفاده از این تکنیک‌ها در این دهه رقم خورد که باعث شد برای اولین بار جایزه‌ای مخصوص جلوه‌های ویژه در مراسم سالانه آکادمی هنرهای زیبای آمریکا موسوم به اسکار در نظر گرفته شود. فیلم پرندگان (۱۹۶۳) ساخته آلفرد هیچکاک نخستین اثر سینمایی بود که اسکار بهترین جلوه‌های ویژه را دریافت کرد و اودیسه فضایی (۲۰۰۱) اثر استنلی کوبریک هم پا را فراتر گذاشت و فیلمی بود که تقریبا در ۱۰۰ درصد نماهای آن از جلوه‌های ویژه استفاده شده بود. این دهه هرچند تکنیک جدیدی برای جلوه‌های ویژه سینمایی ارائه نشد ولی سرآغاز صنعت گرافیک رایانه‌ای بود. ایوان ساترلند در سال ۱۹۶۲، به‌عنوان تز خود نخستین صفحه لمسی (pad) را طراحی کرد که بعدها مبنای ساخت قلم‌های نوری شد و امکان ورود طراحی‌های دستی را به صفحه مانیتور فراهم آورد. دانشگاه یوتا نخستین بخش گرافیک رایانه‌ای (CG) را در سال ۱۹۶۶ بنیان نهاد. تکنیک مورفینگ تصاویر ۲ بعدی در سال ۱۹۶۷ و در دانشگاه تورنتو ابداع شد که در آن یک تصویر به تدریج به تصویر دیگر تبدیل می‌شد. شرکت تریپل آی نخستین تصویر گرافیکی رایانه‌ای ۳ بعدی را در سال ۱۹۶۸ عرضه کرد و ایوان ساترلند نخستین شرکت گرافیک رایانه‌ای را بنیان نهاد.

● دهه ۱۹۷۰

جلوه‌ها واقعا ویژه می‌شوند

در این دهه نطفه گرافیک رایانه‌ای امروزی موسوم به CGI شکل گرفت. جیمز بلین در سال ۱۹۷۶ و ۱۹۷۸ ۲ نرم افزار Mapping و Bump Mapping را برای ناسا طراحی کرد. بیل گیتس شرکت مایکروسافت و استیو جابز شرکت اپل را تأسیس کردند و شرکت کوانتل (Quantel) نرم‌افزار paintbox را که اولین نرم‌افزار گرافیکی ویژه سینما بود طراحی و عرضه کرد. جورج لوکاس هم شرکت ILM را تأسیس کرد تا جلوه‌های ویژه فیلم جنگ‌های ستاره‌ای را بسازد. فیلم چاله سیاه و بیگانه ۱۹۷۹ نخستین فیلم‌هایی بودند که CGI در آن‌ها به کار رفت.

● دهه ۱۹۸۰

بابا بزرگ ۳بعدی‌ها

این دهه نقطه اصلی ظهور و گسترش CGI در عرصه سینمایی محسوب می‌شود. در این دهه ابتدا شرکت تریپل‌آی ۷ دقیقه جلوه‌های ویژه دیجیتال را برای فیلم جست‌وجوگر و سپس شرکت ILM جلوه‌های ویژه فیلم پیشتازان فضا ۱۹۸۲ را طراحی کردند. اما این شرکت والت دیزنی بود که برای نخستین بار گستره استفاده از فناوری گرافیک ۳ بعدی را به رخ همگان کشید و در فیلم ترون (۱۹۸۲) فضایی کاملا مجازی را خلق کرد که در آن شخصیت‌ها درون یک بازی گیر کرده بودند. شرکت دیزنی این فیلم را ۲ سال پبش به نام ترون: میراث به‌صورت ۳بعدی بازسازی و عرضه کرد. در سال ۱۹۸۶ فیلم «هاوارد اردکه» ساخته شد که در آن برای اولین بار سیم‌ها به‌صورت رایانه‌ای حذف شدند. در پیشتازان فضا قسمت چهارم برای نخستین بار از بدن افراد اسکن‌های ۳بعدی تهیه شد که به جای بازیگر اصلی در صحنه‌های اکشن جایگزین می‌شد.

● دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰

آخر خط

نرم‌افزارهای پیشرفته فتوشاپ، سافت ایمیج، اتوکد، مایا، ۳d studio Max و... نقطه اوج جلوه‌های ویژه رایانه‌ای را رقم زدند و امکان ساخت فیلم‌هایی مثل ترمیناتور، پارک ژوراسیک و تایتانیک را فراهم کردند و کار را به جایی رساندند که دیگر تصور هرچیزی امکان پذیر بود. سال ۱۹۹۵ شرکت پیکسار نخستین پویانمایی سینمایی تمام رایانه‌ای به نام «داستان اسباب‌بازی» را عرضه کرد. از آن موقع تا به حال فقط ۲ تکنیک جدید به سینما افزوده شده، یکی تکنیک زمان گلوله (bullet time) است که اولین بار در فیلم ماتریکس ۱۹۹۹ عرضه شد و در آن یک واقعه را در یک لحظه مشخص، می‌شد از تمام زوایا دید که شبیه چرخیدن دوربین دور سوژه بدون گذشت زمان است و دیگری فناوری فیلم‌برداری ۳بعدی که توسط جیمز کامرون در فیلم آواتار (۲۰۰۹) عرضه شد. معلوم نیست جلوه‌های ویژه در سال‌های آینده به کجا برسد. شاید فیلمی ساخته شود که شما بتوانید در فضای آن قدم بزنید و قصه هر شخصیتی را که دوست داشتید دنبال بکنید. از این سینما هیچ چیز بعید نیست. راستی بد نیست در ذهن‌تان یک مقایسه کوچکی هم بین این تحولات با آن‌چه در این چند سال در سینمای خودمان گذشته داشته باشید تا بدانید کجای راه هستیم؟

نویسنده: دست‌قیچی