جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دیوان بین المللی کیفری و فیفا


دیوان بین المللی کیفری و فیفا

خبر جالبی را چند وقت پیش که جام جهانی دوران اوج خود را سپری می کرد ،شنیدم،خبر از این قرار بود که فیفا به کشورهای فرانسه و نیجریه اخطار داده بود که اگر در کار فدراسیون های فوتبال …

خبر جالبی را چند وقت پیش که جام جهانی دوران اوج خود را سپری می کرد ،شنیدم،خبر از این قرار بود که فیفا به کشورهای فرانسه و نیجریه اخطار داده بود که اگر در کار فدراسیون های فوتبال داخلییشان دخالت کنند ،فیفا فدراسیون های این دو کشور را به حالت تعلیق در می اورد.این برای اولین بار نیست که فیفا برای حفظ استقلال فدراسیونها ،چنین اقداماتی را انجام می دهد،ازموارد دیگر می توان به تعلیق فدراسیون های کویت ،عراق ،ویا تهدید به تعلیق فدراسیون هایی مانند ایران نام برد. در بدو امر شاید این اقدامات فیفا مخالف با حق حاکمیت واستقلال کشورها به نظر برسد(چون به هر حال این حق هر کشور ودولتی است که در زیر مجموعه های خود دخالت کند)،اما در واقع اینطور نیست زیرا که هدف فیفا از این کار،هماهنگ کردن فعالیتهای فدراسیونها با اهداف فیفا(به عنوان مرجعی که رفتار و قواعدش ، بالاترین الگوی فوتبالی محسوب می شود) و همچنین جلوگیری از دخالت دولتها به دلایل سیاسی،اقتصادی و...در فوتبال است. شاید یکی از دلایل فراگیر شدن وجذاب بودن فوتبال همین نکته است که خواست فوتبال بالاتر از خواست دولتها و دولتمردان است. دولتها نیز برای اینکه حمایت مردم خود را به همراه داشته باشند (زیرا میدانند که اگر فدراسیونهای فوتبالشان تعلیق شود، انزجار مردم کشورشان از دولت را به همراه خواهد داشت) سعی می کنند تا در کار فدراسیونهای خود دخالت نکنند. در واقع فیفا نوعی یکپارچگی(وحدت فدراسیونها با نام فیفا) و استقلال(استقلال فدراسیونها از دولتهای داخلیشان)را به هم امیخته است. این نکات را گفتم تا به اینجا برسم که: بیش از ۱۰ سال است نهادی باعنوان دیوان بین المللی کیفری تاسیس شده است که وظیفه مجازات مجرمین جنایات مهم و حفظ صلح وامنیت وجلوگیری از جنگ و یا مجازات مقصرین بروز جنگ را برعهده دارد.

این دیوان از جهات زیادی به سازمان فیفا شباهت دارد. زیرا هردوی انها نهادی هستند که قدرتشان فراتر از قدرت محلی کشورهاست ،و بنابراین می توانند در صورتی که نیاز باشد از اختیارات خود(اختیاراتی که ملتها به انان تفویض کرده اند) برای پاسخ به اقدامات اشتباه دولتها(خواه این اقدامات حمله به کشوری دیگر باشد و یا دخالت در فوتبال)استفاده کنند.

اما دو تفاوت نیز به چشم می خورد:

اول انکه دیوان بین المللی کیفری،نهادی کاملا مستقل نیست بلکه برخی از اقدامات خود را زیر نظر شورای امنیت انجام می دهد،که مسلما مغایر با استقلال چنین نهاد بزرگی است.

دوم انکه شاید هنوز مردم جهان به ضرورت وجود چنین دادگاهی به درستی پی نبرده اند.تعداد اعضای فیفا به بیش از ۲۰۰ کشور می رسد ،در حالی که تنها حدود ۱۰۰ کشور عضویت در دیوان بین المللی کیفری را پذیرفته اند. بنابراین اگر مردم کشورها همان شور و شوقی که برای فوتبال از خود نشان می دهند را نسبت به حفظ صلح و امنیت و جلوگیری از جنگ و اشوب و همچنین حفظ حقوق بشر ،از خود نشان بدهند، کشورهای خود را به عضویت در دیوان مجبور خواهند ساخت و دولتها هم چاره ای جز تن دردادن به خواسته مردم و پذیرش صلاحیت دیوان نخواهند داشت. به هر حال امید است با بر طرف شدن نقایص اساسنامه و درک بهتر مردم از ضرورت وجود چنین نهادی ،راه برای حفظ صلح و حفظ حقوق بشر هموارتر گردد.

علی صدیقی دانا