دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
روایت ایرانی از سنت و تجدد
![روایت ایرانی از سنت و تجدد](/web/imgs/16/119/hpqtr1.jpeg)
بیش از یك قرن است كه هویت ملی ما ایرانیها و بلكه بیشتر ملل عالم در تلاطم و تنش میان سنت و تجدد فروافتاده و همچنان غوطهور مانده است تا بالاخره كدامیك از این دو دست او را بگیرد و نجات دهد! اندیشمندان و نویسندگان معاصر به درد دلها، هشدارها و روشنگریهای بسیاری براساس برداشت خود از سنت و تجدد دست زدهاند و معركهای بزرگ در تاریخ معاصر ما بهوجود آمده است كه میتوان آن را معركه فرهنگها و هویتها نامید. اما هرچه گفتهاند و هرچه كردهاند، چندان هم بیهوده و بیراه نبوده است و بالاخره رسیدن به یك ایده جامع و مانع را در حال یا آینده میسور خواهد كرد؛ ایدهای كه بتواند یك تعریف روشن و دقیق و منطقی از ایران، اسلام، غرب، سنت، تجدد و هویت ارائه دهد و تعامل یا تقابل آنها را بهدرستی بازشناسی و معرفی نماید. اكنون وقت لازم فرا رسیده است كه سهم هركدام از مولفههای هویت ملی را معین كنیم و جامهای نسبتا مناسب و شكیل بر قامت ایرانی بپوشانیم؛ جامهای كه نه گریبان سنت آن دریده باشد و نه آستین تجدد آن كوتاه باشد. در مقاله زیر ــ كه برگرفتهای از كتاب فرهنگ رجایی باعنوان «مشكل هویت ایرانیان امروز: ایفای نقش در عصر یك تمدن و چند فرهنگ» میباشد ــ برخی از مباحث روز مربوط به هویت ملی ایرانیان تشریح و تبیین شده است.
ایرانیان دارای میراث بسیار غنی و علاقمند به ایفای نقش فعال در جهان امروز هستند. اما یك ایرانی ابتدا باید این میراث را بشناسد و بداند كه كیست و نسبت او با خود، جامعه، فرهنگ و تاریخش چیست؟ این آگاهی را میتوان بهعنوان هویت معرفی كرد كه باید پویا و در حال تحول باشد. یك ایرانی باید به خود احترام بگذارد؛ یعنی نه مغرور باشد و نه خود را دست كم بگیرد؛ بهعبارتی، یك ایرانی باید برای خود ارزش قائل شود و بكوشد در هر جایگاهی كه قرار دارد، فعال باشد، به سوی آینده حركت كند، ابتكار و نوآوری داشته باشد، میراث گذشته خود را فراموش نكند و از آن برای ساختن آینده كمك بگیرد. یك ایرانی باید تولیدكننده باشد، نه مصرفكننده؛ او باید تولیدكننده ثروت، قدرت، فكر، فرهنگ، علم و هنر یا بهعبارتی تولیدكننده تمدن و نیز یك بازیگر فعال در مناسبات جهانی باشد.
● طرح مساله
فرهنگ جوامع از دو بخش تشكیل شده است: یكی بخش بنیادی و اساسی كه قابل تغییر نیست و دیگری بخش زمانی و مكانی كه در طول زمان در حال تحول و تغییر است و این تغییر و تحولات حول بخش بنیادی و اساسی صورت میگیرد. پس برای آنكه بدانیم فرهنگ ایرانی چیست، باید به مطالعه فرهنگ گذشتهمان بپردازیم و به درك مفاهیم ایران، اسلام، سنت و تجدد دست پیدا كنیم. قبل از مطالعه این چهار مقوله، ابتدا لازم است به این موضوع كه هستیم و وجود داریم اطمینان پیدا كنیم تا از اعتمادبهنفس برخوردار شویم و برای خود هدف و جهت قائل شده، سعی كنیم آن را تشخیص دهیم و معلوم كنیم. ما با این خودشناسی میتوانیم هویت واقعی خود را پیدا كرده و یك دولت تمدنساز و فعال تشكیل دهیم. در صورت عدم حصول این شناخت، ما به سمت نابودی، سقوط و ركود پیش خواهیم رفت.
جهان امروز، میدان بروز هویتهای متفاوت است، قاعده بازی بر حقوق بشر و آزادی فكر تمركز یافته و حركت به سوی «جهانیشدن» است. البته در این مورد، چند نكته را باید در نظر گرفت كه اولا جهانیشدن به معنی ازبینرفتن هویتها و همسانی واحدهای سیاسی نیست؛ ثانیا جهانیشدن یك نظم اجتماعی كلان است؛ ثالثا یكپارچهشدن جهان با مفهوم همبستگی یكی نیست؛ چراكه در همبستگی، دولتهای مستقل بازیگران عرصهاند اما در یكپارچهشدن، نقش دولتها تعدیل مییابد.
● مولفههای هویت ملی
ایرانیان در دو سده گذشته به جای تولید آراء كه سبب افزایش فكر و فرهنگ میگردد و مكمل و مقوم خودشناسی است، به تولید جهانبینی مشغول بودهاند كه در پی نابودی و سقوط جوامع است. در اینجا به نظر برخی دانشمندان ایرانی دراینباره میپردازیم:
به نظر ذبیحالله صفا، استاد دانشگاه و مولف تاریخ كه در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران آثار فراوانی دارد، هویت ایرانی به دو چیز بستگی دارد: زبان فارسی و نهاد شاهنشاهی. در نقد این نظر میتوان گفت آنچه هویت ایرانی را میسازد، صرفا زبان فارسی نیست؛ چراكه در بسیاری از دورههای تاریخ، ایرانیان به زبانهای دیگر نیز صحبت میكردهاند، اما این زبانها هرگز سبب تغییر در فرهنگ ایرانی نشدند. درباره ساختار سیاسی شاهنشاهی نیز باید گفت این ساختار بهطوردائم در ایران حاكم نبوده، بلكه موقتی و ابزاری بوده است. درواقع نقش هر دو موردی كه ذبیحالله صفا بیان كرده، ابزاری است.
شهید مطهری، استاد دانشگاه و روشنفكر دینی، هویت را در برخورداری از یك احساس ملی میداند. او میگوید هویت در گرو دو مساله است: ایرانیبودن و علاقه و سرسپردگی ایرانیان به اسلام. به نظر ایشان، قبل از ورود اسلام به ایران، ایرانیان در پی اجرای عدالت و برابری بودند لذا با ورود اسلام به ایران، آنان گمشده وجود خود را یافتند، بنابراین باید گفت اسلام باعث تقویت ایرانیان گردید. ایرانیان بهتدریج شیعه شدند، نه بهدلیلآنكه در آیین گذشتگان اندیشه شاه آرمانی بود، بلكه بهخاطرآنكه ایرانیها عدالتخواهی را در پیروی راه ائمه اطهار میدیدند.
شاهرخ مسكوب، شاهنامهپژوه و استاد دانشگاه، معتقد است هویت ایرانی به دو عامل بستگی دارد: زبان و تاریخ. ایشان زبان را بنیان هویت و تاریخ را مواد خام هویت میداند. مسكوب نیز تاحدی مانند ذبیحالله صفا میاندیشد و تنها تفاوت او با صفا، در این است كه مسكوب تاریخ را جانشین ساختار شاهی نموده و درنتیجه ایرادی را كه بر صفا وارد است، بر مسكوب نیز میتوان وارد دانست؛ چراكه زبان و تاریخ، در كل، مقولاتی اعتباری و موقتی هستند.
عبدالكریم سروش، پژوهشگر و استاد دانشگاه، معتقد است هویت امروز ایرانیان را سه فرهنگ ایران (ملیت)، اسلام (دین) و غرب تشكیل میدهند. به نظر ایشان، ایرانیان در جنگ تحمیلی به هر طریق كه قادر بودند از كشورشان دفاع كردند و این نشانه نقش موثر ایران در هویت ایرانیان است؛ اما از دو عنصر غرب و اسلام، غرب منادی لیبرالیسم و آزادی است و اسلام، بهعنوان وحی و پیام الهی، مقولهای ثابت و غیرقابلتغییر میباشد. البته سروش، به مولفههای غرب و اسلام بهطوركامل و مشخص نپرداخته و بحث هویت را نیز ناتمام گذاشته است.
در كل میتوان گفت زبان فارسی، تاریخ، ایران، مفهوم ایران، اسلام و غرب، مقولاتی هستند كه در مساله هویت ایرانی حائز تاثیر هستند و ما باید درخصوص این مقولهها دقت و تفكر كنیم و با توجه به نقش آنها در هویت ایرانی، آنها را طبقهبندی كرده و ارزش هركدام را در ایجاد هویت ایرانی مشخص نماییم.
رودخانه در بستر زمان و مكان جاری و در حال تداوم است و در شرایط جغرافیای مختلف، دچار تغییر و تحول میشود. هویت را نیز میتوان به رودخانهای تشبیه كرد كه در طول تاریخ و بر اثر حوادثی كه در مسیر آن اتفاق میافتد، دچار تغییر و تحول میگردد، اما خصلت اصلی آن، یعنی تداوم و تحول، همیشه وجود دارد و هویت بدون تحول دچار درجازدگی میشود؛ ازطرفدیگر، امكان ابتكار از آن گرفته میشود. اگر امكان تداوم وجود نداشته باشد، امكان شناخت یكدیگر، ارتباط با همنوع، احساس جمعی و ارتباط با گذشته نیز وجود نخواهد داشت. با بررسی زمان گذشته و اتفاقی كه در آن افتاده، میتوان فهمید هویت ایرانی از چه مسیرهایی عبور كرده و در آن، چه تغییر و تحولاتی به وجود آمده است.
در یك نگاه كلی باید گفت برای شاكله هویت ایرانی بخشهای مختلفی برشمرده شدهاند كه مهمترین آنها را میتوان ایران، اسلام، سنت و تجدد دانست، كه در ادامه به ترتیب سهم هركدام را بررسی خواهیم كرد.
انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی انتخابات مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مجلس شورای اسلامی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری
قتل هواشناسی زلزله تهران شهرداری تهران آموزش و پرورش پلیس سازمان هواشناسی طلاق خانواده محیط زیست آلودگی هوا
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دولت سیزدهم دلار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت سکه بازار خودرو بورس بازنشستگان بازار سرمایه
علیرضا قربانی تخت جمشید سینمای ایران سینما تلویزیون بازیگر رسانه ملی کتاب دفاع مقدس سید ابراهیم رئیسی سریال موسیقی
هوش مصنوعی دانش بنیان وزیر علوم ماهواره باتری
فرانسه رژیم صهیونیستی فلسطین ترکیه غزه جو بایدن روسیه جنگ غزه دونالد ترامپ لبنان چین ترامپ
یورو 2024 فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند باشگاه استقلال بازی آلمان نقل و انتقالات تیم ملی آلمان
الکامپ ربات نخبگان نمایشگاه الکامپ اپل عیسی زارع پور اینترنت فناوری وزیر ارتباطات
عینک آفتابی کاهش وزن دیابت چشم سرطان ویتامین گرمازدگی قند خون سکته مغزی چاقی